به گزارش
گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از یاسوج؛کهگیلویه و بویراحمد در حالی به نام استان چهار فصل معرفی شده که طبیعت آن توسط سودجویان و مخربان در حال تخریب و گونههای آن در حال انقراض است.
شاید به جرأت بتوان گفت که منابع طبیعی هیچ استانی مانند کهگیلویه و بویراحمد در سالهای اخیر مورد هجوم و هجمه قرار نگرفته است و دست مسئولان و رسانهها و هنرمندان و دانشگاهیان و فرهیختگان برای جلوگیری از این فاجعه تقریبا بسته است.
این روزها از بقیه فصول سال اوضاع بدتر است و هر کجای استان را که بنگری تنها بوی قتل و غارت گونههای طبیعی را میدهد.
روزگاری کرفس و سایر گیاهان خوشبو و خوش عطر شمیم دلکشی را در فضای استان در همه نقاط از سردسیر تا گرمسیر ایجاد کرده بود که اکنون دیگر بسیاری از آن گونهها وجود خارجی ندارند.
اما در این میان نقش هنرمندان در هر حوزهای اثرگذار بوده است ولیکن هنرمندان هم نتوانستهاند آن گونه که باید و شاید به داد طبیعت برسند که از دو حال خارج نیست.
اول این که شاید خود هنرمندان دغدغه طبیعت و محیط زیست را نداشته باشند و دوم اینکه ممکن است آن گونه که باید با هنر خود نتوانستهاند صدای رسای طبیعت در جامعه برای مقابله با مخربان و سودجویان باشند.
این روزها طبیعت کهگیلویه و بویراحمد نه تنها از سوی برخی سودجویان بومی بلکه از سوی غیر بومیها هم مورد دستبرد قرار گرفته است و باید به چشم خود ببینیم که گونههای گیاهی یکی یکی از سفره گسترده طبیعت خداوند حذف میشوند.
حسن غفاری یکی از عکاسان برتر کشور که آثار متعددی در زمینه منابع طبیعی و محیط زیست دارد و در نمایشگاههای داخلی و خارجی نیز به معرض دید گذاشته شده در گفتوگو با ما با ابراز تأسف از دیدگاهی که در جامعه نسبت به منابع طبیعی و محیط زیست وجود دارد، اظهار کرد: من به عنوان یک هنرمند وظیفه خود را انجام داده و میدهم و کمکاری هم نداشتهام.
وی گفت: به غیر از من هنرمند؛ باید دیگران هم که تریبونهای قوی و اثرگذار دارند به فکر محیط زیست و منابع طبیعی باشند از جمله صدا و سیما و تریبونهای نماز جمعه که وظیفهای سنگین در این حوزه بر دوش دارند.
غفاری با انتقاد شدید از وضعیت فاجعهبار کنونی مناطق بکر طبیعی در استان کهگیلویه و بویراحمد گفت: برای نمونه یکی از زیباترین نقاط شهر یاسوج که میتوان مکانی برای ایجاد و ساخت هتلهای بزرگ گردشگری شود تبدیل به زبالهدانی شده که مردم هم به عملکرد مسئولان نگاه میکنند.
این هنرمند هم استانی که تا اندازهای از سوالات ما در خصوص کمکاری هنرمندان برای حفظ منابع طبیعی نگران شده بود، افزود: شما انتظار نداشته باشید که با دستان خودم نمایشگاهی در وسط شهر یاسوج راه بیندازم و به تنهایی فرهنگسازی کنم بلکه از این جای کار وظیفه شما رسانهایها و دیگران است که تولیدات هنری را برای آگاهی جامعه انعکاس دهید.
وی ناچیز بودن اعتبارات فرهنگی را نیز یکی دیگر از دلایل دانست و گفت: هنرمندان در حال حاضر در فضای مجازی و توسط خودشان آثار و تولیدات فرهنگی را برای فرهنگسازی نشر میدهند.
شنیدن صحبتهای یکی دیگر از هنرمندان شاخص هم استانی که در کشور برای خود جایگاهی در مستندسازی دارد خالی از لطف نبود.
علیفتح لایقزاده که با مستند گاودانه جهانی شد ابتدا کمکاری اصحاب هنر و رسانه در حفاظت و صیانت از منابع طبیعی و محیط زیست را کتمان میکند اما وقتی با سماجت ما روبهرو میشود حقیقت را این گونه میگوید که مسئولان هیچ حمایتی در این زمینه از هنرمندان هم استانی نداشتهاند.
لایقزاده بنیانگذار سینمای انساندوستانه در ایران معتقد است برای انسانها زیاد کار کرده اما برای طبیعت از دریچه دوربین فیلمبرداری چندان اقدام مؤثری انجام نداده است.
وی بخشی از این کمکاری را مربوط به مسئولان استانی میداند و میگوید: برای ساخت مستندهای اثرگذار چند دقیقهای با مسئولان محیط زیست استان از گذشته تاکنون بسیار بحث و جدل کردهام اما نتوانستهام آنها را متقاعد کنم که ساخت یک مستند چند ثانیهای درباره مضرات تخریب منابع طبیعی بسیار مؤثرتر از هزاران ساعت سخنرانی و کار نمایشی است.
لایقزاده از جای خالی یک فیلم مستند چند ثانیهای و یا چند دقیقهای در خصوص فاجعه زیست محیطی در استان سخن به میان آورد و گفت: البته انکار نمیکنم که ما هنرمندان هم چشم خود را بر روی واقعیتها بستهایم و میتوانستیم عملکرد بهتری داشته باشیم و شاید دغدغه طبیعت را کمتر از موضوعات سیاسی و سایر حوزههای دیگر داشتهایم.
محمدشریف اسلامی رئیس حوزه هنری استان کهگیلویه و بویراحمد، مستندساز و مسئول خبرگزاری مهر در استان کهگیلویه و بویراحمد نیز با ما همکلام میشود و میگوید: بنبستی که امروزه در زمینه جلوگیری از تخریب طبیعت در استان ما وجود دارد به مقوله عدم آگاهسازی برمیگردد.
این فعال رسانهای گفت: شاید دلیل این باشد که هنرمندان نتوانستهاند از طریق رسانهها حقایق را برای مردم بگویند و آثار خلق شده هنری را برای نگهداری و صیانت از طبیعت به سمع و نظر مردم برسانند.
اینها بخشهایی از اعتقادات تعدادی از هنرمندان استان در رشتههای مختلف هنری بود که با شنیدن آنها باز هم نتوانستیم به یک جمعبندی کلی در خصوص نقش هنرمندان در جلوگیری از قتل و عام طبیعت استان برسیم.
اما به هر حال آن چه که معلوم و مشخص است هنر و زبان هنر نتوانسته وسیلهای کارساز برای جلوگیری از تخریب طبیعت در این استان باشد.
در این بین حلقه هنرمندان، مردم و مسئولان برای حفظ محیط زیست و منابع طبیعی در استان آن چنان که باید به هم متصل نیست و پیوند مستحکمی در این چرخه مشاهده نمیشود.
انتهای پیام /ف