طبق برخی از روایات اساطیری، نوروز پایان فصل رنج و اندو و آغاز دوران شادمانی‌ها و شور و نوا‌ها است.

به گزارش خبرنگار حوزه افغانستان باشگاه خبرنگاران جوان؛طبق برخی از روایات اساطیری، نوروز پایان فصل رنج و اندو و آغاز دوران شادمانی‌ها و شور و نوا‌ها است.

در روزگاران باستان، مردمان سرزمین ما همزمان با ایام نوروز به جشن و میله می‌پرداختند و یکی از ابزار‌های شادمانی و طرب‌شان در شب و روزهای نوروزی، برگزاری محافل موسیقی و اجرای آهنگ‌ها و الحان گوناگون بود.

 در قلمرو ایران باستان (یعنی افغانستان کنونی) موسیقی از جایگاه ارجمندی برخوردار بوده است. محافل رسمی اعم از رزمی و بزمی با موسیقی و اجرای الحان برپا می‌شده است.

سراینده‌ای این غزل ساز کرد
دف و چنگ و نی را هم‌آواز کرد
که امروز روزیست با فرو داد
که رستم نشسته است با کیقباد (فردوسی)
پس از ورود اسلام و فرهنگ عربی در خراسان، موسیقی مدت‌ها به انزوا گرایید.

در قرن سوم هجری حکیم فارابی به انگیزه احیا‌ی مجدد موسیقی در خراسان اسلامی و به درخواست یکی از شاگردانش، اقدام به تالیف کتاب‌هایی در باره موسیقی کرد. او خود در باره انگیزه تالیف کتابش چنین می‌نگارد:

«اظهار علاقه کردی هنر موسیقی را آنچنان که پیشینیان تصویر کرده‌اند بشناسی و از من خواستی در این باب کتابی ساده و قابل فهم عموم برای تو بنگارم… .

منتها نوشته‌های آنان (پیشینیان) در موسیقی مفقود گشته و یا به زبان عربی بد ترجمه شده است. این امر تنها دلیلی است که می‌توان برای نقص این کتاب‌ها ذکر کرد. بدین سبب است که من خواست تو را در تالیف این کتاب پذیرفتم.»

تالیف چهار کتاب در باره موسیقی از سوی محمد فارابی حکیم و فیلسوف یگانه قرن سوم و چهارم هجری، نشان از جایگاه این هنر در نزد نیاکان فرهنگ‌دوست و هنرپیشه این آب و خاک بوده است. کتاب کبیر موسیقی اثر ارزشمند فارابی، هنوز یکی از منابع بی‌بدیل در عرصه موسیقی ملل است. هم‌چنان این اهتمام به موسیقی در آثار شاگرد ابوریحان یعنی ابوعلی سینا به‌صورت برجسته‌ای مورد توجه است.

اما متاسفانه پس از ابن سینا که نگاه فلسفی در جهان اسلام به محاق رفت و نگاه فقهی بر عالمان ما غلبه یافت، علم موسیقی نیز کم کم به فراموشی سپرده شد.

و سخن به جایی کشید که موسیقی و ابزار الات آن را جزیی از محرمات پنداشتند. در حالی‌که هیچ آیه قرآنی و یا حدیثی موثق از پیامبر گرامی اسلام بر حرمت مطلق موسیقی وجود ندارد. در منطق عقلانی اسلام موسیقی هم می‌تواند مانند دیگر ابزارهای پیام‌رسانی و هنری با توجه به محتوایش مردود، مقبول یا لغو و خنثا باشد.

حکیم فارابی موسیقی را یکی از ابزار‌های معرفت و آگاهی می‌داند. فارابی موسیقی را به سه دسته تقسیم می‌کند : ۱٫ نشاط‌انگیز۲٫ احساس‌انگیز و ۳٫ خیال‌انگیز
یعنی موسیقی یا تنها به انسان حس نشاط و شادی می‌بخشد بدون آن‌که حس هنری و زیبا‌شناسانه او را سیراب سازد.

 یا افزون بر نشاط‌انگیزی احساس‌بر‌انگیز نیز هست و حس زیبا‌شناسانه و هنری مخاطب را نیز ارضا می‌کند. و یا علی‌رغم آن دو، قوه خیال شنونده را نیز به تحرک و پویایی وا می‌دارد. قوه خیال در نزد فارابی تقریبا همان قوه تفکر است. یعنی از نظر فارابی برترین نوع موسیقی آن است که قوه تفکر و تامل را در انسان بیدار سازد.


موسیقی روزگار ما که شب و روز از رسانه‌ها پخش و نشر می‌شود، اغلب از جنس نشاط‌انگیزی یعنی نوع اول موسیقی مورد نظر فارابی است. و با تاسف که این نشاط‌انگیزی نیز اغلب توسط ابزارهای غیر‌موسیقایی یعنی تصویر و رقص، انجام می‌شود نه کیفیت موسیقی. نوع دوم و سوم موسیقی مورد نظر فارابی در جهان امروز و به‌خصوص در کشور ما بسیار کم و از نگاه پدیدآوران عرصه موسیقی کاملا پنهان است.

در این آشفته بازار، دوست گرامی‌ام هنرمند تحصیل‌کرده و جوان آقای عزیز سیرت به تازگی آلبومی را به نام «شهر ملودی» به علاقه‌مندان موسیقی هدیه کرده است.

برآمدن «البوم شهر ملودی» در آستانه بهار ۱۳۹۵ ارمغان درخشانی برای بازار موسیقی و هنر به حساب می‌آید. سیرت در این آلبوم رویکرد متفاوت و علمی به موسیقی از خود نشان داده است

این قلم از داوری در عرصه تکنیک‌های خاص هنری این اثر ناتوان است و به تحصیلات اکادمیک آقای سیرت در این حوزه اعتماد دارد و فقط از بعد محتوایی و گزینش اشعار و ترانه‌ها می‌تواند به ارزیابی این اثر بپردازد.

 از این زاویه شهر ملودی یکی از بهترین و فاخرترین آلبوم‌های سال‌های اخیر بازار موسیقی کشور است که شاید با توجه به گزینش شعرهای خوب آن بتوان آن را در ردیف انواع دوم و سوم موسیقی مورد نظر فارابی طبقه‌بندی کرد.

 تمام ترانه‌های این آلبوم از ساخته‌های خود سیرت است و این یکی از ویژگی‌های برجسته این اثر محسوب می‌شود. شعرهای این آلبوم به این شرح انتخاب شده است:

«مرا عمری» و «صبح دلاویز» از فریدون مشیری،
«خداوندا» از زنده یاد مهدی اخوان ثالث،
«همیشه در خیال من» از سیمین بهبهانی،
«مادر سلام» از ابوطالب مظفری،
«شراب» از حسین آذرمهر،
«درد و داغ» از میرزا نادم قیصاری
«باز باران» از گلچین گیلانی،
«بیه که شار کنی آغیل خوره مو» محمد سعیدی و ترانه
«چشمان قشنگ» از سروده‌های خود عزیز سیرت.

شعرها و ترانه‌‌های انتخاب شده به‌گونه‌ای است که در یک و یا دو سه بار شنیده شدن لذت خویش را از دست نمی‌دهند و برخی از شعرها تازه، با گوش دادن بار چهارم و پنجم برای شنونده مفهوم و آشنا می‌شود و غرابت و بیگانگی‌شان از دست می‌روند.

نو بودن کمپوزها نیز از چنین ویژگی برخوردارند. شاید شنونده در شنیدن بار نخست خیلی نتواند با آهنگ‌ها ارتباط تنگاتنگی برقرار کند اما بار دوم و سوم (و دیگر بارها) که بشنود حتما از آن لذت خواهد برد. نکته پایانی آن‌که طبیعی می‌نماید که این آلبوم شاید خیلی مورد استقبال عموم مردم قرار نگیرد اما تردیدی نیست که در نزد نخبگان از مقبولیت عام برخوردار خواهد شد.

انتهای پیام/
برچسب ها: افغانستان ، آلبوم ، موسیقی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.