وی مدتی از بازیگری فاصله گرفت و به ساخت فیلم روی آورد. عنوان اولین فیلم سینمایی وی «پنج ستاره» بود که با بازی شهاب حسینی، همایون ارشادی، سحر قریشی و بهناز جعفری همراه بود. حالا که علاو بر بازیگری در کسوت کارگردان قرار گرفته است، گفتگویی با این هنرمند داشتیم که در ادامه میخوانید:
سین: از کودکی خودتان برایمان بگویید؟جیم: در آبادان متولد شدم در سه سالگی به تهران آمدیم. پدر و مادرم توجه خاصی به من داشتند. همچنین در مدرسه دانش آموز ممتاز بودم.
سین: جرقه های حضور در هنر؟
جیم: من از گذشته به هنر بخصوص نویسندگی علاقه مند بودم تا سن 11 سالگی تمام کتاب های کتابخانه پدرم را که نویسندگان معروف داخلی و خارجی بودند، خوانده بودم. رمانهای معروفی همچون بینوایان، بر باد رفته، و .... از نویسندگان داخلی کتاب های جمالزاده، و ..... اینها باعث گرایشم به هنر شد. بعدها در تالار محراب دوره تئاتر را گذراندم و از طریق سازمان تبلیغات وارد حرفه سینما در رشته بازیگری شدم. اما بیشتر هدفم کارگردانی بود.
سین: از ابتدا با تئاتر شروع کردید؟
جیم: رشته تئاتر کنکور دادم قبول شدم؛ اما در مصاحبه قبول نشدم. از طریق معرفی نامهای که به تالار محراب ارائه دادم، توانستم در دوره دو ساله که برای مربیان امور تربیتی گذاشته بودند، شرکت کنم که تمام استادان دانشگاه تهران تدریس می کردند. بعد از طریق سازمان تبلیغات برای حضور در سینما انتخاب شدم.
سین: نقطه عطف کاری شما که به مخاطبان معرفی شدید؟
جیم: با فیلم دوم خود با نام «افسون» که فروش فوق العادهای داشت و یک ملودرام خانوادگی بود، دیده شدم. علیرغم اینکه در فیلمهای درویش، میلانی و خسرو معصومی بازی کرده بودم بار دیگر در فیلمی شاخص شدم که در آن زمان تجاری بودند.
سین: دهه هفتاد پرکارترین بازیگر و سوپر استار سینما بودید. در این خصوص صحبت کنید؟
جیم: سال 72 چهار فیلم در جشنواره داشتم. آن سال پرکارترین بازیگر سینما بودم. شاید به دلیل توانایی فیزیکی بعضی نقشها به من پیشنهاد میشد؛ چرا که ورزشکار هستم. مثلا فیلم «یاران» به من پیشنهاد شد که صحنه پریدن از هلیکوپتر را داشت. در اصل توانایی فیزیکی و فروش فیلم های قبلی باعث پرکاری من در سینما شد.
سین: با توجه به صحبتهایی که داشتید چه ورزشی را دنبال می کردید؟
جیم: از 15 سالگی در رشته والیبال فعالیت باشگاهی داشتم و به طور حرفه ای کار میکردم. در سال های بعد به عنوان عضو تیم والیبال استان تهران انتخاب شدم. این ورزش در روند کاری من تاثیر داشت.
سین: بعد از بازیگری به سراغ کارگردانی رفتید؟جیم: 10 سال به دنبال پروانه ساخت در وزارت ارشاد بودم و یکی از دلایل آنها این بود که من مدرک تحصیلی در رشته سینما ندارم. به آنها گفتم من 20 سال سابقه فعالیت حرفهای در سینما دارم و از نزدیک شاهد دکوپاژ کارگردان و حرکت های دوربین بودم؛ اما فعلا در جامعه مدرک گرایی نقش اساسی دارد. به خاطر همین در رشته تدوین و فیلم سازی ادامه تحصیل دادم تا بتوانم به کارگردانی بپردازم. بدون هیچ پشتوانه و با تلاش خودم.
سین: بعد از «پنج ستاره» چرا کمتر کارگردانی می کنید؟
جیم: با توجه به شرایط اقتصادی کشور هیچ تهیهکنندهای سرمایه گذاری نمیکند. مگر اینکه با اسپانسر همکاری داشته باشد و اسپانسر هم زمانی که فیلمنامه را تغییر دهد، حاضر به همکاری است که من به همین دلیل چند کار را قبول نکردم.
سین: در فیلمهای خود میخواهید به مسائل زنان بپردازید؟ مانند فیلم «پنج ستاره»؟
جیم: مهم داستانی است که مردم دوست داشته باشند و به سوالاتشان جواب دهد. در «پنج ستاره» قهرمان مشخصی نداشتم. همه شخصیت ها قهرمان بودند.
سین: شیرین ترین و تلخترین خاطرات شما در زمان کاری؟
جیم: هر روز ساعت 6 صبح بیدار شدن ، سرما، گرما، باران، سختی کار است. در کنار آن رنج اندیشیدن هم بیافزایید. شیرینیهای کار هم زمانی است که موفقیت فیلم را در جشنواره و درمیان تماشاگران مشاهده می کنید.
سین: چقدر مطالعه میکنید؟
جیم: خیلی به مطالعه علاقهمند هستم و این که به روش سنتی کتاب را ورق بزنم. در حال حاضر کتابهایی که قبلا مطالعه کرده ام را بازخوانی میکنم. فعلا پول خرید کتاب را ندارم. (خنده)
سین: سینما میروید؟ چه فیلمهایی را دیدید؟
جیم: فیلم «شیفت شب» نیکی کریمی و «رخ دیوانه» را دوست داشتم که مسائل روز را مطرح کرده بودند.
سین: تفاوت سینمای امروز با گذشته؟
جیم: فیلم آینه تمام نمای تفکرات کارگردان است. فکر میکنم فیلمسازان جوانی که وارد این عرصه شده اند، تفکر متفاوتی دارند و با روح زمانه خود هماهنگ هستند. هر چند که فیلم های کودکانه و تخیل پذیر کم شده است، اما فیلمهای اجتماعی خوبی داشته ایم. برخلاف دهه شصت که فیلم ها کلاسیک بودند.
سین: دلیل موفقیت یک فیلم خوب؟
جیم: فقط یک داستان خوب و یک ستاره پرطرفدار مستلزم فروش خوب نیستند. کمیت و کیفیت با هم ارتباط مستقیمی دارند. خلاقیت، قدرت تدبیر، ایدههای تازه، تسلط به کار، آشنایی با دانش سینمایی، ارتقای سطح سلیقه مخاطب، به موفقیت فیلم کمک میکنند. دوستانی که فیلمهای هنری و به اصطلاح خودشان ضد قصه میسازند، بدانند یک ذهن متفکر باید شناخت و درک درست از طیفهای مختلف جامعهای که در آن زندگی میکند، داشته باشد. به نظر من از ابتدای خلقت تا الان قصه آدمها را جذب کرده است. باید در شرایطی که مخاطب سینما درحال تقلیل است، از ایجاد این گسست خودداری شود. در جوامع دیگر وجوه هنر، تفکر و صنعت به درستی در حال حرکتند. سینمای ما باید با دیگر کشورها رقابت کند و تفکر را با بیانی جذاب در قالب سینما به مخاطب عرضه کنند.
سین: به چه موسیقی علاقهمند هستید؟
جیم: همه نوع موسیقی از کلاسیک، پاپ، سنتی را دوست دارم.
سین: آشپزی میکنید؟
جیم: مجبورم که آشپزی کنم (خنده)
سین: داستان فیلم بعدی شما چیست؟
جیم: داستانی کمدی درام است که اگر تهیهکننده داشته باشم، کار خود را شروع میکنم.
سین: حرف پایانی؟
جیم: زمانی که در اینستاگرام جستجو میکردم، متوجه شدم که چقدر قضاوت یک سویه بد است. یک بیماری فرهنگی است که آدمها به آن دچار شدهاند. ما باید درباره آن حرف بزنیم، فیلم بسازیم و از قابلیت فرهنگی سینما برای پاسخ دادن به سوالهای عمیق انسانی استفاده کنیم.
گفتگو از: الهام قبادی
انتهای پیام/
این روزها بازیگری شده جای مدل و مانکن ها و ارایشی شده ها