اقتصاد افغانستان در اثر جنگهای چندین دهه از هم پاشیده بود. تا سال ۱۹۹۲میزان اقتصاد افغانستان تدریجاً در حال نزول بود. و در سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۱ اقتصاد این کشور کاملا در باتلاق فرو رفت. افغانستان در این دوران شدیداً صدمه دید و در نتیجه سرمایه و ارزش پولش به نسبت عدم پشتیبانی بانکی و ازبین رفتن اکثر سرمایههای ثابت از چرخش افتاد. مرگ و میر اطفال و مرگ مادران در حال زایمان از هر چهار نفر به یک نفر رسید. سطح بیکاری به حد نهائی خود رسید، به جز تولیدات ناچیز زراعتی، همه تولیدات از بین رفت.
پیامدهای فقر مانند عدم تعلیم وتربیت کودکان، شیوع امراض، گرسنگی، عدم احترام به حقوق انسان و صدها مسایل دیگر بروز نمود که هر کدام جامعه را رنج میداد. اقتصاد افغانستان به میزان قابل توجهی پس از سال ۲۰۰۲ به نسبت کمکهای بینالمللی پیشرفت کرد. در سال ۲۰۰۲ جامعه جهانی در شهر بن مبلغ 100 میلیارد دلار را به عنوان وام به افغانستان وعده دادند که از آن جمله 40 میلیارد دلار آن در عرصههای ساختمانی، راه و میدان سازی، ایجاد کانالها، آبرسانی شهر و دهات؛ کمک به دهقانان، تربیت پلیس و نیروهای ویژه، تعلیم وتربیت روحانی، و تقویت دولت شد.
با وجود این که صادرات افغانستان در سال جاری افزایش یافته، اما این صادرات نسبت به واردات این کشور بسیار ناچیز است. میوهجات خشک، میوه تازه، سبزیجات، حبوبات، قالی و صنایع دستی، سنگهای قیمتی، محصولات حیوانی، مشروبات غیر الکلی، پنبه و نباتات طبی از جمله صادرات افغانستان به شمار میروند. بازارهای عمده صادرات این کشور را پاکستان، هند، ایران، روسیه، چین، آسیای میانه، کشورهای خلیج فارس، اروپا، استرالیا و کانادا تشکیل میدهد. قالی از اقلام اصلی صادراتی افغانستان است. قالی 40 درصد صادرات افغانستان را تشکیل میدهد و 44 درصد دیگر صادرات افغانستان را میوه خشک و تازه شامل میشود.
بسیاری از تجار افغان و خارجی به سبب نامشخص بودن زمان خروج نیروهای خارجی و سرنوشت پیمان امنیتی کابل-واشنگتن، سطح سرمایهگذاری خود را در این کشور کاهش دادهاند.
رييس جمهور افغانستان در یکی از سخنرانیهای خود ضمن ابراز نگرانی از آمار بالای بيكاران میگوید: ما يك ميليون بيكار در كشور داريم و بايد 400 تا 600 هزار شغل ديگر در افغانستان ايجاد كنيم و هر كشوری كه در اين راه به ما كمك كند را دوست خود میدانيم.
در سالهای اخیر تولید زعفران در غرب افغانستان رایج شده است و برخی از آن به عنوان کشت جایگزین خشخاش نام میبرند.
درحال حاضر افغانستان برای انجام بخش اعظم صادرات دریایی خود به بندر کراچی پاکستان متکی است، اما استفاده از این بندر، تجار را نسبت به تنشهای سیاسی میان آمریکا و پاکستان آسیب پذیر میسازد. این اختلافها، تاکنون سبب شده است تا حداقل 2 بار مرز پاکستان با افغانستان بسته شود. از طریق مرز پاکستان و افغانستان به علاوه تجارت کالا، تجهیزات نظامی آمریکا نیز ارسال میشود. سخنگوی وزارت تجارت و صنایع افغانستان میگوید: اگر روابط پاکستان و آمریکا تیره شود این امر بر فعالیتهای تجار ما تاثیر میگذارد.
فعالیتهای صنعتی در افغانستان روی چهار بخش ذیل متمرکز است
1. معادن و استخراج: شامل زغال سنگ، گاز طبیعی، نمک، امونیای مایع، گچ، کاندنسات، سنگ مرمر و دیگر مواد معدنی.
2. صنایع کارخانهای
3. برق و آب: برق آبی، برق حرارتی، برق دیزلی.
4. ساختمان: ساختمان سازی و تولید مواد ساختمانی.
گامی مثبت رو به جلو
بعد از یک دهه تلاش افغانستان بالاخره در دیماه 94 موفق به دریافت عضویت سازمان تجارت جهانی شود. این عضویت در واقع دومین توافقنامه بزرگ اقتصادی برای دولت افغانستان است که بعد از پروژه تاپی امضا شد. پروتکل این عضویت در دهمین کنفرانس وزیران کشورهای عضو که در نایروبی پایتخت کینیا برگزار شد، توسط آقای روبرتو آزودو مدیرکل سازمان تجارت جهانی و آقای محمد خان رحمانی معاون رئیس اجرایی افغانستان امضا شد. افغانستان که در سالهای ۱۹۷۰ میلادی یکی از بزرگترین صادرکنندگان محصولات زراعتی در جهان بود.
براساس تقسیمبندی کشورها از نظر سازمان ملل متحد، افغانستان یکی از کشورهای کمتر توسعه یافته جهان به شمار میرود.
از آنجاییکه افغانستان در تولید تعدادی از کالاهای مشخص مانند میوه خشک، سنگهای قیمتی و قالی از تخصص و مزیت نسبی برخودار است، شمولیت در سازمان تجارت جهانی بازارها را به روی این کالاهای افغانستان باز خواهد کرد که خود باعث افزایش سطح تولید و تخصص بیشتر خواهد شد. افغانستان همچنین میتواند این کالاها را به صورت مستقیم در بازارهای مختلف به قیمت خوب به فروش برساند. از سوی دیگر چون نیروی کار و مواد خام در افغانستان ارزان است و نیز منابع طبیعی دست نخورده این کشور مانند آهن، مس، ذغال و منرالها نیز سرشار اند، با جذب سرمایهگذاریهای مستقیم خارجی که توسط این سازمان تشویق و تسهیل میشود، سیمای اقتصادی این کشور به صورت دراماتیک تغییر خواهد کرد.
افغانستان در سال 1390 به ارزش 375 میلیون دلار صادرات داشته است. در حالیکه در مقایسه با سال 1391، یازده درصد افزایش داشته و به 415 میلیون دلار رسیده است و به همین ترتیب در سال 1392 این کشور به ارزش 515 میلیون دلار صادرات داشته که نسبت به سال قبلی 24 درصد افزایش را نشان میدهد. همچنین در سال 93 این عدد به 750 میلیون دلار رسید. چالشهای اساسی مثل عدم سرمایهگذاری در زیربناهای اقتصادی که میتوانست ایجاد شرکتهای تولیدی و صنعتی، ایجاد شرکتهای تولیدات زراعتی، ایجاد مراکز قالیبافی، شرکتهای استخراج معادن مانند سنگ مرمر، سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی و ساخت شاهراهها و بندهای آبی باشد؛ همچنان به حال خود باقی مانده و هنوز هم افغانستان یک کشور مصرفی و وارداتی به شمار میآید.
در حالیکه نظام اقتصادی افغانستان بر اثر چندین دهه جنگهای داخلی از هم گسیخته بود و در گذشته نیز از الگوی نظام اقتصادی نیمهدولتی پیروی میکرد، به یکباره تابع تمام قوانین نظام اقتصاد بازار آزاد شد و سایر مشکلات مثل امنیت، فساد اداری، نبود منابع پولی پول، عدم دسترسی به زمین، مشکل حمل و نقل، اخاذیها و سیاستهای مشکلآفرین کشور همسایه و نبود برنامههای تجاری از تهدیدهای همیشگی برای تاجران و سرمایهگذاران افغانستان بود.
لکهای سیاه بر پیکره صادرات افغانستان
افغانستان از سال 1992 به عنوان بزرگترین تولیدکننده تریاک (گیاه خشخاش) در جهان شناخته میشود. بزرگترین قطبهای تولیدی تریاک در جهان عبارتند از: 1. قطب تولیدی مثلث طلایی شامل سه کشور میانمار، لائوس و تایلند. 2. قطب تولیدی هلال طلایی شامل سه کشور افغانستان، تاجیکستان و پاکستان. 3. قطب تولیدی مکزیک در آمریکای مرکزی و کلمبیا واقع در آمریکای جنوبی.
در این بین افغانستان از هلال طلایی با تولید بیشترین مقدار تریاک جهان بالاتر از میانمار (بزرگترین تولید کننده تریاک در قطب مثلث طلایی) و مکزیک و کلمبیا از قاره آمریکا قرار دارد. تولید تریاک در افغانستان از سال 2001 پس از حمله نظامی ایالاتمتحده آمریکا و ناتو به این کشور رشد بیشتری یافته است. بر اساس اطلاعات اداره مواد مخدر و جرم سازمان ملل متحد (UNODC) میران کشت و تولید فصلی خشخاش در بین سالهای 2004 تا 2007 (سالهای حضور نیروهای آمریکایی و ناتو) به بیشترین میزان خودش در برابر هر سال حکومت طالبان تا سقوط آنان، رسید.
در سال 2010 زمینهایی که برای تولید خشخاش در افغانستان به کار میرفت از میزان زمینهایی که برای پرورش کوکائین در آمریکای جنوبی مورد استفاده قرار میگرفت بیشتر بود. در سال 2010، 92 درصد از تسکیندهندههای غیر پزشکی شامل حشیش و تریاک در بازارهای جهانی در افغانستان تولید میشد. ارزش جهانی این صنعت غیر قانونی در سال 2012 ، 75 میلیارد دلار در سطح جهانی برآورد شد. در سال 2010 ارزش کل تریاک تولید شده در افغانستان بالغ بر 5 میلیارد دلار بود که تنها یک چهارم آن به کشاورزان افغان میرسد و مابقی به جیب فرماندهان نظامی، جنگسالاران افغان و قاچاقچیان مواد مخدر میرود. با این حال در آمد مواد مخدر 37 درصد از تولید ناخالص داخلی افغانستان را تشکیل میدهد. به همین دلیل مبارزه با این بخش یکی از مشکلات مهم دولت افغانستان محسوب میشود.
طالبان یکی از عاملان اصلی قاچاق تریاک در افغانستان است، تریاک تولیدی در افغانستان پس از آزمایش در منطقه بلوچستان پاکستان، به هروئین تبدیل شده و سپس از آنجا به کشورهای مقصد صادر میشود.
اگرچه در سال 2005 فتوای صادره از سوی علمای افغانستان، تولید و مصرف تریاک را مخالف قواعد شریعت اسلامی دانستند و برای آن مجازات در نظر گرفتند. تولید مواد مخدر در این کشور، از زمان جنگ افغانستان رو به افزایش گذاشته است و امروز در بالاترین سطح خود در طول تاریخ این کشور است. بنابر آمار سال 2015 میلادی 270000 هکتار از اراضی کشاورزی افغانستان به تولید خشخاش اختصاص دارد که این بخش موجب اشتغال 411000 نفر از مردم این کشور را فراهم کردهاست.
سازمان ملل متحد برآورد کرده است که افغانستان سال گذشته 64000 تن تریاک را برداشت کرده که در این میان 90 درصد کل تولید تریاک جهان را به خود اختصاص داده است. این درحالی است که بیشترین مصرف تریاک تولید افغانستان در کشورهای اروپایی و مناطق روستایی آمریکا بصورت هروئین است. آخرین گزارش وزارت امور خارجه آمریکا و دولت افغانستان نشان میدهد که 11 درصد از افغانها تریاک را به اشکال مختلف استفاده میکنند. متاسفانه نوجوانان و حتی کودکان زیر سن 10 نیز در مناطق روستایی افغانستان از تریاک استفاده میکنند که بر اثر کمبودهای ناشی از بهداشت و سطح پایین زندگی در روستاها و مناطق محروم اتفاق میافتد.
به هر حال وقوع سالها جنگ و درگیری در افغانستان،عدم امنیت، نابودی زیرساختهای اقتصادی و عدم بازسازی و توسعه اقتصادی جامعه افغانستان، سبب شده است تا افغانستان به عنوان ردیف اول بزرگترین کشورهای تولیدکننده تریاک در جهان شناخته شود و بخش زیادی از درآمد و صادرات خود را به این محصول اختصاص دهد.
نگاهی به تاریخ نشان میدهد که افغانستان تا قبل از سال 1987 صادرات خشخاش را به هیچ منطقه و کشوری نداشته و تنها با ایجاد جنگ و نابسامانی در این کشور صادرات آن آغاز شدهاست. حال به نظر میرسد که علت اصلی صادرات تریاک از افغانستان وجود ناامنیهای منطقهای و جنگهای پی در پی از سال 2002 تاکنون است. این امکان وجود دارد که افغانستان برای رهایی از برزخی بهنام تریاک نیازمند تغییراتی اساسی در ترکیب دولت و نیز مهار صادرات این ماده مخدر است.
در هر حال افغانستان دارای عوامل مهم و غنی برای تولیدات صنعتی است که میتواند به یکی از مراکز مهم صنعتی در منطقه تبدیل شود. ولی این کشور نتوانسته است طوریکه باید در این قسمت رشد کند و خودش را تعالی دهد.
گزارش از حمیدرضا قربانی
انتهای پیام/