به گزارش
خبر نگار سیاست خارجی گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان، جان کری وزیر امور خارجه آمریکا در یک سفر بیسابقه به شهر هیروشیما در ژاپن، خواستار جهانی عاری از سلاح هستهای شد. این نخستین سفر یک وزیر خارجه آمریکا به هیروشیما، پس از بمباران اتمی این شهر توسط آمریکا محسوب میشود.
وی به محل یادمان قربانیان سلاح اتمی آمریکا در هیروشیما رفت ولی حاضر به عذرخواهی از مردم ژاپن به خاطر این جنایت آمریکا نشد.
نیروی هوایی ایالات متحده در مرداد ماه 1324 شهرهای هیروشیما و ناکازاکی ژاپن را در معرض بمباران اتمی قرار داد که طی آن صدها هزار تن به قتل رسیدند و جمعیتی افزون بر آن نیز مصدوم و مجروح گردیدند. فرزندان مادرانی که در آن مقطع زمانی باردار بودند، بدون استثنا عجیب الخلقه، ناقص الخلقه و یا دچار بیماریهای سختی شدند که برای طول عمر آنها هیچگونه مداوائی نداشت. حتی نسلهای بعدی از پدران و مادرانی که در معرض تشعشعات اتمی مستقیم و غیرمستقیم قرار گرفته بودند، نیز دچار بیماریها و ناهنجاریهای مادرزادی شدند که هنوز هم بسیاری از آنها در جامعه امروز ژاپن علیرغم پیشرفتهای علم پزشکی از وجود ناراحتیهای تنفسی، گوارشی و مغزی رنج میبرند.
اگرچه از آن حوادث شوم بیش از 70 سال میگذرد لکن آمریکا هنوز هم از این بابت عذرخواهی و حتی اظهار تاسف نکرده بلکه به عکس، حداقل 3 رئیسجمهور آمریکا با تاکید بر ضرورت استفاده از سلاح اتمی علیه ژاپن، این تصمیم آنروز واشنگتن در حمله اتمی به هیروشیما و ناکازاکی را با الفاظ تقریباً مشابهی ستوده و از آن جانبداری کردهاند.
آمریکا حتی امروز هم حاضر به عذرخواهی یا اظهار تاسف از این بابت نیست ولی در یک مانور سیاسی – تبلیغاتی سعی دارد خود را پرچمدار مبارزات جهانی برای دستیابی به دنیای عاری از سلاح هستهای معرفی کند درحالی که تنها کشوری در تاریخ است که عملاً از سلاح اتمی علیه بشریت استفاده کرده و نه تنها یک نسل از مردم ژاپن را در شهرهای هیروشیما و ناکازاکی قتل عام کرده بلکه به مصداق خاص و عام به یک
«نسل کشی تاریخی» دست زده که هنوز هم نوادگان بازماندگان آن بمبارانها از آثار و تبعات ماندگار آن جنایات علیه بشریت رنج میبرند و راه گریزی متصور نیست.
کارنامه سیاه آمریکا در طول تاریخ معاصر نشان میدهد که آن فجایع فقط مربوط به 70 سال پیش نیست که آمریکا آنرا به عنوان یک تهاجم بازدارنده و الزامی برای وادار کردن ژاپن به صلح و قبول آتش بس در جریان جنگ دوم جهانی به آن متوسل شده است بلکه واشنگتن همواره در هر فرصتی به همان سیاستها و با محوریت اقدامات تحکم آمیز خود
در جریان جنگ ویتنام، جنگهای حوزه بالکان و جنگ عراق نیز برای سالها به استفاده از سلاحهای شیمیائی و مواد رادیواکتیو رقیق شده پرداخته است.
اگرچه میان ماهیت، عملکرد و تاثیرات ماندگار سلاحهای اتمی، شیمیائی و میکربی تفاوتهای فراوانی وجود دارد ولی اصلیترین فصل مشترک آنها، دستیابی به یک «سرزمین سوخته» است که در پایان عملیات نظامی نه تنها انسانها بلکه سایر موجودات زنده، محیط زیست از قبیل آب، هوا و خاک هم در معرض آسیبهای جبران ناپذیر و غیرقابل اجتناب قرار میگیرند. از جمله هنوز هم بسیاری از زمینهای حاصلخیز ویتنام که در معرض بمباران شیمیائی آمریکا قرار گرفتهاند، حتی پس از گذشت 45 سال نیز همچنان «عقیم» و غیرقابل باروری هستند.
علاوه بر این، استفاده آمریکا از مواد رادیواکتیو در جنگهای بالکان و عراق باعث تولد نسلی از کودکان ناقص الخلقه و عجیب الخلقه شده که بعضاً مرده به دنیا میآیند و حتی زندگان هم شانس چندانی برای تحمل آثار و تبعات تشعشع مواد رادیواکتیو رقیق شده که به تمسخر به عنوان «بمب فقرا»! معرفی شده، ندارند. این واژه تمسخرآمیز به منزله بمبی است که «سهمیه فقرا» از سیاستهای جهانی آمریکا تلقی میشود.
آمریکا در این بازی بدفرجام با سرنوشت بشریت هم تنها نیست بلکه برخی از متحدانش از جمله رژیم اشغالگر صهیونیستی با پیروی از همین سیاستها و الگوپذیری از همین رفتارهای جنون آمیز، البته در مقیاسی محدودتر با هدف آزمون روشهای مختلف بر روی جمعیتی کمتر، سعی در تکرار همان تجربهها دارد.
طیف وسیعی از بررسیهای آزمایشگاهی در فلسطین اشغالی در قلمرو آزمایش پیامدهای بهرهگیری از سلاحهای اتمی، شیمیائی و میکربی با همین انگیزه صورت میگیرد و مردم مظلوم فلسطین و حتی گاهی «یهودیان شرقی» در معرض همین آزمایشات قرار میگیرند. مطلقاً دیده یا شنیده نشده که این جنایات صهیونیستی علیه بشریت از جانب حامیان آن سر دنیای اسرائیل مورد اعتراض و مخالفت قرار گیرد چرا که آنها عملاً با انتشار و به مشارکتگذاری نتایج همین آزمایشات، حق السکوت مورد انتظار غرب را عملاً به آنها میپردازند.
جای بسی تعجب و مایه تاسف است که آمریکا با چنین کارنامه سیاهی ادعای پرچمداری مبارزات جهانی برای دستیابی به دنیائی عاری از سلاح هستهای را دارد درحالی که سلاحهای اتمی موجود در زرادخانههای اتمی آمریکا برای نابودی چند باره کل سیاره زمین، کافی است. آمریکا درحالی خود را پرچمدار و ضامن صلح و امنیت جهانی معرفی میکند و بنیان اندیشههای خود را «صلح مسلح» یا «موازنه وحشت» قرار داده است که ناکامی واشنگتن و سایر قدرتهای مدعی در مقیاس جهانی را علیرغم وجود همین جنگ افزارهای فوق پیشرفته شاهدیم که چگونه همین قدرتها در صحنه هماوردی با قدرتهائی که هرگز قابل مقایسه با توانمندیها و قابلیتهای روزافزون آمریکاو متحدانش نیستند، آنها را منفعل و سردرگم ساختهاند.
امروزه جدیترین مشکل برای غرب و متحدانش، نگرانی از دستیابی تروریستها به همان ابزارهای مخوف در قلمرو سلاحهای اتمی، شیمیائی و میکربی است. تروریستهائی که دست پروردگان قدرتهای شیطانی هستند و برای مقابله با دیگران، سازماندهی و تجهیز شدهاند. آمریکا و متحدانش هرگز تصور نمیکردند که سلاح در اختیار تروریستها به این زودیها به سمت و سوی خودشان کمانه کند و به تهدید اصلی و مطرح علیه آنها تبدیل شود.
واشنگتن بهتر میداند که حتی متحدان امروز هم شاید روزی در جبهه مخالف و معارض قرار گیرند چرا که امروزه بخاطر شرایط حاکم در فهرست متحدین آمریکا قرار گرفتهاند. تقریباً بدون استثنا هر ساله مراسم یادبودی به مناسبت فجایع هیروشیما و ناکازاکی برگزار میشود که لبه تیز حملات آنها متوجه آمریکا بخاطر استفاده از سلاح اتمی است ولی ژاپن همچنان در فهرست متحدان واشنگتن قرار دارد. اما آیا مردم ژاپن قلباً از آمریکا و عملکرد آن رضایت دارند؟
اگر قرار بر این باشد، اصلیترین مخالفین دیدگاهها و عملکرد آمریکا در ساختار ارتش، نیروهای مسلح و سازمانهای امنیتی آمریکا قابل ردیابی است که آنها را علیه بشریت و حتی علیه شهروندان آمریکائی هم به کار گرفته است. آنها بهتر از دیگران میدانند که ساختار فاسد و تبهکار حاکم تا چه اندازه شرور و ضدانسانی عمل میکند ولی چهره کریه خود را در پشت نقابهای عوام فریبانه پنهان ساخته است، چهرهای که اگر نقابها را کنار بزند، شرارت و ددمنشی در آن موج خواهد زد.
امروزه جنایتکاران جنگی و عاملین جنایت علیه بشریت، خود را پرچمداران دروغین صلح! معرفی میکنند، ادعائی که حتی بدون کنار رفتن نقابها هم، بطلان آن محرز است و دنیا در این مقوله به قطعیت رسیده است.
محمدرضاشجاعیان
انتهای پیام/