عاشورا، سراسر مدرسه عشق است و آموزگار هدایتگر آن، حسین بن علی (ع) بنابراین درس‌هایی ارزنده می‌توان از این واقعه آموخت.

چه درس‌هایی باید از عاشورا آموخت؟به گزارش تکیه حسینی باشگاه خبرنگاران جوان؛ عاشورا، سراسر مدرسه عشق است و آموزگار هدایتگر آن، حسین بن علی علیه السلام. این واقعه سترگ، در تاریخ بشرى موجى ‏پدید آورد و مسلمان و غیرمسلمان را با ارزش‏هاى متعالى و مفهوم حیات هدفدار آشنا ساخت. هر اندازه که انسان‏ها با درس‏هاى نهفته در آن حرکت ‏خونین و ژرف آشناتر شوند، به همان میزان عزتمند خواهند زیست و پایه‏‌هاى حکومت طاغوت‏ها را خواهند لرزاند. 

درس‏هایى که از عاشورا مى‌‏توان گرفت، در گفتار و کردار امام حسین علیه السلام و یارانش دیده می‏شود و کسى که ‏به دقت در مجموعه این واقعه بنگرد و آن را فرا راه خود قرار دهد، با این درس‏های انسان‏‌ساز آشنا می‌شود. براساس نظریات ارائه شده می‌توان درسهای این واقعه تاریخی را به شرح ذیل برشمرد.

توکل

امام محمد باقر علیه السلام در سخنی گهر بار فرمودند: "کسی که به خدا توکل کند، شکست نمی‏خورد"و قیام خونین عاشورا، سرشار از این آموزه نیک الهی است که فرجامی جز پیروزی حق بر باطل را نوید نبخشید. امام حسین علیه السلام گرچه به استناد دعوت‏نامه‌‏های کوفیان به سمت آنان حرکت کرد، ولی توکل آن حضرت به خداوند متعال بود. به همین دلیل، وقتی میان راه، خبر بی‏‌وفایی مردم و شهادت مسلم بن عقیل علیه السلام را شنید، تصمیم خویش را تغییر نداد و برای انجام تکلیف، با توکل به خدا راه خود را ادامه داد. نیز بر این اساس بود که صبح عاشورا و با شروع حمله همه‌‏جانبه و بی‏‌رحمانه دشمن، در نیایشی به درگاه خدا، اعتماد به پروردگارش را چنین بیان فرمود: 

"خداوندا! تو تکیه‏‌گاه من در هر اندوه، و امید من در هر سختی هستی. تو در هر پیشامدی تکیه‏گاه و مایه پشت‏گرمی منی."


رضا و تسلیم 

یکی از آموزه‌‏های کربلا، راضی بودن به رضای الهی است. هدف امام حسین علیه السلام فقط خشنودی خدا و پیامبر او بود. اگر در آن قیام خونین، جان عزیزش را نثار کرد، اگر سخت‏ترین مصیبت‏ها را به جان خرید، و اگر خاندان گرامی‏‌اش را به دست اسارت سپرد، هدفی جز کسب رضای الهی نداشت. امام حسین علیه السلام هنگامی که قصد داشت از مکه به سمت عراق خارج شود، خود در خطبه‌‏ای به این ویژگی اشاره فرموده است:
"ما اهل بیت به آنچه خدا راضی است، راضی و خشنودیم. در مقابل بلا و امتحان او، صبر و استقامت می‌‏ورزیم . او اجر صبرکنندگان را به ما عنایت خواهد فرمود."


عمل به تکلیف

از آموزه‏‌های ارزشمند کربلا، عمل به تکلیف است. هنگامی که دعوت‏نامه‏‌های پیاپی مردم کوفه به امام حسین علیه السلام رسید، ایشان هرچند از سست‏ عهدی کوفیان آگاه بود، ولی آن اعلام حمایت‏‌ها را تکلیف‏آور دانست و به سوی آنان حرکت کرد. امام خمینی رحمه الله که خود سال‏ها بعد با همین انگیزه، قیامی عزت‏ آفرین را پایه ریخت، در سخنانی درباره این آموزه عاشورایی می‏‌فرماید:

"اینکه حضرت ابی عبداللّه علیه السلام قیام کرد با عدد کم، برای اینکه گفتند تکلیف من این است که نهی از منکر کنم."
"حضرت سیدالشهدا علیه السلام تکلیف برای خودشان دانستند که بروند و کشته هم بشوند و محو کنند آثار معاویه و پسرش را. "
" لکن تکلیف بود که قیام بکند و خونش را بدهد تا اینکه ملت را اصلاح کند و عَلَم یزید را بخواباند."

آزادگی

عاشورا، نماد آزادگی است و حضرت سیدالشهدا علیه السلام سرور آزادگان. ایشان در پاسخ کسانی که بیعت با یزید را از ایشان می‏خواستند تا در امان بماند، می‏‌فرمود:
آگاه باشید! ناپاک زاده فرزند ناپاک زاده، مرا میان دو چیز مجبور کرده است: بین مرگ و ذلت، ولی هیهات که ما ذلت و خواری را بپذیریم. خداوند پذیرش ذلت را بر ما و بر پیامبر و مؤمنان روا نداشته است و دامن‌‏های پاک و دارای اصالت و شرف و خاندان دارای همت والا و عزت نفس ما هرگز اجازه نمی‏‌دهد اطاعت فرومایگان را بر مرگ شرافتمندانه ترجیح دهیم.

 

اخلاص

اخلاص سیدالشهدا علیه السلام و یاران آن حضرت، مهم‏ترین عامل جاودانگی قیام حسینی است. از زمانی که حضرت از مدینه حرکت کرد، تا مکه و سپس کربلا، بسیار کسان مدعی با ایشان همراه شدند و به ظاهر خود را حسینی نشان دادند، ولی هیچ‏کدام بر حرف خود نایستادند و در نهایت، سرور شهیدان را تنها رها کردند. در روز عاشورا و صحنه نبرد کربلا نیز، تنها خون بود و شمشیر و زخم و درد و شهادت، و از مدال و پول و امتیازهای اجتماعی و مقام‏‌های دنیوی خبری نبود. از این رو، ماندگان و مقاومان، تنها با نیروی اخلاص به جهاد در راه حضرت دوست ادامه می‏‌دادند و یکی یکی شربت شهادت می‏نوشیدند.


ایثار

از بارزترین درس‌‏های عاشورای حسینی، ایثار و مقدم داشتن دیگری بر خود است. در صحنه کربلا، نخستین ایثارگر، خود سیدالشهدا علیه السلام بود که حاضر شد خود و خاندانش را فدای دین خدا کند و رضای او را بر همه چیز برگزیند. حتی زمانی که یاران حضرت به شهادت رسیدند و نوبت به جان‏فشانی بنی ‏هاشم رسید، امام حسین علیه السلام ابتدا فرزندش علی اکبر علیه السلام را برای شهادت در راه خدا فراخواند.
جلوه دیگر ایثار در کربلا، در کار زیبای حضرت ابوالفضل علیه السلام بود. آن حضرت که با لب تشنه وارد فرات شد، چون خواست آب بنوشد، یاد لب‏‌های تشنه امام حسین علیه السلام و کودکان تشنه‌کامش افتاد و به خود نهیب زد که: آیا آب می‏نوشی، در حالی که برادر و مولایت حسین علیه السلام تشنه و در آستانه شهادت است؟ پس آب را ننوشید و بازگشت و لب تشنه به شهادت رسید.

امر به معروف و نهی از منکر

از آموزه‌های نهضت حسینی، توجه به دو فریضه مهم امر به معروف و نهی از منکر است. امام حسین علیه السلام در وصیت‏نامه‌‏ای که هنگام خروج از مدینه و در زمان وداع با برادرش محمد بن حنفیه برای وی نوشت، هدف از حرکت خویش را چنین برشمرد:
من نه از روی سرمستی وگستاخی، و نه برای فساد و ستمگری حرکت کردم، بلکه تنها برای طلب اصلاح در امت جدم حرکت کردم. می‏خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم و به سیره جدم و پدرم علی بن ابی‏طالب عمل نمایم.


نفی نژادپرستی

شهید، شهید است، چه تفاوت دارد که از چه نژاد و رنگ و زبانی باشد؛ سفید و سیاه، عرب و عجم، رومی یا زنگی. ملاک ارزش در اسلام، عقیده و ایمان است.شهادت‌کده کربلا، بزمگاه عشق است و همه‏گونه شهیدی دارد؛ جوان، پیر، خردسال، شیرخوار، سیاه، سفید، عرب و عجم. آنجا، یگانگی است و از نابرابری نژادی اثری نیست. پیشوای شهیدان، حسین علیه السلام در صحنه نبرد، این آموزش دینی و انسانی را به کار گرفت و سپاس و ستایشی همسان به همه یارانش، از پیرمرد تا نوجوان، و از رئیس قبیله تا غلام سیاه روا می‏دارد.



فریاد علیه ظلم و ظالمان

حسینیان با اقتدا به امام خود در برابر ظلم و ظالمین قیام کردند و این خود درس‌های دیگری برای منتظران مهدی است تا در طول زمان غیبت هر کجا فرصتی دست داد ، در برابر ستمگران موضع بگیرند و بر سر ظالم ، فریاد عدالتخواهی بزنند .تبری که از فروع دین است ، جهت حرکت ها را مشخص می کند و پیوسته هشدار می دهد که نباید با ظالمان هم کاسه شد و دست در دست آنها گذاشت و یا حتی در برابر ظلم و تباهی آنها ساکت نشست.
 

 بصیرت، موقع شناسی وتبعیت از ولایت

شاید یکی از مهمترین درس‌هایی که امروزه نیز حائز اهمیت است همین بصیرت، موقع شناسی و گوش به فرمان ولایت بودن باشد.
تعداد توابین که بعد از حادثه عاشورا درصدد خون خواهی امام برآمدند چند برابر یاران امام در صحرای کربلا بود ولی به دلیل  نداشتن بصیرت و موقع شناسی علاوه براینکه دیگر قیام شان سودی نداشت و آنچه که نباید اتفاق می‌افتاد ، افتاده بود باعث به هدر رفتن خون بسیاری از شیعیان شد که اگر در زمان مناسب وارد صحنه می شدند شاید نتیجه طور دیگری رقم می خورد.

این موارد، بخشی از درس های واقعه خونین کربلا است که می‌تواند در  زندگی ما به عنوان چراغ هدایت و روشن کننده راه همواره فروزان باشد.

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۲:۳۰ ۲۹ شهريور ۱۳۹۶
بسیار عالی وارزشمندبود
آخرین اخبار