به گزارش خبرنگار
اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛ با
گسترش فضای مجازی و وجود شبکه های اجتماعی فراوان، این روزها هنرمندان و
ورزشکاران برای ارتباط تنگاتنگ با هوادارانشان از جزئیات زندگی خود و یا
مسائل روز عکس گرفته و آن را به اشتراک می گذارند.بسته اینستاگردی امروز
باشگاه خبرنگاران هم قصد دارد گلچینی از پست های به روز شده هنرمندان و
ورزشکاران را در اختیار شما کاربران قرار دهد.
محمد بهرانی نوشت: چقدر لذت بخش بود امشب برای من....بدون هیچ خودپسندی که می دونم در من سراغ ندارین امشب حسابی پای گفتگوی جنابخان و رامبد و دکتر سپهر اربابی دکترای فیزیک و کیهان شناسی خندیدم....فضا صاف بود و سرحال و یک عالمه هم می شد از دکتر یاد گرفت....امیدوارم این قسمت رو ببینین.....ببینین.....مزه می ده......کیف بر شما ببارد.
لاله اسکندری در صفحه خود نوشت: برنامه دورهمي...در كنار عزيزان مهران مديري و وحيد شمسايي...بزودي از شبكه نسيم.
مسعود شجاعی عکسی از اردوی تیم ملی در مقدونیه منتشر کرد.
جواد کاظمیان عکسی از سرخیو راموس در صفحه ی خود منتشر کرد و نوشت: کاپیتان واقعی.
میثم مجیدی بازیکن تیم استقلال نوشت: سخت است و تلخ...کاش دیروز همین موقع بود و هنوز فرصت داشتیم.کاش دو روز پیش بود که با کلی امید و آرزو پای به سرزمین آرزوها گذاشتیم...این چند ساعت خیلی سخت گذشت.از دیشب که بازی تمام شد خدا می داند بر تک تک اعضای تیم چه گذشت.از مربی تا بازیکن.حال هوادار را می دانم چون خودم سال هاست هوادارم.به عنوان کوچک ترین سرباز خانواده بزرگ آبی از هواداران میلیونی اش عذرخواهی می کنم.امید که فرصت جبران باشد.
حسین سلیمانی نوشت: حاج حسين ياريار، مدير مشتي تيم ملي هنرمندان، جات خيلی خاليه مسكو، امروز آرژانتين رو سه بر صفر شكست داديم و كاش بودی و بغلت ميكرديم بابت پونزده سال زحمتي كه براي ما كشيدي. اقاي ياريار ميدونم بابت اين تيم حداقل يك ميليارد بدهي داری، ولي ما داريم ميجنگيم اينجا، ساعت بازيامون، دو بعدازظهر به وقت مسكو(اوج گرماي اين روزها) . ولي به عشق خودت ميجنگيم و ابروي ايران رو حفظ ميكنيم.. آقاي ياريار زوود بيا، متاسفم براي همه ي اون رفقاي فوتبالي و فدارسيون نشين كه تنهات گذاشتن، روحت بزرگه . امروز ارژانتين رو با تمام حاشيه هايي كه ساختن و كلي زدنمون تووو زمين، سه بر صفر زديم
پژمان بازغی نوشت: من در محیطی زندگی میکنم که وقتی کسی میمیرد، میگویند راحت شد!!! به راستی مگر ما چگونه زندگی میکنیم که با مرگ راحت می شویم؟ ما امروزه خانه های بزرگتر، اما خانوادههای کوچکتر داریم. مدارک تحصیلی بالاتر، اما درک عمومی پائینتر داریم، آگاهی بیشتر، اما قدرت تشخیص کمتر داریم؛ خیلی کم می خندیم، خیلی تند رانندگی می کنیم، خیلی زود عصبانی می شویم، تا دیروقت بیدار می مانیم، خیلی خسته از خواب بر میخیزیم. خیلی کم مطالعه می کنیم و خیلی زیاد دروغ می گوئیم. زندگی ساختن را یاد گرفته ایم اما زندگی کردن را نه. ما تا ماه رفته و برگشته ایم اما قادر نیستیم برای ملاقات عزیزی از یک سوی خیابان به آن سو برویم، فضای بیرون را فتح کرده ایم، اما فضای درون را نه. عجله کردن را آموخته ایم و صبر کردن را نه. مگر بیشتر از یک بار در زندگی فرصت داریم؟ دوستای عزیزم خواستم یه تلنگر بزنم، بیایم ما اینجوری نباشیم، دوستای خوب آرزوی زندگی کردن دارم براتون. زندگی به معنای واقعی...تقديم به همه مادرها،بي هيچ مناسبتي دلم خواست شما هم شريك باشيد.
صفحه رسمی اینستاگرام باشگاه استقلال تهران، با انتشار عکس علیرضا منصوریان در آغوش مرحوم ناصر حجازی به شایعه حضور سرمربی فصل گذشته نفت تهران در جمع آبیها دامن زد.
امیر مهدی ژوله از دلایل جدایی اش از دورهمی نوشت: سلام من به دعوت مهراب قاسمخاني كه نويسنده و كارگردان مجموعه دورهمي بود يكي از نقشهاي بخش نمايش كار رو بازي كردم. من به پيشنهاد مهران مديري و تاييد مهراب نگارش بخش استنداپ كمدي هاي اقاي مديري رو به عهده گرفتم و تا چهارده پونزده قسمت اول اين كار رو انجام دادم.بعد از جدايي مهراب به بچه ها كمك كردم كه كار با همون روال و همون فرمون پيش بره.حالا هم كه طرح نمايش عوض شده، تا اونجاييكه تونستم در طراحي كمك كردم ولي به خاطر نياز شديدي كه به بازسازي روحي و جسمي و ذهني دارم و سرپرستي يك كار پر بيينده و بازي كردن تو اون از توان فعليم خارجه ،از مهران مديري و تهيه كننده ها عذر خواهي كردم و از كار جدا شدم. ممنون از مهراب كه فكر كرد من توان بازي كردن دارم و اين فرصت رو در اختيارم قرار داد. ممنون از مهران مديري كه اعتماد كرد و متن استنداپ كمدي هاشو به من سپرد و ممنون از تهيه كننده هاي كار كه لوس بازي هاي منو تحمل كردند. از اين به بعد بيننده پر و پا قرص برنامه دورهمي خواهم بود.
يا علي (ستاد تفهيم پست:دوستان اون نمايش تموم شده،روي صحنه ديدين كه جمع كرديم رفت.بنابراين ديگه نادري هم در كار نبود.
من پيشنهاد اينو داشتم كه سرپرست نويسندگان كار باشم و يكي از نقشهاي نمايش جديد رو هم بازي كنم.متاسفانه توان سرپرستي اين كار طولاني و توان بازي كردن تو يه نقش جديد رو نداشتم.اين پست رو هم گذاشتم كه به شايعه اختلافات و اينها پايان بدم.
يا ابوالفضل)
ملیکا شریفینیا فوت پدربزرگش را تسلیت گفت : هيچ فرقي نمي كرد هنگام ديدار ، هميشه مي گفت بٓه به به مٓليكا خانُم ! حالت خوبه بابا ؟چه ، دير رفته بودم چه ، زودچه حتينرفته بودم مدتها به ديدارشبه ديدارِ لبخندِ بي انتهايش صورتِ شيرين و مسرورش هربار نه گلايه اي بود نه انتظاري و من خوشحال در آغوش مي گرفتم انرژيِ لبخندِ بي نظيرش را و كِيف ها مي كردم از لذتي كه در صدايش موج مي زد هنگامِ تلفظِ نامي كه " خود " بر من نهاد و حال با هر بار شنيدنش اين دل حسابي تنگ خواهد شد براي آنه که مهر آنهمه درك و آن لبخندِ بي نظيرِ هميشگي هنگامِ صدا زدنش... ا ا پدرِ بزرگوارِ " پدرم " به رحمت خدا رفتند از مردانِ نازنينِ روزگار...
انتهای پیام/