از جمله آثار وی کتاب «پنجرهای رو به آفتاب» است که مخاطب را با درون و دنیای آرام این شاعر آشنا میکند. در این مجموعه شعر مشفق کاشانی شعرهایی چون "پناه بی پناهان"، "آیینه جان"، "عطش آموز"، "لاله رنگین"، "کجا نیست" و "خورشید سواران" وجود دارد.
شعر مشفق کاشانی با عنوان «سرانگشت اعجاز» غزلی عارفانه محسوب میشود و در آن مقصود از بیان کلماتی چون "نغمه پرداز"، "نقش آزمون پرده آفرینش" و "غریب آشنا"، خداوند است البته شاعر در بیتهای پایانی این شعر به صراحت به خداوند اشاره میکند.
"خداوند مشفق کاشانی"، پروردگاری "ستمسوز"و "سبب ساز" است وی زندگی خود را چون خوابی آشفته حال میداند که از آغاز و انجام آن خبر دارد.
روانی بیان مشفق کاشانی، شعر وی را برای مخاطب قابل فهم میکند در شعر این شاعر نباید به دنبال تصاویر دور از ذهن بود. او با زبان روزگار خود، لب به سخن میگشاید همین سادگی زمینهای را فراهم میکند تا مخاطبانش با شعر "مشفق کاشانی" ارتباط برقرار کنند آرامش درونی این شاعر نیز در شعر وی دیده میشود و همین مسئله نوعی آرامش را به مخاطب القا میکند.
انتهای پیام/