به گزارش
گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛ وقتی هر روز به کانال های متفاوتی که در شبکه های اجتماعی عضو آنها هستیم و یا صفحاتی را که دنبال می کنیم، سر می زنیم خرسندیم از اینکه عده ای هفکر و همراه را در این شبکه ها می بینیم و خوشحال تر از اینکه مطالبی که باب میلمان هست در این صفحات رد و بدل می شود.
بسیار رخ داده است، صفحاتی که به ما پیشنهاد می شود تا آن را دنبال کنیم و یا لینک هایی که فرستاده می شود تا عضویت کانالی را بپذیریم همه و همه به علایق ما نزدیک است و یا حداقل در گوشه ای از ذهنمان شاید روزی به آن فکر کرده باشیم و با یک تبلیغ ترغیب شویم تا آن کانال را دنبال کنیم.
احساس خوبی داریم از اینکه مطالب علمی، پزشکی، فناوری، روانشناسی، تاریخی، مذهبی، گردشگری، طنز، فیلم، عکس های جذاب و متحرک، اخبار و هزاران مطلب دیگر را دنبال می کنیم و آنها را برای دسترسی همگان در شبکه های اجتماعی به اشتراک می گذاریم تا علاوه بر خودمان بسیاری دیگر از آن بهره ببرند.
احساس درستی داریم، اینکه همه با هم هفکر هستیم، همراه هم و هم سلیقه با دیگر کاربران شبکه های اجتماعی حرکت می کنیم، مطالب مورد علاقه مان را می بینیم و می خوانیم و حتی نشر می دهیم، بسیاری که افکارشان همسو با ما است نیز صفحات ما را دنبال می کنند و عضو کانال های ما می شوند و حتی تبلیغات و پیشنهادهایی که برای دنبال کردن و عضویت در کانال های شبکه های اجتماعی برای ما ارسال می شود نیز همان است که به ذهنمان نزدیک است.
آن روی سکه چیست؟همه اینها واقعیت دارد اما ما تنها یک روی سکه را می بینیم! سکه دو روی شبکه های اجتماعی تنها روی خوشش را به ما نشان می دهد و تمام تلاش خود را می کند تا آنچه مورد رضایت و پسند ما است فراهم آورد، اما به نظر شما روی دیگر سکه شبکه های اجتماعی چه مساله ای قرار دارد؟ کلمه ای آشنا ! " فیلتر" ! آن هم از نوع یک حباب بزرگ و در اصلاح "فیلترینگ حبابی".
تا به حال فکر می کردیم فیلترینگ تنها معنای اعمال محدودیت در دسترسی به انواع خدمات اینترنتی، وبگاه ها و .... از طریق متولیان فرهنگی و سیاسی هر کشور را می دهد، این تعبیر در نوع خود درست است ما با قوت گرفتن و ارائه خدمات اینترنتی و به خصوص گسیل عده زیادی از کاربران اینترنت به شبکه های اجتماعی و تبادل اطلاعات این معنا روی دیگری از خود نشان می دهد.
درست است که فیلترینگ هوشمند مزایای فراوانی داشته و از بسیاری نابه سامانی ها، کلاهبرداری ها، فسادها و .... جلوگیری میکند اما در فیلترینگ حبابی که بحث اصلی و نا ملموس در شبکه های اجتماعی و حتی جستجوهای شما از موتورهای جستجوگر است درست اتقافی رخ می دهد که از قبل طراحی شده است.
در فیلترینگ هوشمند شما در ابتدا یک صفحه وب را درخواست می کنید، این درخواست به ISP یا همان شرکت های ارائه دهنده خدمات ارسال و سپس به شبکه های محلی فرستاده می شود، قبل از آنکه درخواست شما بر روی سرور اصلی قرار گیرد توسط سیستم فیلترینگ بررسی می شود و اگر درخواست شما با بانک اطلاعاتی که به اصطلاح به آن لیست سیاه می گویند در تضاد نباشد می توانید به صفحه درخواستی خود دسترسی پیدا کنید.
در فیلترینگ حبابی نیز ماهیت فیلتر حفظ می شود اما یک تفاوت اساسی وجود دارد "احساس رضایت از دسترسی به آنچه می پسندید".
فیلترینگ حبابی را بر خلاف فیلترینگ هوشمند حس نمی کنیدنکته حائز اهمیت در فیلترینگ حبابی مخفی بودن است، سیستم هوشمند طراحی شده برای شبکه های اجتماعی و جستجوگرها در یک بازه زمانی کوتاه روند علاقمندی های شما را بررسی می کنند، سپس بر اساس ذائقه شما، آنچه را می پسندید پیشنهاد می دهد و به تدریج شما را در حلقه ای قرار می دهد تا تنها به علاقمندی های خود دسترسی داشته باشید، حتی نتایج جستجو شما در موتورهای جستجوگر نیز همان باشد که بیشتر به ذهن شما نزدیک است.
گردانندگان شبکه های اجتماعی و صاحبان موتورهای جستجوگر اعلام کرده اند با بررسی نتایج جستجو کاربران و همچنین رفتار شناسی آنها به این نتیجه می رسند که افراد به چه چیز فکر می کنند، چه کسی هستند، علاقمندی هایشان چیست، در آینده به کجا خواهند رسید، افرادی را همفکرشان هستند به آنها نزدیک و افرادی که همانند آنها فکر نمی کنند را از آنها دور می کنند.
لوپ فکری که در آن گرفتار می شویمشاید در نگاه اول نزدیکی به همفکران و دوری از برخی دیگر خوشایند به نظر برسد اما باید گفت مدیران ارشد این شبکه ها شما را در یک " لوپ فکری " ( گرداب فکری ) می اندازند و به مرور زمان به آنچه به شما پیشنهاد می شود علاوه بر ذائقه سازی تلاش می کنند رفتار شما را آنگونه خود که می پسندند و به اهدافشان نزدیک است تغییر دهند، اینگونه می شود فرهنگ یک جامعه به مرور در اثر یک نفوذ تغییر می کند و سبک زندگی مردمان آن کشور از اصل خود رنگ میبازد.
مساله اینجاست که در این لوپ فکری شما توانایی انتشار آنچه مطلب خود می پندارید را در سطح گسترده ندارید و اگر با شهروندی خارج از حلقه نامحسوس خود ارتباط بگیرید هم از بستر شبکه حذف می شوید و هم آن شهروند همراه خارج از لوپ فکری را که برایتان ساخته اند به سرویس های امنیتی لو داده اید.
مدیران شبکه بر اساس آنچه هدف آنهاست حباب های فکری ساخته شده و البته مخفی و نامحسوس را کوچکتر و برخی دیگر را در شبکه های اجتماعی گسترش می دهند تا فعالیت های کاربران آنگونه که آنها می پسندند ادامه یابد.
از سوی دیگر در این حلقه فکری به اندازی به ذهن شما اطلاعات تزریق می شود که به معنای واقعی به اقیانوسی به عمق یک بند انگشت تبدیل می شوید، اطلاعاتی سطحی که در گذر زمان هیچگاه به کار شما نمی آید و در بلند مدت به دلیل اینکه ذهن شما اسیر اطلاعات کم عمق شد است دیگر اجازه فکر کردن به شما داده نمی شود.
گاه ما در این فضا نیز توهم اثر گذاری داریم، اینکه برای رساندن یک پیام اثر گذار از شبکه های اجتماعی استفاده کنیم برای ما دلیلی است قابل استناد اما بر اساس آنچه گفته شد با وجود فیلترینگ حبابی هیگاه این اتفاق رخ نخواهد داد.
مراقب فیلترهای آنلاین باشید"الی پاریسر" نویسنده امریکایی کتاب فیلترینگ حبابی هشدار می دهد که مراقب فیلترهای آنلاین باشید!
وی می گوید: "تلاش شرکتهای خدماتی وب سایت برای تطبیق خدماتشان ( از جمله اخبار و نتایج جستجو ) با سلایق شخصی ما، پیامد ناخواستۀ خطرناکی را بوجود می آورد، ما در " حبابهای فیلتر " به دام میافتیم و در معرض اطلاعاتی که میتوانند دید جهانی ما را گسترش دهند و یا به چالش بکشند قرار نمیگیریم." وی قدرتمندانه استدلال میکند که این در نهایت برای ما و برای دموکراسی بد است. بنابراین در واقع هرچه شما بیشتر در صفحات اینترنتی جستجو نمایید و علاقمندی خود به مطالب را نشان دهید؛ بیشتر در این حباب گرفتار شده و در واقع خود را محصور می نمایید.
با طرح مطالب بالا می توان به این نتیجه رسید گذران وقت در شبکه های اجتماعی نه تنها پیشرفتی را در پی نخواهد داشت بلکه وابستگی ما به این فضا را بیشتر می کند و این عمل عین پسرفت است و نه تنها فعالیتی البته به شکل اثرگذار صورت نمی گیرد بلکه نوع رفتار ما منفعلانه خواهد بود.
بادمان باشد برای اثرگذاری در فضای مجازی باید از راه صحیح آن وارد شد.
گزارش از عاطفه بیاتانتهای پیام/