ماهرترين راننده‌ها در معرض فقدان هوشياري اجتماعي، تعصبات بصري، اعتقادات متناقض و محدوديت‌ ظرفيت شناخت قرار دارند در این مطلب به چند مورد از جالب‌ترين اشتباهات رانندگي که وقتي پشت فرمان هستيم با آنها مواجه مي‌شويم، اشاره می شود.

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان وبنابه اعلام پلیس کرمان، در رانندگی قواعدی وجوددارد که گاهی ناخودآگاه زیرپا گذاشته می شود خواندن این ده نکته اشتباه در رانندگی برای همه رانندگان توصیه می شود.


نمي‌فهميم چه زمان خشن شده‌ايم و اهميت نمي‌دهيم:

براي همه ما پيش آمده که ماشيني پشتمان قرار بگيرد و بچسباند به ماشين ما. خيلي‌ها هم عادت دارند راه ديگران را سد کنند، از سمت راست ناگهان بپيچند جلو ماشين بغل‌دستي يا در هر حالتي قلدري کنند. تحقيقات نشان مي‌دهد رانندگان جوان‌تر که درجه بالاتري در ارزيابي‌هاي شخصيتي هيجان خواهي و تحريک پذيري گرفتند، پشت فرمان رفتار خشن‌ترين دارند. مسئله ديگري که بسيار جالب است اين است که اين راننده‌ها نسبت به جريمه‌ها حساسيت کمتري نشان مي‌دهند و اين يعني اقدامات تنبيهي ساده قادر به بازداشتن اغلب راننده‌هاي ضداجتماعي از رفتارهاي پرخطر نيست.

تصور می کینم بيشتر از آنچه که فکر مي‌کنيم در امنيت هستیم

به محض اينکه رانندگي ياد گرفتيم، خيلي زود برايمان به صورت يک کار اتوماتيک درآمد. به مرور زمان ياد مي‌گيريم چطور رفتار بقيه راننده‌ها را حدس بزنيم و اين موجب اين توهم مي‌شود که ما آنها را کنترل مي‌کنيم. يکي از زمينه‌هايي که افراد بيشتر در معرض اشتباه قرار دارند در قضاوت سرعت نسبي است: بيشتر به اين مي انديشيم که رانندگي با سرعت بالا باعث صرفه جويي در وقت مي شود، درحاليکه حداقل فاصله ايمن براي ترمز کردن را دست‌کم مي‌گيريم. محاسباتي که براي اين قضاوت‌ها لازم است بسيار پيچيده هستند و به صورت طبيعي براي ما پيش نمي آيد.

فراموش مي‌کنيم که بقيه راننده‌ها هم آدم هستند:

وقتي پياده هستيم و يک نفر در خيابان ناگهان به ما تنه مي زند يا بسته خريدش به ما برخورد مي‌کند، واکنش عادي ما عذرخواهي کردن و رد شدن است. اما موقع رانندگي، خطرهايي که از سر رد مي‌شود معمولاً با عصبانيت فوري همراه خواهد بودو در حادترين موارد همراه با نزاع خياباني. تحقيقات نشان مي‌دهد که راننده‌ها براي تحقير راننده‌هاي ديگر يا عابرين پياده بسيار بيشتر از زماني که با آدم ها برخورد نزديک دارند، آماده هستند.

با افراد از شئون اجتماعي پايين‌تر، خشن‌تر برخورد مي‌کنيم:

يک تناقض جالب اين است که بااينکه درمعرض تحقير کردن راننده‌هاي ديگر قرار داريم، با اين حال بنابر شان اجتماعي آنها برخورد مي‌کنيم. دهه‌ها تحقيق نشان مي‌دهد که بوق‌ زدن‌هاي ممتد، بد زباني يا ساير رفتارهاي خشن، زماني که فرد تصور کند فرد مهمتري نسبت به طرف‌مقابل است، بيشتر اتفاق مي‌افتد. مسئله‌اي که خيلي جالب است اين است که اين قضاوت‌ها فقط براساس اتومبيلي که فردمقابل سوار است، مي باشد و هيچ علمي نسبت به فردي که پشت آن نشسته است وجود ندارد: ماشين‌هاي بزرگ‌تر معمولاً به ماشين‌هاي کوچکتر قلدري مي‌کند و ماشين‌ها نو‌تر به قديمي‌ها. راننده‌هاي ماشين‌هاي گران‌تر معمولاً نسبت به عابرين پياده خشن‌تر برخورد مي‌کنند.

تصور مي‌کنيم همه اتفاقات دوروبرمان را مي‌بينيم:

حواس ما اطلاعاتي فراتر از ميزاني که بتوانيم در يک جا پردازش کنيم دريافت مي‌کنند، که اين باعث مي‌شود سيستم توجه مغز براي تمرکز بر منابع در موقعيت‌ها و رويدادهاي مهم، اهميت بيشتري پيدا کند. در اکثر مواقع، نمي‌توانيم حجم بالاي اطلاعاتي که از دست داده‌ايم را درک کنيم و همين مي‌تواند موجب حس اشتباه امنيت در خيابان و جاده باشد.

بااينحال فکر مي‌کنيم بقيه راننده‌ها نمي‌توانند ما را ببينند:

اين مخصوص آنهايي است که حين رانندگي عادت دارند با بيني خود يا گوششان ور بروند. چندان به امنيت رانندگي مرتبط نيست (يا هست؟) اما شما بايد بدانيد که هستيد و متاسفانه ما هم مي‌دانيم.

خطرهايي که پشت سرمی گذاریم را ضعف بقيه راننده‌ها مي‌دانيم:

به طور کلي، نمي‌توانيم دلايل موقعيتي که باعث مي‌شود بقيه راننده‌ها سر راه ما قرار بگيرند يا خطرناک رفتار کنند را درک ‌کنيم. روانشناسان اين را خطاي نسبت‌دهي اساسي مي‌نامند ما اشتباهات ديگران را به شخصيت يا توانايي آنها نسبت مي‌دهيم، درحاليکه خطاهاي خودمان را وابسته به موقعيت و محيط مي‌پنداريم.

توانايي و مهارت‌هاي خودمان را بيشتر از آنچه واقعاً هست مي‌پنداريم:

اگر تصور مي‌کنيد راننده‌اي بسيار ماهر هستيد، اين احتمال وجود دارد که نباشيد. تقريباً ?? تا ?? درصد از راننده‌ها اعتقاد دارند که توانايي‌شان در رانندگي بالاتر از حد متوسط است و هرچه تصور کنيم ماهرتر هستيم، واقعي بودن آن احتمال کمتري دارد. اين تمايل ما براي کور بودن دربرابر ناتواني‌هاي خودمان، اثر دانينگ کروگر ناميده مي‌شود. البته، برعکس آن اين است که اگر تصور مي‌کنيد راننده افتضاحي هستيد، ممکن است به آن اندازه بد نباشيد.

وقتي تنها هستيم، بي‌دقت‌تر رانندگي مي‌کنيم:

معمولاً وقتي تنها هستيم بسيار بي‌دقت‌تر و خشن‌تر رانندگي مي‌کنيم. دليل اين مسئله و اينکه اصلاً از آن آگاهي داريم يا نه، مشخص نيست.

اعتقاد داريم استفاده از هندزفري براي صحبت کردن با موبايل ايرادي ندارد:

در ايران استفاده از تلفن همراه در هنگام رانندگي ممنوع است، درحاليکه براي استفاده از هندزفري قانوني وجود ندارد. اين يک نمونه بارز از عقب ماندن قانون از علم است: شواهد نشان مي‌دهد که استفاده از هندزفري تلفن‌همراه به هيچ عنوان کمتر از صحبت کردن مستقيم با موبايل در رانندگي خطرناک نيست. چيزي که باعث ناامن شدن مکالمه تلفني هنگام رانندگي مي‌شود، گرفتن موبايل در دست نيست، بلکه پرت شدن حواس است. فقدان زبان بدن باعث مي‌شود مجبور باشيم از منابع شناختي بيشتري حين تماس استفاده کنيم و درنتيجه بيشتر و بيشتر از خيابان غافل شويم.

و در آخر بايد اذعان داشت رانندگي يکي از پيچيده‌ترين کارهاي رفتاري است که در زندگي انجام مي‌دهيم. اين واقعيت که خيلي سطحي به نظر مي‌رسد و تصادف خيلي کم پيش مي‌آيد وصيتنامه‌اي براي مهندسي اتوبان، هشدارهاي ترافيکي و پيچيدگي و کمال مغز انسان است. بااينحال، دفعه بعدي که پشت فرمان نشستيد و احساس کرديد اذيت مي‌شويد، خسته هستيد يا هر چه، از خودتان سوال کنيد: آيا موارد بالا برايتان صدق مي‌کند؟


انتهای پیام/ح

برچسب ها: رانندگی ، اشتباهات ، خشن ، خودرو
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.