شهروندان ما بطور میانگین هر پنج سال یک‌بار به سینما می‌روند! این رقم با رشد خوبی که امسال داشته احتمالاً به نیم دفعه در سال می‌رسد.

به گزارش حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛  مدرسه ملی سینمای ایران: نهمین نشست از سلسله نشست‌های پژوهشی مدرسه ملی سینمای ایران با موضوع «مخاطب و آمار فروش در سینمای ایران» عصر روز سه‌شنبه 2 شهریورماه در محل مدرسه برگزار شد.

در این نشست که با ارائه خلاصه پژوهشی از محمدمهدی داوودی آغاز شد، مجید مسچی مدیر موسسه سینماشهر به عنوان سخنران و سعید قطبی‌زاده به عنوان مجری- کارشناس حضور داشتند.

قطبی‌زاده اولین نشست از سه نشست پژوهشی مرتبط با اقتصاد در سینما را با امید به اینکه در این جلسات به چشم‌انداز دقیقی در خصوص رفع ابهامات مربوط به اقتصاد سینما رسیده شود، آغاز کرد.

پس از آن مهدی داوودی در مورد پژوهش خود با عنوان «بررسی وضعیت اقتصادی سینمای ایران» گفت: دلیل طرح مساله وضعیت اقتصادی سینمای ایران پاسخ به این سوال بود که وقتی به آمار فروش سینما طی سی سال گذشته نگاه می‌اندازیم از مخاطب 80 میلیون نفری رسیده‌ایم به 10 میلیون. یعنی 70 میلیون از مخاطبان خودمان را با وجود افزایش مخاطب از دست داده‌ایم.

وی ادامه داد: موارد زیادی در این کاهش مخاطب نقش داشته‌اند که آنها را به پنج دسته تقسیم می‌کنیم: قیمت کالا یا خدمت، درآمد خریدار، تعداد خریدار، کالاهای جانشین یا مکمل و سلیقه مخاطب. هر وقت کالاهای مکمل یا جانشین  قیمت کمتری از کالای اصلی داشته باشند، خریداران به سمت آن گرایش پیدا می‌کنند که در حوزه خرید بلیط سینما، می‌توانیم از محصولات شبکه نمایش خانگی، صدا و سیما و رسانه‌های تصویری و  اینترنت به عنوان کالای جانشین نام ببریم.

داوودی سپس با مقایسه‌ای در باب قیمت بلیط سینما در طول سالیان گذشته عنوان کرد: سال 1361 میانگین قیمت سینما 29 تومان و سال 1391 سه هزار و هشتاد تومان بوده است یعنی 131 برابر افزایش! این نسبت در طول 50 سال در سینمای آمریکا هشت برابر بوده است. با مقایسه قیمت بلیط سینماها و افزایش درآمد مردم به این نتیجه می‌رسیم که جایی که قیمت بلیط کاهش پیدا می‌کند، تعداد بلیط فروخته شده بیشتر می‌شود و بالعکس.

وی تصریح کرد: قیمت بلیط در کشور ما با سرعت بیشتری نسبت با درآمد مردم افزایش داشته است. اگر بخواهیم به نقش کالاهای جانشین اشاره کنیم، در سال 65-1364 که فروش بلیط بالایی داشته‌ایم صدا و سیمای قوی نداشتیم. در حال حاضر تاثیر ماهواره و دی‌وی‌دی ارزان فیلم‌ها را نباید نادیده بگیریم. همین فاکتورها باعث شده تا فروش سینماهایمان کاهش پیدا کنند.

در پایان صحبت‌های داوودی، ویدیویی از مصاحبه با امیرحسین علم‌الهدی، علی آشتیانی پور، حسین فرح بخش، جمال ساداتیان و علی واجد سمیعی برای حضار پخش شد که بازتاب‌دهنده نظر آن‌ها در مورد مخاطب‌شناسی سینما، تاثیر تبلیغات ماهواره‌ای و جایگاه صدا و سیما در فروش و ... بود. 

مجید مسچی که امسال سال یازدهم مدیریت موسسه سینماشهر را پشت سر می‌گذاشت تنها سخنران نشست مدرسه ملی سینمای ایران بود که پشت میکروفون قرار گرفت. مسچی گفت: به جای پرداختن به آمار و ارقام خام، به نظرم استناد به شاخص‌های معین که از این آمار به دست آمده باشد امکان مقایسه و ارزیابی را برای ما فراهم می‌کند.حدودا با 14 یا 15 شاخص سر و کار داریم که اولین شاخص، تعداد بیننده است که به شکل سالانه ارائه می‌شود. 

وی ادامه داد: بالاترین تعداد بیننده در دنیا  نیز به مربوط به کشور هند است که سینمای آن در سال گذشته دو میلیارد و ۱۰۰ میلیون فروش بلیط داشته است. سینمای ما اما در سال گذشته ۱۳ میلیون و ۴۰۰ هزار بیننده داشت که پیش‌بینی می‌شود تا پایان امسال به ۲۵ تا ۳۰ میلیون نفر برسد. پارامتر دوم رقم فروش است. رقم فروش سینماها در آمریکا بالغ بر ۱۱ میلیارد دلار و چین 6 میلیارد و 800 میلیون بوده است. این در حالی است که فروش کل سینمای ایران در سال 94  حدود ۲۰ میلیون دلار بوده است و احتمالاً تا پایان امسال با توجه به استقبال مخاطبان از فیلم‌ها، به ۶۰ میلیون دلار می‌رسد.

مسچی تصریح کرد: شاخص مهم بعدی ، تعداد دفعاتی است که هر شهروند به سینما می‌رود که نسبت مستقیمی با درآمد سرانه دارد. هر شهروند آمریکایی در سال 3.7 مرتبه به سینما می‌رود اما در سال ۹۴ هر ایرانی 0.2 مرتبه به سینما رفته است؛ یعی شهروندان ما بطور میانگین هر پنج سال یک‌بار به سینما می‌روند! این رقم با رشد خوبی که امسال داشته احتمالاً به نیم دفعه در سال می‌رسد. هزینه هر شهروند برای سینما رفتن هم فاکتور مهمی است، این که هر شهروند در سال بطور متوسط چقدر برای سینما رفتن پول می‌دهد. این رقم با تقسیم فروش کل بر تعداد جمعیت به دست می‌آید.

موسسه سینماشهر اظهار داشت: در آمریکا هر شهروند ۳۲ دلار در سال و در ایران حدود 0.3 دلار در سال برای سینما خرج‌ می‌کند که احتمالاً تا آخر سال به 0.8 دلار می‌رسد. شاخص بعدی متوسط قیمت بلیط سینماست. قیمت بلیت سینما در ایران 1.7 دلار است در حالی که در انگلستان  به ۱۱ دلار می‌رسد. از طرفی در انگلستان در سال ۲۲۰ بلیت برای هر صندلی سینمای فروخته می‌شود و در ایران پارسال ۱۵۹ بلیت بود که رقم قابل توجهی است.  تعداد سالن به ازای هر نفر، میانگین تعداد صندلی‌ در هر سالن، و درصد فیلم‌های ملی به فیلم‌های خارجی هم از دیگر شاخص‌های قابل بررسی در سینمای دنیا هستند.

مسچی با ارائه آماری از سینماهای پرفروش در کشورمان بیان کرد: پردیس سینمای کورش با ۱۱ سالن و دوهزار و ۵۲۰ صندلی، پرفروش‌ترین سینمای کشور است و بعد از کورش، پردیس آزادی، پردیس ملت و پردیس هویزه‌ مشهد قرار دارند. نکته جالب این است که به نظر می‌رسد عمر سینماهای تک سالنه به پایان رسیده باشد و اولین سینمای تک ‌سالن در این رده بندی در رتبه‌ هفدهم قرار دارد.

وی در پایان گفت: در واقع ۵۰ درصد از فروش سینمای ایران در سال ۹۴ متعلق به پنج سینماست و ۵۰ سینما بیش از ۹۰ درصد گردش سینمای ما را به خود اختصاص می‌دهند. یعنی از حدود ۲۵۰ سالن سینمای ایران، ۲۰۰ سالن چیزی کمتر از ۱۰ درصد گردش مالی کل را در اختیار دارند. سینمای کوروش در چهار ماه گذشته فروش ماهانه دو میلیارد و 600 میلیون تومان، پردیس آزادی با یک و نیم میلیارد تومان، پردیس ملت با 932 میلیون، پردیس هویزه مشهد با 931 میلیون و پردیس زندگی نیز 637 میلیون متوسط فروش ماهانه داشته‌اند».

علیرضا داودنژاد در واکنش به آمارها و اظهارات مسچی عنوان کرد: نكته مهم اين است كه از كل فروش هر فيلم بالاى نود و سه درصد، متعلق به كمتر از ١٠٠ سالن و  كمتر از هفت درصد، متعلق به بيش از ٣٠٠ سالن است. و باز نكته قابل توجه اينكه اين بالاى نود در صد فروش هرفيلم ايرانى متعلق به سيزده شهر كشور است. يعنى نود در صد مخاطبان فيلم‌هاى ايرانى متعلق به سيزده شهر كشور هستند و بقيه شهر‌هاى مملكت شامل كم تر از ده در صد مخاطبانى است كه  به تماشاى فيلم‌هاى ما مى‌روند.

وی ادامه داد: جالب‌تر اين است كه از اين نود در صد فروشى كه متعلق به سيزده شهر كشور است، حدود هفتاد درصد آن متعلق به پايتخت يعنى تهران است. خیلی جالب‌تر اين كه سى در صد از فروش كل ايران متعلق به سه مجتمع سينمايى است كه شناسايى وجوه مختلف اين سه مجتمع و اصولاً بررسى دقيق‌تر مجتمع‌هاى سينمايى موجود درس‌هاى فراوانى دارد و قابل فهم است كه چرا عده‌اى نمى‌خواهند ما اين درس‌ها را بياموزيم. چرا علاقه‌اى به تحقيق و بررسى و تحليل و كار علمى وجود ندارد و از اين گونه فعاليت‌ها استقبال نمى‌شود و در اصناف ما جز صداى لالايى به گوش نمى‌رسد!. 

در این نشست پژوهشی سعید پوراسماعیلی معاون اجرایی وعلیرضا داودنژاد معاون آموزشی و دیگر اعضای دپارتمان‌های آموزشی مدرسه ملی همچون پرویز آبنار، تینا پاکروان، علی واجد سمیعی، کیومرث پوراحمد، سعید توکلیان معاون آموزشی و محمدحسین تجویدی مدیر پژوهش انجمن سینمای جوانان ایران،  اساتید و دانشجوهای دانشگاه‌های مختلف و محمد احمدی، علی قائم مقامی، علی آشتیانی‌پور از جامعه تهیه‌کنندگان حضور داشتند.




انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار