در این مراسم، هنرمندان جوان از جمله علیرضا جعفرزاده و محمد ثابت راد، محمد وزیری، فواد سمیعی و امیرمحمود صفرپور، امیر رفعتی و مهدی مرتضایی، علی رفیعی و فرامرز كلانتری در بخشهای مختلف به اجرای موسیقی پرداختند و همچنین هنرمندان پیشكسوت ساز و آواز استاد حسام الدین سراج، استاد شهرام میرجلالی و استاد داوود یاسری، با اجرای خود، لحظاتی به یادماندنی برای حاضران خلق كردند.
در بخش دیگری از این برنامه، فریدون شهبازیان، آهنگساز كشورمان، درباره وضعیت موسیقی سخن گفت. وی با اشاره به اینكه بسیاری از اهالی موسیقی نسبت به «موقعیت موسیقی» غفلت كردهاند، بیان كرد: در سال های اخیر، موقعیت موسیقی نادیده گرفته شده و تمام حوصله بزرگان این هنر به جای پژوهش در این زمینه، صرف تاریخی موسیقی شده است نه جغرافیای آن. باید اعتراف كنم بزرگوارانی كه از هشت سالگی تا پایان تحصیلاتم در موسیقی از آن ها آموختهام نیز در باب موقعیت موسیقی در این سرزمین دست به تحقیق نزدهاند و این مهم را نادیده گرفتهاند.
شهبازیان با اشاره به اینكه بیگمان تاثیر موسیقی در افكار و علایق مردم یكی از جنبههای مهم موقعیت موسیقی است، گفت: آیا ما در راه حفظ و اصالت و والایی موسیقی و ارجمندی آن گام برمیداریم یا روز به روز از بار اصالت آن میكاهیم و به سوی مقصدی روان هستیم كه به مالاندوزی میانجامد.
این موسیقیدان سپس با انتقاد از وضعیت موجود موسیقی، ادامه داد: می دانیم كه چند سالی است توجه به موسیقی جوانان با نام موسیقی پاپ شهرت یافته است ولی چون فرهنگ موسیقی ما چندان گسترده نیست و تشخیص خوب و بد برایمان دشوار است، اگر به همین منوال ادامه پیدا كند، این موسیقی به جای اینكه موجب تهذیب اخلاقی و تقویت فرهنگی شود، موجب سردرگمی خواهد شد. باید بدانیم موسیقی هنگامی می تواند موجب تربیت اخلاقی شود كه معنای هر شیوه و شكل آن بر همگان روشن باشد؛ مگر اینكه بپذیریم موسیقی هنری فاقد معنا و مفهوم است و هیچ نقشی در تعالی فرهنگ ندارد كه بیگمان چنین نیست.
فریدون شهبازیان افزود: این روزها برخی از كسانی كه در زنجیره موسیقی اصیل فعالیت می كنند از رواج موسیقی پاپ دلگیر هستند و فكر می كنند این موسیقی ویژه جوانان است كه آن ها را در فراموشی نگه داشته است. آن ها می گویند مردم موسیقی سنتی را پس میزنند، به دلایلی از جمله اینكه شاید تكراری است. اما مگر هر چیزی كه مكرر شد ملال آور است؟ دیوان حافظ تمام عمر با ماست و هر سخن نامكرر آن را مكرر در مكرر می خوانیم و لذت می بریم. باید بدانیم اگر گاهی ملودی یا موتیف های جذاب در موسیقی می شنویم برگرفته از موسیقی محلی یا ملی است.
دریغ از نغمهای كه به جان بنشیند و ماندگار شود
وی در ادامه با بیان اینكه این روزها در موسیقی پاپ نیز این تكراری بودن ها احساس می شود، گفت: متاسفانه معدود كارهای ارزشمندی هم كه در این زمینه منتشر می شود نمی تواند بی هویتی بقیه را جبران كند و دریغ از نغمهای كه به جان بنشیند و ماندگار شود.
این استاد پیشكسوت هنر موسیقی با بیان این هشدار كه «خطر بیخ گوش ما است»، ادامه داد: با كمال تاسف باید هشدار بدهم كه در خانهها وضعیت خوبی از نظر موسیقی وجود ندارد. موسیقی وارداتی به وفور و تا سرحد مسمومیت ذهنی از سوی فرزندانمان مصرف می شود و باید برای این موضوع فكری كنیم.
وی سپس به ویژگیهای موسیقی كشورمان پرداخت و گفت: اجرای بداهه نوازی و بداهه خوانی بسیار كار سختی است. بداهه نوازی در موسیقی ملل دیگر نیز وجود دارد اما بداهه خوانی در جهان منحصر به ماست و باید به آن ببالیم.
این آهنگساز با بیان اینكه اجازه ندهیم منافع شخصی ما موجب تخریب فرهنگی موسیقی شود، تاكید كرد: متاسفانه این روزها هركسی كه میتواند به زحمت صدای سازی را درآورد، ادعای آهنگسازی میكند و هركس بتواند فواصل موسیقی را تمیز بخواند ادعای خوانندگی دارد و همین طور در ترانهسرایی این وضعیت وجود دارد.
این مدرس موسیقی ادامه داد: برای اینكه موسیقی این مرز و بوم را از ورطهای كه در آن گرفتار شده نجات دهیم، لازم است چند كار انجام دهیم؛ اول اینكه دولت از هنرمندان به طور اعم و هنرمندان موسیقی به طور اخص حمایت كند كه عدهای مجبور نباشند، حیثیت ملی كشورمان را به دلیل برخی منافع مادی، رو به نزول ببرند. ضمن اینكه ایجاد مركزی به نام سازمان موسیقی كشور لازم است و البته به شرط آنكه خود هنرمندان اداره آن را بر عهده داشته باشند. تشكیل فرهنگستان موسیقی نیز اقدام لازم دیگری است؛ چرا كه در این مركز میتوان موسیقی سراسر ایران را جمع آوری و چارچوب ملودیک و ریتمیک آن را تدوین كرد كه این كار هم موجب توسعه موسیقی كشورمان میشود و هم اینكه دستمایه كار آهنگ سازان قرار گیرد و در این صورت است كه یک موسیقی واحد خواهیم داشت كه همه كشور را در بر خواهد گرفت.
شهبازیان با ابراز خرسندی از اجرای برنامه شب آواز ایرانی از سوی مركز موسیقی حوزه هنری تاكید كرد: شاید بتوان امیدوار بود جوانهایی كه با اشتیاق و انگیزه در زمینه موسیقی ملی كار میكنند، در آینده، فرهنگ و هنر این سرزمین را سامان ببخشند و برنامههایی مانند شب آواز ایرانی میتواند بستر مناسبی برای این ساماندهی باشد. من وقتی به اینجا آمدم از سالن، جمعیت حاضر و امكانات موجود شگفتزده شدم و جوانان باید قدر این امكان را بدانند؛ چرا كه برای من و بسیاری از دوستان من، هرگز فرصتی مهیا نشد كه در سن و سال جوانانی كه اینجا اجرای موسیقی داشتند، بتوانم روی صحنه باشم و كارم را برای مردم عرضه كنم.
انتهای پیام/