به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی گروه
سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مناسبات ایران و ترکیه از زمانهای بسیار دور، فراز و نشیبهای بسیاری را طی کرده، از زمان تقابل صفوی- عثمانی سالهاست که میگذرد اما در دوران تاریخ مدرن هنوز در بعضی موارد روابط بین دو کشور با تنش توأم بوده و تعاملاتِ مطلوب همراه با اعتماد و احترام متقابل چندان محقق نشدهاند، اما فارغ از مسائل متعددی که موجب بروز اختلاف بین دو کشور شدهاند در ماههای اخیر نشانههایی از اقدام برای ایجاد بهبود در مناسبات متقابل دیده شده که اوج آن در موضعگیری قاطع ایران در حمایت از دولت قانونی ترکیه در جریان کودتای نافرجام 15 جولای بود،
در شرایطی که اردوغان منتظر بود که همپیمانان غربیاش پشتیبانی صریح خود را از او اعلام کنند، با سکوت و یا حداقل موضع دوپهلویشان مواجه شد، گویی منتظر بودند نتیجه کودتا مشخص شود و پس از آن از طرفی که پیروز شده حمایت نمایند. در چنین شرایطی اعلام موضع دولت ایران در ساعات اولیه کودتا برای اردوغان خوشایند بود و مقامات رسمی دولت وی در مراتب مختلف از دولت و ملت ایران برای حمایتشان قدردانی کردند.
از طرف دیگر سکونت "فتحالله گولن" ، -کسی که از نظر دولت ترکیه عامل اصلی کودتا بود- در آمریکا و طفره رفتن این کشور از ارائه پاسخی روشن به خواسته دولت ترکیه مبنی بر استرداد گولن موجب شد که تا حدی درگیریهای لفظی میان آمریکا و ترکیه بالا بگیرد، عامل دیگری که در تیره شدن روابط اردوغان با غرب و یا دست کم رنجش او از آنان شده، انتقاداتی است که مقامات آمریکایی و اروپایی نسبت به دستگیری و تصفیههای گسترده مخالفان توسط دولت اردوغان مطرح کردهاند، آنها معتقدند که اردوغان از کودتا به عنوان فرصتی برای حذف کردن مخالفانش استفاده کرده و این آغازگر روندی است که به استبداد منتهی میشود.
در این میان اما ایران، تنها حمایت خود را از دموکراسی و دولت قانونی ترکیه اعلام کرد و نسبت به سایر مسائل موضعی نگرفت، مجموعه این رخدادها موجب شده که برخی تحلیلگران از تغییر رویکرد و چرخشی راهبردی در سیاست خارجی دولت حاکم ترکیه سخن بگویند، تغییری که چرخش نگاه اردوغان از غرب به منطقه را پیگیری میکند. این دیدگاه سفر اخیر اردوغان به مسکو و همچنین سفر وزیر خارجه کشورمان به ترکیه را سرآغازی برای بهبود روابط و گسترش همکاری با کشورهای منطقه از سوی ترکیه میداند.
اما باید پرسید که با وجود تعاملات عمیقی که ترکیه با غرب در ابعاد مختلف اقتصادی، نظامی، امنیتی و سیاسی دارد آیا تغییری تا این حد بنیادین در راهبرد دولت ترکیه صورت خواهد گرفت یا خیر؟ آن هم در شرایطی که عمق روابط آنکارا با غرب ایجاد هر گونه تغییر را مستلزم تحول و یا حتی به فراموشی سپردن برخی سیاستهای ترکیه میکند.
از جمله مسائل بسیار مهم و حساسی که موجب بروز و همچنین تشدید اختلاف ترکیه و بازیگران تأثیرگذار منطقه مانند ایران و روسیه شده مسئله سوریه است. بحران سوریه به صورت جنگی فرسایشی درآمده ترکیه با اهتمام تمام از معارضان برای سرنگونی "بشار اسد" حمایتهای مالی و نظامی به عمل میآورد و حتی مرزهای خود را در جهت این حمایت برای تروریستها و مخالفان دولت حاکم سوریه باز گذاشت اما ایران خواهان پیگیری راهحل سیاسی و مذاکره برای حل و فصل بحرانهای این کشور است.
سفر اخیر "محمدجواد ظریف"، وزیر امور خارجه ایران به آنکارا در شرایطی صورت گرفت که با وجود گفت و گوهایی که تا به حال بر سر موضوع سوریه صورت گرفته، تاکنون تغییری در موضع هیچ یک از طرفین به وجود نیامده و به نظر میرسد هر گونه چرخش در سیاست خارجی ترکیه در وهله اول مستلزم بازنگری در موضع این کشور در قبال بحران سوریه و اسد میباشد.
در این سفر بر گسترش مبادلات تجاری- گردشگری و تعاملات در حوزه انرژی و انتقال گاز طبیعی به جنوب شرقی اروپا از طریق ترکیه تأکید شد، در ضمن مراتب قدردانی از حمایت ایران از دولت قانونی ترکیه توسط مقامات این کشور به جا آمد. اما در مسئله سوریه این بار شاهد نوع نسبتا جدیدی از اظهارات بودیم، ظریف و "چاووش اوغلو"، وزیر خارجه ترکیه، در نشست خبری خود پس از گفت و گویشان، بیشتر بر اشتراکات تأکید کردند. در این راستا "مولود چاووش اوغلو" با اشاره به رایزنی با همتای ایرانی خود در مورد سوریه، گفت: درباره تمامیت ارضی سوریه و اتحاد سوریه همفکر هستیم تا به امروز برخی
اختلافات را داشتیم، ولی علیرغم اختلافات به گفتگوی خودمان ادامه دادیم،
بر این باوریم ایران میتواند نقش مثبتی در برقراری آتش بس پایدار در سوریه
ایفا کند.
این نشان میدهد که باوجود اینکه طرفین با هم اختلافاتی دارند اما با تمرکز بر اشتراکات یعنی اتحاد و تمامیت ارضی سوریه اتفاق نظر دارند و شاید بتوان این را آغازی برای مذاکرات ثمربخشتر تلقی کرد. اما در این تلقی نباید از برخی ملاحظات غافل شد:
در همین راستا
"صادق ملکی"، کارشناس ارشد مسائل منطقه، در گفت و گو با خبرنگار
سیاست خارجی گروه
سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان،گفت: روابط ترکیه با غرب روابطی راهبردی هستند که مبتنی بر پیوندهای عمیق اقتصادی و نظامی میباشند لذا کودتا و تحولات اخیر نمیتوانند به این روابط آسیبی جدی وارد کنند.
وی با اشاره به این که ایران و ترکیه دو کشور قدرتمند در منطقهاند و دارای روابط گسترده تاریخی، اقتصادی، فرهنگی و امنیتی هستند گفت: جغرافیای دو کشور در منطقه جغرافیایی است که با بحرانهای منطقهای عجین شده و هر گونه فاصله میان ایران و ترکیه میتواند به پیچیدگیهای بیشتر این بحرانها بیانجامد. لذا این سفرها میتواند هم در بعد روابط دو جانبه هم همکاریهای منطقهای مثمر ثمر واقع شود.
این کارشناس ارشد مسائل منطقه افزود: اما سفری در قامت وزیر خارجه و حتی رئیسجمهور، حلال تمام مشکلات ما بین ایران و ترکیه نخواهد بود، دو کشور در موضوعات راهبردی مثل سوریه و عراق با هم اختلاف نظر دارند و هر کدام معتقدند که دیگری وارد منطقه ژئوپلتیکشان شده، لذا برای بهبود روابط نیاز است که این ذهنیت ها تغییر کرده و سفرهایی از این دست میتواند به این مسئله کمک کند و لازمه آن کنار رفتن دیدگاه رقابتی دو کشور به یکدیگر است.
ملکی ادامه داد: گستردگی روابط دو کشور در سطوح مختلف ایجاب میکند که با یک رویکرد مثبت، مقامات دو کشور تلاش کنند تضاد میان روابط را به معنای اختلاف دیدگاه تعبیر کنند و بکوشند این اختلاف دیدگاه را هم به نگاهی ایجابی سوق دهند.
وی تصریح کرد: اگر ما بخواهیم حساب ویژهای روی دیدارهای دوجانبه باز کنیم و احساس کنیم سبب چرخشهای راهبردی در سیاستهای کلان آنکارا خواهد شد از درک واقعیتهای حاکم بر صحنه سیاست منطقه که بخش عمده آن متأثر از معادلات نظام بینالملل است دور میشویم.
این تحلیلگر ارشد مسائل ترکیه در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا مبادلات تجاری زمینه تفاهم در مسائل راهبردی را ایجاد میکند، گفت: این امر زمانی ممکن خواهد بود که ذهنیت دو کشور نسبت به یکدیگر از رقابت به همکاری تغییر کند ذهنیت طرف ترک همچنان اسیر یک گذشته تاریخی است و مادامی که این تفکرِ چالدرانی بر آنها حاکم باشد نمیتوانیم شاهد روابطی مبتنی بر اعتماد، همکاری و احترام متقابل بین تهران و آنکارا باشیم. اما در حال حاضر ما دو کشور همسایه هستیم و روابطمان نیاز به گسترش و همچنین مدیریت دارند، بحث همکاریها در بخش انرژی و گردشگری نقاط پیوند دو کشورند، اما ایران در مجموع، لازم است به این موضوع دقت کند که ترکیه تلاشش بر این است که بیشترین سود را ببرد و ایران باید روابطش را با ترکیه مدیریت کند.
ملکی در پایان در پاسخ به این سوال که، آیا تغییری بنیادین در راهبرد ترکیه در قبال سوریه صورت خواهد گرفت یا خیر، تصریح کرد: ترکیه و اردوغان پس از کودتا نسبت به قبل از آن تفاوت خواهند داشت، هم در داخل و هم در خارج، خصوصا سوریه. ترکیه قبل از کودتا در سوریه، سیاستی تهاجمی داشت و اهل مذاکره نبود اما پس از آن با توجه به کاهش قابلیتهای ملیاش، تا زمانی که بتواند بر ضعفهای ناشی از کودتا غلبه کند، وارد موضع تدافعی خواهد شد. با وجود اینکه ترکیه از نظر توان ملی پس از کودتا ضربه خورده اما بر کنار رفتن اسد به عنوان پیش شرط هر گونه مذاکرهای تأکید دارد. به طور کلی در سیاستهای ترکیه در سوریه تغییر راهبردی صورت نخواهد گرفت بلکه تغییری تاکتیکی خواهد بود به شکلی که ترکیه دیگر چندان قدرت تغییر میدانی صحنهها به نفع معارضین را نخواهد داشت.
بدین ترتیب ، درست است که اخیرا نشانههایی از چرخش به سوی منطقه توسط اردوغان و دولتش دیده شده اما با وجود این باید گفت که پیوندهای ترکیه با غرب به حدی عمیق است که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد و نمیتوان شاهد تغییری کلی در راهبردیترین سطح تعاملات بود. همان طور که گفته شد اگر تغییری صورت گیرد در حد تغییر تاکتیک خواهد بود اما لازمه شکلگیری روابطی دوستانه و توأم با همکاری میان دو کشور، کنار رفتن دید رقابتی میباشد چرا که همکاری این دو کشور به عنوان همسایه و بازیگرانی مؤثر میتواند به کاهش تنش در منطقه کمک شایانی بکند.
سفر اخیر وزیر خارجه کشورمان به آنکارا و تأکید مجدد وی بر همکاری و گسترش روابط با ترکیه نشان دیگری از حسن نیت ایران در حل منازعات منطقهای بود که میتواند با گسترش روابط بر مبنای تجارت و منافع مشترک به حل مشکلات بزرگتر خاورمیانه ختم شود.
حال باید منتظر بود و دید که در آینده سیاستهای کلان ترکیه به چه تدوین خواهند شد، بهتر است که ترکیه برای حل مسائل خاورمیانه، به جای اعتماد به کشورهای فرامنطقهای، به تعامل با کشورهای منطقه رو آورد، ولی باید توجه داشت که هر گونه همگرایی با ایران مستلزم عزمی سیاسی است که بتواند بر اختلافات فائق آید.
گزارش از محمدعلی صارمی
انتهای پیام/