بعد از پیروزی انقلاب، امام خمینی(ره) کشور را به خوبی رهبری و از بحران‌های سختی چون جنگ تحمیلی عبور داد.

به گزارش خبرنگار احزاب و تشکل‌های گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در سال 1358 ه. ش گروهی از نیروهای مسلمان دانشگاهی با نام «دانشجویان مسلمان پیرو خط امام» سفارت آمریکا در تهران را اشغال کردند. اشغال سفارت این کشور که در فرهنگ انقلاب اسلامی به نام «اشغال لانه جاسوسی» معروف گردیده است، رسوایی بزرگی برای هیأت حاکمه آمریکا بود. زیرا، از اسرار‏ جاسوسی‌ها و دخالت‌های بی‌شمار آمریکا در ایران و کشورهای مختلف جهان پرده برمی‌‍‏داشت. امام خمینی این حرکت را انقلابی بزرگتر از انقلاب اول نامید.

ش


**تشکیل جمهوری اسلامی

از صبحدم 22 بهمن 1357 خصومت با نظام نوپای اسلامی در پهنه‏‌ای گسترده آغاز شد. امام خمینی با پشتیبانی مردم ایران که فداکارانه در صحنه انقلاب ایستاده بودند به دفاع از انقلاب نوپا پرداخت و کمتر از دو ماه از پیروزی انقلاب نمی‏‌گذشت که مردم را به شرکت در رفراندوم جمهوری اسلامی ایران دعوت نمود. در این انتخابات که در 12 فروردین سال 1358 ه. ش برگزار شد و یکی از آزادترین انتخابات تاریخ ایران بود، مردم به تشکیل جمهوری اسلامی ایران با بیش از 98 درصد رأی موافق پاسخ مثبت دادند و از آرمان‌های امام خمینی حمایت کردند. 

ش

پس از این انتخابات، انتخابات پیاپی برای تدوین و تصویب قانون اساسی و انتخاب نمایندگان مجلس شورای اسلامی برگزار گردید. امام خمینی که استقرار ارکان نظام اسلامی را در حضور مردم در صحنه‌ها و حمایت آنان می‌دانستند، همه روزه در محل اقامت خود در دیدار با هزاران تن از مشتاقان خویش سخنرانی می‏‌کردند و ضمن ارائه رهنمودهای لازم برای حفظ و تداوم آرمان‌های انقلاب، آنان را در جریان امور و مسائل کشور قرار می‌دادند.

**مقاومت مردم در جنگ تحمیلی با رهبری امام

آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در روز 31 شهریور 1359 با تجاوز گستردۀ نظامی در طول 1280 کیلومتر مرز مشترک از شمالی‏‌ترین نقطۀ مرز مشترک با ایران تا بندر خرمشهر و آبادان در جنوب ایران بود. مقاومت مردم در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران با رهبری امام خمینی وصف ناشدنی است. در اولین روزهای جنگ، ده‌ها هزار تن از نیروهای مردمی و داوطلب با پیام‌های امام خمینی برای کمک به نیروهای نظامی عازم جبهه‏‌ها شدند و در نخستین مرحله، پیشروی دشمن با جانبازی رزمندگان اسلام متوقف گردید. نبرد، بسیار نابرابر و باورنکردنی بود. امام خمینی مثل همیشه تکیه‌گاهش خدا و مردم خداجو بود. او با یک سلسله سخنرانی‌ها و پیام‌های متوالی مردم را آماده نبردی سخت و طولانی مدت کرد. فرمان امام مبنی بر بسیج عمومی و تشکیل ارتش بیست میلیونی (بسیج مستضعفان) با استقبال جوانان انقلابی ایران مواجه و آموزش و اعزام بسیجیان به جبهه‏‌ها فضای ایران را دگرگون ساخته بود. موفقیت‌های پیاپی رزمندگان سپاه اسلام آثار شکست را در جبهه بعثی‌ها نمایان می‌‌ساخت. حضرت امام بر طبق آیات قرآنی معتقد به  وجوب دفاع  تا رفع تجاوز و تنبیه متجاوز بود.

ش

صدام حسین به نیروهایش وعده فتح سه روزۀ مناطق تعیین ‏شده و یکسره کردن کار جنگ را داده بود و طبق محاسباتش نیازی ندیده بود تا خود را برای جنگ فرسایشی طولانی مدت آماده کند اما دفاع مقدس مردم ایران سبب زمین‌گیر شدن ارتش عراق شد. تلاش نظامیان بعثی برای شکستن خطوط دفاعی در چند مرحله با به جای گذاشتن تلفات سنگینی به شکست انجامید. این واقعیت‌های محاسبه ‏نشده و تلخ برای آمریکا، دور تازه‏‌ای از فشارهای سیاسی بر ایران با سردمداری کاخ سفید و از طریق مجامع بین‏‌المللی و کشورهای عربی را در بر داشت. آن‌ها به جای محکوم کردن این تجاوز آشکار، جمهوری اسلامی را تحت فشار گذاشتند که آتش ‌بس پیشنهادی را بپذیرد. آتش‏ بس در آن شرایط جز جایزه دادن به صدام و نایل ساختن او و دشمنان انقلاب به آنچه که نتوانسته بودند به طور کامل از طریق حمله نظامی به‏ دست آورند، مفهوم دیگری نداشت. ایران جنگ را آغاز نکرده بود که اینک آن را متوقف سازد. ایران برای سد پیشروی دشمن، در سخت‏‌ترین شرایط دفاع می‏‌کرد و دشمن ده‌ها شهر و صدها روستا و مناطق گسترده نفت خیز غرب و جنوب کشور و چندین هزار کیلومتر مربع از خاک ایران را اشغال کرده بود. صدام آتش ‌بس را برای تجدید قوا و حملۀ مجدد برای رسیدن به هدف‌های اصلی خود می‏‌خواست و پذیرش آتش‌ بس از سوی ایران به معنای آن بود که عراقِ متجاوز در عمق خاک ایران باقی بماند و آنگاه جمهوری اسلامی برای هر متر مربع از خاک اشغال‏ شده‏‌اش سال‌ها امتیاز بدهد و از مجامع بین‏‌المللی و دلال‌های سیاسی و در نهایت عامل اصلی جنگ یعنی آمریکا، تخلیه خاک کشورش را گدایی کند. این منطقی نبود که هیچ آزادۀ غیرتمندی پذیرای آن باشد تا چه رسد به امام و مردمی که به تازگی از میدان قیام علیه دیکتاتورترین شاه منطقه، پیروز بیرون آمده بودند.

**پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت

ش

پیام امام خمینی معروف در مورد پذیرش قطعنامه 598 شورای امنیت  از شاهکارهای رهبری و مدیریت امام خمینی است که در آن کارنامه جنگ تحمیلی و ابعاد آن به روشنی بازگویی شده و خطوط آینده نظام و انقلاب اسلامی در همۀ زمینه‏‌ها و از آن جمله مواجهه با ابرقدرت‌ها و پایداری بر آرمان‌ها و اهداف انقلاب ترسیم شده است. قبول قطعنامه مسئلۀ بسیار تلخ و ناگواری برای همه و خصوصاً امام خمینی بود که آن را نوشیدن جام زهر تعبیر کردند و فرمودند: من تا چند روز قبل معتقد به همان شیوۀ دفاع و مواضع اعلام شده در جنگ بودم و مصلحت نظام و کشور و انقلاب را در اجرای آن می‏‌دیدم؛ ولی به واسطۀ حوادث و عواملی که از ذکر آن فعلاً خودداری می‏‌کنم، و به امید خداوند در آینده روشن خواهد شد و با توجه به نظر تمامی کارشناسان سیاسی و نظامی سطح بالای کشور، که من به تعهد و دلسوزی و صداقت آنان اعتماد دارم، با قبول قطعنامه و آتش بس موافقت نمودم؛ و در مقطع کنونی آن را به مصلحت انقلاب و نظام می‏‌دانم. و خدا می‏‌داند که اگر نبود انگیزه‌ه‏ایی که همۀ ما و عزت و اعتبار ما باید در مسیر مصلحت اسلام و مسلمین قربانی شود، هرگز راضی به این عمل نمی‏‌بودم و مرگ و شهادت برایم گواراتر بود. اما چاره چیست که همه باید به رضایت حق تعالی گردن نهیم. و مسلّم ملت قهرمان و دلاور ایران نیز چنین بوده و خواهد بود. همچنان که امام خمینی بارها هشدار داده بود که ادعاهای صلح‏ طلبی صدام فریبی برای افکار عمومی است، پس از پذیرش قطعنامه از سوی ایران، صدام حسین دست به جنگ‏ افروزی و حماقت‌های تازه‏‌ای زد و در جبهه‏‌های جنوبی دوباره به اشغال بخش‌هایی از این منطقه پرداخت. انتشار پیام شورانگیز و عاطفی امام خمینی بار دیگر موجب بسیج عمومی در سراسر کشور شد و انقلابیون و رزمندگان از اقصی نقاط کشور سراسیمه به‏ سوی جبهه‏‌های جنگ شتافتند و عوامل بعثی را با تحمل شکستی دیگر وادار به فرار ساختند.

**حکم ارتداد و اعدام سلمان رشدی

پس از جنگ عراق و ایران، رهبران سیاسی غرب تهاجم تازه‏‌ای علیه اسلام انقلابی آغاز کردند. آنان در سال‌های قبل در جریان دفاع ایران و در جریان رویارویی با حزب اللّه‏ لبنان و جنبش اسلامی فلسطین و جهاد اسلامی افغانستان و ماجرای مرگ انور سادات به‏ وسیله انقلابیون مسلمان مصری (14 / 7 / 1360) دریافتند که بیداری اسلامیِ رو به رشد را نمی‏‌توان با سلاح و از طریق نظامی متلاشی ساخت. جبهه جدید، جبهه جنگ روانی فرهنگی و ایدئولوژیک بود. ایجاد جنگ بین شیعه و سنی نیز قبلاً با هوشیاری امام خمینی و مسئولین نظام اسلامی رنگ باخته بود. باید به ریشه‏‌ها و محرک‌های اصلی این جنبش یعنی مبانی عقیدتی و مقدساتی که عشق به آن‌ها وحدت اهداف و روش‌های حرکت اسلامی اخیر را سبب شده است، حمله می‌کردند. ماجرای تدوین و انتشار وسیع کتاب مبتذل آیات شیطانی نوشته سلمان‏ رشدی و حمایت رسمی دولت‌های غربی از آن، سرآغازی بر فصل تهاجم فرهنگی بود. اگر جامعه اسلامی در مقابل توهین‌های این کتاب به پیامبر عظیم‏ الشأن اسلام از خود مقاومت نشان نمی‏‌داد، خاکریز اول به راحتی فتح شده بود و پس از آن مبانی دینی و مقدساتی که اعتقاد به ماوراء طبیعت و ارزش‌های معنوی را در جوامع اسلامی باعث شده‏‌اند، با انواع شیوه‏‌ها مورد هجوم قرار می‏‌گرفت. هویت اندیشه دینی و هویت وحدت بخش امت اسلامی را همین مقدسات تشکیل می‏‌دهند و با مورد تردید قرار دادن این‌هاست که جهان اسلام و حرکت‌های اسلامی را از درون بی‏‌هویت ساخته و در مقابل هجوم فرهنگ و ایدئولوژی غرب خلع سلاح می‏‌کنند.

ش

امام خمینی با توجه به دلایل و واقعیت‌های فوق در تاریخ 25 / 11 / 1367 در ضمن چند سطر کوتاه با صدور حکم ارتداد و اعدام سلمان رشدی و ناشرین مطلع از محتوای کفرآمیز این کتاب، انقلابی دیگر برپا کرد. صفوف مسلمانان صرف نظر از مذاهب و زبان و کشورهایشان متحداً در برابر غرب ایستادند. پیامدهای این واقعه موجودیت جامعه اسلامی را به‏ عنوان یک امت واحده جلوه‏‌گر ساخت و نشان داد که مسلمانان علی‌رغم اختلافات داخلی و مغایرت‌های جانبی هرگاه بدرستی رهبری شوند می‏‌توانند به ‏عنوان پیشتازان حرکت احیای ارزش‌های دینی در آیندۀ جهان نقشی تعیین‏ کننده برعهده بگیرند. همچنین صدور این حکم تصور اشتباه غربی‌ها را در اینکه ایران با پذیرش قطعنامه از هدف‌های انقلابی اسلامی خود دست کشیده است، در هم ریخت.

**حوادث سال‌های پایانی عمر امام خمینی

در سال‌های پایانی عمر امام خمینی چند حادثه اتفاق افتاد که اثر آن بر روح امام سنگینی می‏‌کرد. شهادت مظلومانۀ حجاج بیت‏ الله‏ الحرام در کنار خانه خدا در مراسم حج سال 1366، به خاک و خون کشیده شدن زائران خانه خدا به جرم برائت از مشرکین، منفجر ساختن هواپیمای مسافربری ایران بر فراز خلیج فارس به ‏وسیله نیروهای نظامی امریکا، برکناری قائم مقام رهبری از سوی امام خمینی از جمله حوادث ناگوار این دوران بودند.

**ارتحال

سیر بیماری امام خمینی از روز اول خرداد ماه سال 1368 ه. ش. به طور جدی آغاز شد و تیم پزشکان تصمیم به جراحی دستگاه گوارش ایشان گرفتند. پس از عمل جراحی بیماری درمان نشد و سرانجام امام خمینی در ساعت 20/22 روز شنبه سیزدهم خرداد ماه سال 1368 به ملکوت اعلا پیوست.

ش

با ارتحال امام خمینی، گویی زلزله‌‏ای عظیم رخ داده است، بغض‌ها ترکید و سرتاسر ایران و همه کانون‌هایی که در جهان با نام و پیام امام خمینی آشنا بودند، یکپارچه گریستند و بر سر و سینه زدند. وداع مردم با امام خمینی  در روز و شب پانزدهم خرداد 1368، با حضور میلیون‌ها نفر از مردم تهران و سوگوارانی که از شهرها و روستاها آمده بودند، در محل مصلای امام خمینی برگزار شد. هیچ اثری از تشریفات بی‏ روح مرسوم در مراسم رسمی نبود. همه چیز بسیجی و مردمی و عاشقانه بود. سرتاسر اتوبان و راه‌های منتهی به مصلی مملو از جمعیت سیاه پوش بود. پرچم‌های عزا بر در و دیوار شهر آویخته و آوای قرآن از تمام مساجد و مراکز و ادارات و منازل به‏ گوش می‏‌رسید. در نخستین ساعت بامدادِ شانزده خرداد، میلیون‌ها تن به امامت آیت‏ الله‏ العظمی گلپایگانی (ره)  با چشمانی اشکبار بر پیکر امام نماز گزاردند. مراسم تشییع امام خمینی از مصلی تا مرقد امام خمینی در جنب بهشت زهرا ـ مزار شهیدان انقلاب اسلامی ـ  که به حرم امام خمینی مشهور است، با احساسات غیر قابل کنترل مردم برگزار شد و پیکر مطهر امام خمینی به خاک سپرده شد.



انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار