به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، برگههای این تاریخ هر یک دورهای را نشان میدهند، نامهایی آمدهاند و در دل تاریخ ماندهاند، اما ماندگاری به چه قیمت؟ زمانی جوانان مرز و بوم جان و مال خود را بر کف دست گذاشتند و برای دفاع از کشور هر آنچه داشتند، به میان آوردند. در آن زمان نه خبری از ساختمانهای مجلل و لوکس بود و نه مدیری ماهیانه هزینه تفریح فرزندان خود را به پای بیتالمال مینوشت. در آن روزها مردان نیک روزگار چشم خود را بر بودجه اندک میبستند و وقتی وارد اتاقی میشدند که تا پولی را بهعنوان حقوق دریافت کنند، در بسیاری از مواقع از خودگذشتگی این افراد، مثال زدنی بود.
بسیاری از رزمندگان دوران دفاع مقدس در سالهای اولیه شکلگیری سپاه پاسداران اسلامی توقع نداشتند که در فیش حقوقی اندک و ناچیز خود چهچیزی حک شده است، حتی آنها فیش ناچیز خود را در راه آبادانی کشور اهدا میکردند. سردار محسن رشید یکی از رزمندگان دفاع مقدس در خاطرات خود از مدیریت دوران جنگ آورده است که «نوع مدیریت امام برخاسته از هدف غایی امام در انقلاب بود. امام براساس هدف غایی خود از انقلاب، مدیریت خود را طراحی میکرد. از نظر من، هدف غایی امام در انقلاب، انسانسازی است. وقتی که انسانسازی موضوع محوری یک نظام باشد طبیعتا هزینههایش را هم پرداخت میکند حتی اگر هزینهای به قیمت جنگ داشته باشد. اگر انسانسازی موضوع محوری نظام است؛ رشد افراد جزو شاخصههای این نظام است و از همین زاویه واگذاری اختیارات به مدیران و آزادی عمل مردم در نوع انتخاب، از اهمیت ویژهای برخوردار خواهد بود. هنر امام این بود که در ساختارسازی جدید و در مدیریت نظام جدید هم به طبقه متوسط میدان داد و هم ارزشهای مورد قبول طبقه محروم را در ارزیابی کارآیی مسئولان کشور حاکم کرد. امام نگذاشت این دوگانگی در نظام ما بروز کند و دیدیم که در آغاز انقلاب که مدیریت سیاسی کشور به دست طبقه متوسط سپرده شده بود و مدیران آن دوره نتوانستند خود را با ارزشهای مقبول طبقه محروم منطبق کنند، مجبور به استعفا شدند».
در رفتار مدیران انقلابی بهخصوص در دوران جنگ میتوان احساس پیگیری عدالت و استقلال کشور را یافت. مدیرانی که همچون مردم عادی جامعه زندگی میکرند. پوشاک، خوراک، مسکن، خودرو و تمامی مایحتاج آنها همانی بود که مردم عادی استفاده میکردند. سلسله فعالیتها و برنامههای مدیران برای اجرای الگوهای مختلف اقتصادی در کشور نشان از اهمیت ویژه توزیع عدالت در کشور داشت. در آن زمان فیش حقوقی و بودجههای عمرانی مانند امروز از ارقام بالایی برخوردار نبود.
فیشهای مدیران بیادعا
سردار احمد متوسلیان زمانی که ریاست سپاه پاوه را بر عهده داشت بهدلیل وجود حساسیتها و اهمیت ویژهای که برای بیت المال قائل بود در برابر یک میلیون هزینه اضافه این نهاد سکوت نکرد و با حضور در نماز جمعه شهر مردم را از این موضوع مطلع کرد. بسیاری از مدیران آن دوران علاوه بر تمرکز بر ساده زیستی بر موضوع دیگری بهعنوان حفاظت از بیت المال توجه جدی داشتند. اما این روزها فیشهایی با ارقام درشت و غیر قابل تصور خزانه دولت را به بهانه دریافت حقوق خالی میکند. اینگونه دستدرازیهای به بیت المال و فسادهای اقتصادی به هر دوی این پشتوانه و تکیهگاه لطمه میزند چراکه اولا خداوند با انسانهای حقمدار و عادل و طرفدار عدالت است و امداد خود را به هر جامعه نادرست و تبعیضپذیر مرحمت نمیکند بلکه امداد خود را بهجامعهای میدهد افراد آن بهدنبال حق و عدالت هستند.
از ساده زیستی مردان ماندگار تاریخ ایران همین بس که شهید رجایی بهعنوان نخستوزیر این کشور نمادی از انسانیت و مسیر تازهای از انسان بودن را برای نسلهای آینده بهجای گذاشت. در بخشی از خاطرات این شهید بزرگوار از همسر وی نقل شده است که شهید رجایی پس از پیروزی انقلاب، مسئولیت وزارت آموزش و پرورش را به عهده گرفت و بهدنبال تمایل مجلس، در مردادماه 1359، بهعنوان اولین نخستوزیر جمهوری اسلامی ایران به مجلس معرفی و برگزیده شد. سرانجام بهدنبال عزل بنی صدر، شهید رجایی به ریاستجمهوری انتخاب شده بود. روزهای پرمخاطره مسئولیت شهید رجائی در نخستوزیری و مخصوصا دوره ریاستجمهوری وی مصادف با اوج ترورهای منافقین بود و ایشان بنابر دستور امام (ره) در خصوص حفظ جان مسئولان بههمراه خانوادهاش در نهاد ریاستجمهوری مستقر شد. یکی از میهمانانش در خاطرات خود آورده است که روزی به دیدار شهید رجایی در نهاد ریاستجمهوری رفتم، وقتی برحسب معمول قرار شد تا از ما پذیرایی شود ناباورانه دیدم وی در همان استکانهای سابق و معمولی منزل خودش برای ما چای آورد. به شوخی گفتم: اینجا نهاد ریاستجمهوری است، حکایت این استکانها چیست؟ شهید رجایی در پاسخ گفتند: اگر میهمان رجایی هستید کتری و سماور و استکان نعلبکی او همین است ولی اگر مهمان ریاستجمهوری هستید بحث متفاوت است.
این شهید بزرگوار افزود: ما در ریاستجمهوری همه چیز داریم اما آنها متعلق به بیت المال است و برای مهمان شخصی و خانوادگی نمیتوان از آنها استفاده کرد. شهید رجایی نسبت به صله ارحام خیلی حساس بود و از آن بهعنوان یک کار واجب یاد میکرد و این خصلت در میان تمام فامیلش زبانزد بود و در ایام وزارت گاهی با موتورگازی و بدون محافظ، به دیدن مادرش میرفت. نکته جالبی که از ایشان نقل شده این است که وی در این دیدارها که سرزده هم بود، به مادرش اصرار میکرد که هیچ تدارکی برای غذا نباید ببیند و نمیخواست در دیدارش کسی را به زحمت بیندازد. بنابر اظهارات خواهرزاده شهید رجایی این بزرگوار حتی از ایام پذیرش مسئولیتهای نخستوزیری و ریاستجمهوری تمام کارهای منزل را خودش انجام میداد.
وی میافزاید: یک روز وقتی ایشان را دیدم که مانند همان معلم ساده سالهای پیشین کیسه برنج و نیاز روزانه خانه را به دوش گرفته و به منزل میبرد بیاختیار بهسویش دویدم. وی میگوید: به شهید رجایی گفتم که دایی جان اجازه دهید کمکتان کنم اما در جواب گفت: من باید کار خودم را انجام دهم چراکه با انجام این کار اجر میبرم و شما مرا از اجری که خدا وعده داده محروم نکنید. شهید رجایی شیفته خدمت بود تا جایی که با صراحت میگفت: دوست دارم وقتی شب سر بر بستر میگذارم محرومی نباشد که من از وی غفلت کرده باشم. این شهید بزرگوار در جایی دیگر در واکنش به اعتراض خواهر زادهاش برای ساده زیستی خاصش گفته است: نگران آن روزم باش که میز و مسئولیت مرا بگیرد و من گذشته خویش را فراموش کنم. خدا نکند روزی بر من بیاید که یادم برود چه وظیفه سنگینی در قبال خدا و خلق دارم.
مدیریت جهادی که شعار بسیاری از مدیران امروزی است که آن را از مدیران دوران دفاع مقدس وام گرفتهاند، دارای شرایط و ویژگیهایی است که متاسفانه در عصر حاضر تنها نامی از آن بر جای مانده است.
در مدیریت جهادی، مدیر سمبل هزینه دادن و ساده زیستی است نه سمبل تجملگرایی، پاداش، حقوق و مزایای چند 10 میلیون تومانی گرفتن؛ بنابراین مدیری که برای تصدی یک پست یا حفظ آن به انواع و اقسام لابیها از نمایندگان مجلس گرفته تا سایر ارکان قدرت روی میآورد هرگز نمیتواند مجری مدیریت جهادی باشد. چنین مدیری بهدنبال قدرت، ثروت و استفاده از رانتهایی که از این پست به او میرسد است. از چنین مدیری نمیتوان انتظار داشت که عزم ملی را در زیر مجموعه تحت مدیریت خود ایجاد کند. در مدیریت جهادی، منافع ملی میبایست بر منافع حزبی، جناحی، قومی و شخصی ارجحیت داشته باشد. ملاک انتخاب چنین مدیری صرفا توانمندی و شایستهسالاری بوده نه نزدیکی با نمایندگان مجلس که این امر در دولتهای روی کار آمده کمتر دیده شده است. سوال اینجاست، مدیران جهادی چگونه ماهیانه بیش از 50 میلیون حق دریافت میکنند؟ بر خودروهای لوکس خارجی سوار میشوند و هزینه استخر و پارک فرزندان خود را هم از طریق بیت المال پرداخت میکنند
منبع: هفته نامه پنجره
انتهای پیام/