به گزارش خبرنگار
گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان؛ یاد و خاطره شان برای ما به قدری تلخ و دردآور است که انگار به سرلوحه عبرت زندگیمان تبدیل شدهاند.کسانی که از سر صداقت و خوشبینی به آنها اعتماد کردیم اما در مقابل تنها زخمی را بر افکار مثبتمان زدند و برای همیشه خاطرات بدی را برای ما به یادگار گذاشتند؛ افرادی که از اعتماد دیگران سوءاستفاده میکنند.
*چرا بعضیها با اعتماد کردن به دیگران مشکل دارند؟
یکی از دلایل عدم اعتماد به دیگران را باید تجربه تلخ اعتماد ساده و صادقانه اطرافیانمان نسبت به دیگران و تعریف کردن این داستان برای ما دانست، البته از آنجایی که اعتماد، یکی از عناصر سازنده رشد و پویایی جامعه محسوب میشود دلایل هراس افراد از اعتماد کردن به دیگران را نمیتوان تنها با یک دلیل تحلیل کرد امری که شاید برای هر یک از ما اتفاق افتاده باشد و گاهی به اصطلاح چوب اعتمادمان را خورده باشیم. بدقولی، دروغ و فکر کردن به منافع شخصی نیز میتواند از علل دیگر این اتفاق باشد.
حبیب، 24 ساله، که تصمیم داشت بعد از تمام شدن درسش کسب و کاری را برای خودش راه بیاندازد در این خصوص میگوید: تصمیم داشتم مغازهای را برای فروش فلافل اجاره کنم بنابراین به صاحب ملک اعتماد کردم و ودیعهای را بدون تنظیم قراردادی نزد او به امانت گذاشتم که چند روز دیگر از او پس بگیرم اما حالا او از اعتماد من سوء استفاده کرده است و همه چیز را انکار می کند و همین رفتار موجب شده تا کار به شکایت و کلانتری ختم شود.
دکتر علی رجبلو، جامعه شناس و استاد دانشگاه در این خصوص معتقد است: افرادی که نسبت به اعتماد دیگران خیانت میکنند نه تنها یک فرد بلکه جامعه را متحمل خسارات سنگین میکنند و سرمایه اجتماعی عظیم اعتماد را مخدوش کرده و شرایط ناامنی روانی ایجاد میکنند.
*اعتماد باید بر چه اساسی باشد ؟!
شما ممکن است بخواهید در مورد مسائل مختلف و مهم زندگیتان که هر گونه ریسک و خطر را به دنبال دارد به دیگران اعتماد کنید اما این اعتماد باید بر چه اساسی باشد؟
اگر با خانواده و دوستانتان مشورت کنید احتمال دارد به شما بگویند که در این دوره و زمانه نباید بهر هر کس اعتماد کرد! اما شناخت کافی از طرف مقابل یکی از اصول اساسی اعتماد است، شناختی منطقی و معقول درباره ارتباط با او، کسی که میدانید در روابطتان قصد ضربه زدن به شما را ندارد.در این میان باید توجه داشته باشیم گاهی اعتماد صددرصد به یک فرد، ضربات مهلکی را برای ما و خانوادهمان درپی خواهد داشت.
مسعود، 55 ساله، که خانهای لوکس با وسایل گرانقیمت دارد در این باره میگوید: منزل ما بزرگ است و به دلیل وضعیت مالی خوبی که داریم دو نفر را که از قدیم در خانه پدریام خدمتکار بودند و به آنها اعتماد داشتیم را برای انجام امور منزلمان آوردیم اما یکبار که من و همسرم از سفر برگشتیم وقتی فیلم دوربین مداربستهای که در منزلمان نصب شده بود را دیدیم متوجه شدیم مقداری از لباسها و وسایل گران قیمت را سرقت کرده و متواری شده اند .
رجب لو معتقد است: در مورد اعتماد کردن نسبت به دیگران باید طرف مقابل را به صورت عمیق و دقیق بشناسیم و اینکه آیا شایسته دریافت اعتماد ما هست یا خیر؟ . نباید معیار اعتماد ما بر پایه مقام و منصب فرد باشد.
* از یک سوراخ دو بار گزیده نشویم!
برای داشتن خاطری آسوده و موفق شدن در کاری که قصد انجام آن را داریم به هر حال باید تکیه بر اعتماد دیگران زد اما اعتمادی که با رعایت پیش شرطهای ضروری باشد. نباید به هر فردی اعتماد کرد؛ عدهای از افراد با رفتار خود و با زبان بیزبانی میگویند به هیچ وجه قابل اعتماد نیستند و درمورد مسائل مختلف روزمره نمیتوان به آنها اطمینان داشت. گاهی تجربه تلخ ما از اعتماد کردن اشتباه سبب میشود که دیگر به هیچ کس اعتماد نکنیم. باید گفت کسی که غیرقابل اعتماد بودن خود را برای ما اثبات کرده است دیگر لایق اعتماد کردن نیست و از خطرات احتمالی که برای ما پیش میآورد بپرهیزیم تا به اصطلاح از یک سوراخ دو بار گزیده نشویم!
کتایون، 30 ساله و کارمند بانک در این باره میگوید: به نطر من با شناخت کافی و ارتباطی مناسب با دیگران میتوان به ویژگیهای شخصیتی آن ها پی برد و وقتی اطمینان کامل حاصل شد برای کارهایمان به آنها اعتماد کنیم.
رجب لو در این باره می گوید: به دلیل اینکه پیشرفت و ترقی جامعه با اعتماد به یکدیگر بدست میآید بنابراین فرد باید در شیوه اعتماد کردن به دیگران تجدید نظر کند به این معنا که برای اعتماد شرایطی را در نظر می گیرد و بر اساس اصولی استوار دقیق و درست مبتنی باشد.
*زندگی آرام در سایهسار اعتماد
وقتی اعتمادی مستحکم و قوی در میان افراد یک جامعه وجود داشته باشد روابط میان آنها به سمت شکوفایی و صداقت پیش خواهد رفت، اعتمادی که با رعایت چهارچوبها و تعیین حد و مرزهای لازم باشد برای هیچ یک از ما دردسر ایجاد نمیکند. زمانی که بیاعتمادی در جامعه گسترش پیدا کند آنوقت شاهد خواهیم بود که بسیاری از روابط و عملکردهای اجتماعی با اختلال مواجه می شود پس بد نیست در روابط خود با دیگران در محیط کار، تحصیل و زندگی ایجاد رابطه را با چاشنی شناخت و منطق همراه کنیم.
گزارش از مریم برومند
انتهای پیام/