برای هریک از ما پیش آمده که وقتی به عکس‌های قدیمی‌ خود نگاه کرده‌ایم، سبک لباس و مدل موهایمان بی‌اختیار ما را به خنده انداخته است و از خود پرسیده‌ایم «واقعاً چنین لباس می‌پوشیدم؟»

گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان - برای هریک از ما پیش آمده که وقتی به عکس‌های قدیمی‌ خود نگاه کرده‌ایم، سبک لباس و مدل موهایمان بی‌اختیار ما را به خنده انداخته است و از خود پرسیده‌ایم «واقعاً چنین لباس می‌پوشیدم؟»

 چنین قضاوتی در مورد سلیقه دیروزمان این سؤال را به ذهن متبادر می‌کند که چرا وقتی از منظر «امروز» به سلیقه‌ «دیروز» می‌نگریم، شگفت‌زده می‌شویم؟ به زبانی دیگر، چرا آنچه اکنون پوشیده‌ایم، در آینده بدسلیقگی به حساب می‌آید؟

روزنامه گاردین اخیراً برشی از کتاب «شاید از این هم خوشتان بیاید» اثر تام وندربیلت، روزنامه‌نگار و نویسنده آمریکایی منتشر کرده است و در آن از «راز تغییر سلایق» پرده برداشته است که این بخش از کتاب، به قلم محمد معماریان به فارسی برگردانده و در سایت ترجمان منتشر شده است. در این مجال ادعای اصلی او را برایتان نقل می‌کنیم.

تام وندربیلت، در پاسخ به این سؤال که «چرا آنچه اکنون پوشیده‌ایم، در آینده بدسلیقگی به حساب می‌آید؟» به یک دوگانه اشاره می‌کند؛ او معتقد است که این سؤال، تنها یک بعد داستانِ تغییر سلایق را محل تأمل قرار می‌دهد، این در حالی است که این پدیده، روی دیگری هم دارد. به زعم او، ما ضمن آنکه همواره «میل به تازه‌ها» داریم، در عین حال، در برابر مدهای تازه‌ موضع می‌گیریم، یعنی اغلب نسبت به آنچه «عادت داریم» علاقه نشان می‌دهیم.

او برای نشان دادن میل آدم‌ها به مدهای تازه به نقل قولی از رئیس فروشگاه زنجیره‌ای شهر خود اشاره می‌کند که می‌گوید: «مشتری تا به فروشگاه می‌آید، اول از همه می‌پرسد: چیز تازه‌ای دارید؟ نمی‌خواهند بدانند چه چیزی اینجا بوده؛ می‌خواهند بدانند چه چیزی هست.» او «میل به تازگی» را پاسخی به مضحک دیده شدن سلیقه دیروز عنوان می‌کند.

او معتقد است که از یک ‌سو، تشنه «تازگی» هستیم که حوزه‌هایی همچون «مُد» را تعریف می‌کند و از دیگر سو، در کنار تازگی، «آشنایی» را هم می‌پسندیم؛ به عبارتی، بسیاری معتقدند ما به چیزی که بدان «عادت داریم» علاقه‌مند می‌شویم. اگر چنین باشد، پس چرا ما به سبک‌های جدید ادبی، موسیقی و ... اقبال نشان می‌دهیم؟ و اساساً چرا سبک‌های جدید به وجود می‌آید؟ و نهایتاً اینکه ما کدام را می‌خواهیم «تازگی» یا «آشنایی»؟

وندربیلت معتقد است که پاسخ در میانه دو سر طیف قرار می‌گیرد؛ یعنی وسط منحنی بهینه U شکلی که «تازه» و «آشنا» را نشان می‌دهد. به زعم او، پیش‌بینی تغییرات آتی سلیقه‌مان دشوار است؛ چون نمی‌توانیم مقاومت ذاتی‌مان در برابر چیزهای ناآشنا را کنار بگذاریم یا نمی‌دانیم لحظه تغییر که فرا برسد، چقدر تغییر می‌کنیم یا هر تغییر چطور سلسله‌ای از تغییرهای دیگر را رقم می‌زند. یادمان می‌رود که حتی ناخوشایندترین چیزهای تازه هم چقدر زود خوشایند می‌شوند.

به زعم او، در مواجهه با امری نامعلوم و ناآشنا، پیش‌فرض ذهنی‌مان این است که دوستش نداشته باشیم، ما «تازه‌ها» را تا جایی دوست داریم که از جهاتی یادآور قدیمی‌ها باشند اما باز باید پرسید چرا پسند دیروز بدسلیقگی خوانده می‌شود و علت این تناقض کجاست؟

وندربیلت تأکید می‌کند که ما نمی‌توانیم اثرات تجربه چیزهای مختلف را پیش‌بینی کنیم. شاید بنا به غریزه بدانیم اگر غذای دلخواهمان را زیاد بخوریم، از آن خسته می‌شویم؛ ولی در تصورمان زودتر از واقع از آن غذا خسته می‌شویم حتی وقتی با نگاه به گذشته می‌بینیم سلیقه‌مان چقدر عوض شده است، گمان نمی‌کنیم که سلیقه‌مان در آینده هم باز همین‌قدر تغییر می‌کند. بنابراین، تنها نکته‌ای که درباره «سلیقه» می‌توان قطعی دانست، این است که سلیقه همواره عوض خواهد شد.

منبع: روزنامه ایران

انتهای پیام/


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.