مهراوه شریفی نیا نوشت:"سلام بعد از ٦ ماه صفحه م رو باز كردم،
چون:
_دلم خيلى تنگ شده بود.
_در اين ٦ ماه به اندازه ى كافى فرصت پيدا كردم كه به كارهاى عقب افتاده برسم.
_صفحه رو دى اكتيو كرده بودم چون از وابستگيم به فضاى مجازى ترسيدم و فكر
كردم قدرت رها كردنش رو ندارم،
ولى در اين ٦ ماه، تونستم ياد بگيرم كه بين دنياى حقيقى و دنياى مجازى تعادل برقرار كنم و حالا كمتر بهش وابسته هستم.
_از عكس هاى پاييزى و حال و هواى پاييز نمى تونم بگذرم.
_از همه مهم تر عزيزان مهربانى هستند كه در طول اين مدت بارها اين رو ازم خواستند و من رو شرمنده ى محبت هاشون كردند.
خلاصه كه من اومدم تا بازم براتون از شمعدونى و چاى و بالكن و لحظات زندگيم عكس بذارم. عزيزين هميشه"

نسرین مقانلو نوشت:"تسلیت به دوستانم
لاله و ستاره اسکندری عزیز
برای از دست دادن پدر بزرگوارشان
ما را در غم خود شریک بدانید.
روحشان شادو،قرین رحمت الهی باد."

فلور نظری نوشت:"8 مهر روز بزرگداشت حضرت مولانا
نیست مرا،
جز تو دوا
ای تو،
دوای دلِ من ... مولانا
عكس : فلورنظري ،
ايران سد لتيان
من هر وقت اينجا رو مي بينم ياد درياچه اروميه مي افتم براي نجات درياچه اروميه قبلا هم درخواست كردم از شما نازنينان لطفا عدد ١ رو به ٣٠٠٠٧٠٤٠ بفرستيد

رضا صادقی نوشت:"دخترم :قدم كه بر ميدارى نگاه كن به زير پاهات ، كه جاى پاهات محكم باشه و مطمئن ..
نگاهت رو به دور دست خيره كن اما حواست به راه باشه كه گاهى انتخاب راه مقصدت و دور و نزديك ميكنه ، ساده باش اما ساده لوح نه كه قانون جهان براى ساده لوح حكم رنج دائم بريده .. خطا كه كردى ميفهمى كى صفت خدارو داره براى بخشندگى و كى صفت شيطان براى ملامت ، تو روزى مادر ميشى و براى اون روزهـا هميشه عاشق بمون و عاشقى رو تمرين كن گوشه دلم .. هـيچكس و هـيچ چيز پناه و نگهـدارت نيست جز اونى كه خالق قلب تو هست پس دخيلت و به ضريح دلت ببند و حاجتت رو از صاحب دل بگير نه خرافات ...
عاقل كه باشى حالت بهتره و جهانت آرامتر پس به عقلت بيشتر غذا بده تا دهانت ...
چشم هات و صادق نگه دار كه مجبور نشى قسم بخورى تا باورت كنن ...
اونايي كه ندارن و دوست داشته باش كه روز ندارى دوست داشتنى باشى دخترم ... خدارو. وست داشته باش فقط چون دوست داره ...
عاشقتم دخترم "

الهام حمیدی نوشت:"کمپین من خواب نیستم، به امید ریشه کنی اعتیاد در کشور .من به کمپین من خواب نیستم"

علی ضیا نوشت:"تمام رنگ ها را كنار ميگذارم خودم را هم سياه و سفيد ميكنم به عشق تو
حضرت رفيق
قديمي ترين رفيقم
چه شب هاي كه جاي لالايي از مادر نام تو را شنيدم و چه روز هاي پدر كنار گوشم نام تو را زمزمه كرده است
عشق جان است و عشق تو جان تر
قديمي ترين رفيقم من با همه ي بدي هايم
نام تو ارام جانم است و اين جادوي توست
كه من با همه ي بدي هواخواه توام
سلام قديمي ترين رفيقم
با تو زندگاني معنا پيدا ميكند
من را سراسر خودت كن
كه دوستان قديمي شبيه هم ميشوند
قديمي ترين رفيقم حسين جان"

انتهای پیام/