محیط زیست ایران روزهای سیاهی از سر می‌گذراند. سه محیط‌بان در دو روز در خون خود غلتیدند تا شمار پاسداران جان‌داده در راه طبیعت سرزمینمان به ۱۱۹ نفر برسد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، از اسلحه شکارچیان، سه گلوله سهم آنها بود: «محمد دهقانی»، «پرویز هرمزی» و «منوچهر شجاعیان». محیط‌بانان دهقانی و هرمزی صبح پنجشنبه گذشته در ارتفاعات پارک ملی گنوی هرمزگان هدف شلیک مستقیم قرار گرفتند و محیط‌بان شجاعی عصر روز بعد در پارک ملی بموی شیراز از ناحیه قلب و گلو زخمی شد و زخم را تاب نیاورد و چند ساعت بعد جان داد. 

هنوز کسی نمی‌داند سه محیط‌بان ِشهید در جنگ نابرابر، توان دفاع از خود را داشتند یا نه. شاید هراس اینکه قتل شکارچی غیرمجاز، آغاز پرونده‌ای برای انداختن طناب ‌دار به گردنشان باشد، آنها را از دفاع بازداشت، چراکه محیط‌بانان شهید، شاهد سرنوشت دیگر محیط‌بانان بودند که به دلیل قتل غیر‌عمد شکارچیان غیرمجاز، سال‌ها در انتظار طناب‌ دار در سلول تنگ نشستند.

حادثه اگرچه تلخ بود اما موجب شد مجلس برای ورود به وضعیت محیط‌بانان اعلام آمادگی کند. مرثیه‌سرایی برای شهادت سه محیط‌بان کشور ادامه دارد اما وقت آن است که تحولی برای جلوگیری از تکرار این اتفاق رقم بخورد. دراین‌میان دو کمبود بیشتر به چشم می‌آید: یکی تعداد محیط‌بانان و دیگری اسلحه‌هایی که بود و نبودشان همچنان محل مناقشه است.

استفاده از مردم محلی به عنوان محیط‌بان

به ازای هر ۴۰ هزار هکتار یک محیط‌بان وجود دارد. این مسئله عرصه حفاظت از زیست‌بوم را برای دو هزارو ۷۰۰ محیط‌بان ایرانی دشوار کرده است؛ تعداد محیط‌بانان در کشور باوجود مسئولیت‌های فراوانی که این دوستداران طبیعت دارند، کافی نیست. محیط‌بانان، برای حفاظت از ۱۱ درصد خاک کشور با حقوقی ناچیز، شبانه‌روز در کوه و دشت و مناطق صعب‌العبور از سرزمین‌مان پاسداری می‌کنند. کارشناسان و فعالان محیط زیست با توجه به گستردگی مناطق تحت حفاظت سازمان محیط زیست از کمبود محیط‌بان می‌گویند. طبق اطلاعات به‌دست‌آمده فقط دو هزارو ۷۰۰ محیط‌بان درحال‌حاضر در سازمان محیط زیست مشغول به خدمت هستند؛ عددی که به نظر می‌رسد به هیچ عنوان برای محافظت از عرصه‌های آبی و خاکی کشور با این درجه از تفاوت اقلیم کفایت نمی‌کند و سازمان محیط زیست را در فشار خردکننده‌ای قرار می‌دهد. درواقع با چنین تعداد اندکی نه تنها محیط‌بانان باید فشار مضاعفی را برای پرکردن خلأ موجود تحمل کنند، بلکه سازمان محیط زیست نیز از سوی منتقدان به‌خاطر ضعف در پوشش مناطق تحت حفاظت و برخورد با شکارچیان متخلف مورد حمله قرار می‌گیرد. مدت‌هاست زمان آن رسیده که گارد حفاطت از محیط زیست بازبینی شود و برنامه‌ریزی درستی برای افزایش آن صورت بگیرد. سازمان حفاظت محیط زیست به‌شدت نیازمند استخدام محیط‌بانان تازه برای حفاظت از عرصه‌های طبیعی کشور است که دراین‌میان به‌کارگرفتن مردم محلی به عنوان محیط‌بان می‌تواند علاوه‌بر ایجاد اشتغال در روستاها و شهرهای حاشیه مناطق تحت مدیریت سازمان محیط زیست، حفاظت منابع طبیعی را سفت و سخت‌تر کند. محیط‌بانانی از میان مردمان محلی برای دفاع از منابع طبیعی و حیات وحشی که متعلق به خود آنهاست، چراکه تجربه ثابت کرده است مردم بومی، خود مصمم‌تر از دیگران می‌توانند از خاک و بومشان دفاع کنند و از میزان تخلفات محیط زیست بکاهند.

یک محیط‌بان مقابل ۳۰۰ اسلحه شکاری

هر محیط‌بان ایرانی در مساحت ۲,۲ هکتار باید با بیش از ۳۰۰ تفنگ‌به‌دست مقابله می‌کند. هر بار پس از رویداد حادثه‌ای که به شهادت محیط‌بان یا شکارچی منجر می‌شود، این سؤال پرسیده می‌شود که محیط‌بانان چطور دست به اسلحه شوند، وقتی می‌دانند در صورت دفاع سخت مجازات خواهند شد یا اینکه چرا در دست محیط‌بانان اسلحه می‌گذارند و آنها در برابر شکارچیان ناتوانند؟ در چنین شرایطی محیط‌بانان در این کارزار بازنده‌اند، چراکه پیش‌روی آنها یا قتل شکارچی است یا مرگ خودشان اما دراین‌میان چرا به حذف اسلحه نمی‌اندیشیم؟ 

محیط‌بانان در منطقه تحت حفاظتشان با تخلفاتی همچون تخریب، آلودگی، شکار و صید غیرمجاز روبه‌رو هستند و حجم زیادی سلاح مجاز و غیرمجاز در اختیار متخلفان است. خلع سلاح محیط‌بانان یکی از راه‌هایی است که کمتر شنیده شده. برخی کارشناسان معتقدند با حذف اسلحه می‌توان از خشم موجود در درگیری‌های شکارچیان و محیط‌بانان کاست و احتمال استفاده از اسلحه را تا حد زیادی پایین آورد، چنانکه اسماعیل کهرم، مشاور رئیس سازمان محیط زیست هم همین نظر را دارد. او پیش‌ازاین تنها راه جلوگیری از تکرار این حوادث را خلع سلاح محیط‌بانان بیان کرده و گفته بود: «تعداد محیط‌بانانی که جان‌شان را از دست می‌دهند رو به افزایش است و تنها راه این است که اسلحه را از محیط‌بانان بگیریم. تجربه ثابت کرده سلاح، تحریک‌کننده هست برای کسی که می‌خواهد فرار کند و همین موجب می‌شود محیط‌بان جانش را از دست بدهد. ما اگر سلاح را از محیط‌بانان بگیریم، کیفیت کاری‌شان اصلا نازل نخواهد شد و جان‌شان حفظ خواهد شد.»

هنرمندان: سلاح‌های شکار جمع شود

پس از کشتن سلسله‌‌وار محیط‌بانان، هنرمندان هم در بیانه‌ای خواستند که «سلاح‌های شکار جمع شود.» آنها با محکوم‌کردن این کشتار محیط‌بانان در شکارگاه سیاتک، تنگه گچ و پارک بمو، در بیانه‌ای نوشتند: «گلوله تفنگ‌های دشمنان محیط زیست ایران هر روز سینه یکی از این حافظان و عاشقان طبیعت را می‌شکافد.

ما هنوز در ترس و بیم ازدست‌رفتن توان راه‌رفتن محیط‌بان خوبمان علی آرامش‌فر بودیم که هنوز از بستر جراحت سخت گلوله‌های شکارچی غیرمجاز برنخاسته است که اخبار شهادت پرویز هرمزی، محمد دهقانی و منوچهر شجاعی، این عزیزان ازجان‌گذشته، ما را به غم و ماتم برد. درخواست اجرای اشد مجازات برای این سنگدلان حق است ولی آیا مجازات این افراد، محیط‌بانان‌مان را به ما بازمی‌گرداند؟ 

همه می‌دانیم پاسخ چیست. باید به این کشتار پایان داد. باید از حامیان این مرزوبوم دفاع کرد. جامعه هنرمندان حامی محیط زیست و گروه هنر احترام به محیط زیست خواستار استقرار قوانین بازدارنده و حمایت بی‌قید و شرط از تمام محیط‌بانان ایرانی هستند. ما خواستاریم سلاح‌ها جمع‌آوری شوند، امکانات، حقوق مکفی و نفرات بیشتری در اختیار یگان حفاظت محیط زیست قرار گیرد و خواستاریم قوانین، حامی محیط‌بانان شوند. 

متأسفانه در این سال‌ها ثابت شد تملک سلاح حتی سلاح‌های مجوزدار، خطری جدی‌ به‌وجود آورده است. در زمانی که حیات وحش ایران دیگر تاب توان یورش شکارچیان را ندارد، در زمانی که سازمان حفاظت محیط زیست در هراس نابودی کامل نسل‌های جانوری و گونه‌های کمیاب کشورمان با عدم صدور مجوز شکار، تلاش می‌کند جای نفسی برای طبیعت ایران باز کند، دراختیارداشتن بیش از یک میلیون سلاح شکاری مجوزدار و سلاح‌های بی‌شمار فاقد مجوز در دست مردم را به چه معنا باید قلمداد کرد؟! 

جامعه هنری ضمن اینکه پشتیبانی خود را از تمام محیط‌بان‌ها اعلام می‌دارد نه‌تنها خواستار برخورد سختگیرانه قانونی با متخلفان و قاتلان شهدای محیط‌بانان است، بلکه به قوت از جمع‌آوری و ممنوعیت حمل سلاح حمایت می‌کند و اعلام می‌دارد که باید به این تجارت مرگ پایان داد.»
منبع: وقایع اتفاقیه
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.