به گزارش
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از روابط عمومی کتابفروشی هنوز؛ ناصر فکوهی که بخش نخستین سخنرانی خود را به وضیعت نشر کتاب در ایران اختصاص داده بود و گفت: وضیعت نشر در ایران فاجعه است و با وجود امکانات متعددی که دراختیار داریم کوششی برای بهبود وضیعت نشر کتاب نکردهایم و فعالیت ما بیشتر موجب بدتر شدن وضعیت موجود بوده است.
او افزود: بیش از ۷۰ درصد کسانی که میتوانستند نقش مهمی در تولید فکر و اندیشه داشته باشند، در چند سال گذشته منفعل شدهاند و حوزه فکر و اندیشه را رها کردهاند.
فکوهی در ادامه با اشاره به سالهای ۱۳۳۵ تا اواخر دهه ۴۰ گفت: در فاصله این سالها اتفاقاتی در ایران رخ داد که موجب شد که افراد خلاق در این دهه در کشور ما رشد کنند و امروزه همچنان میراث این افراد برای ما به جا مانده است و بخشی از این افراد همچنان در تصمیمگیریهای فرهنگی نقش دارند، اما امروزه سیستمهای سرمایهداری به شکلهای مختلف در پی نابود کردن پتاسیلهای فکری هستند.
او افزود: در بازار نشر ایران ناشران سود میبرند و نویسندگان و مترجمان قربانیهای بازار نشر هستند که به خاطر نوکیسگی ناشران و خودشان به جای اینکه اقدام به تالیف و یا ترجمه آثار ماندگار کنند، هر کتابی را که شاید ارزش یک بار خواندن هم ندارد را مینویسند و یا ترجمه میکنند، تنها به این دلیل که نام خود را بر روی جلد یک کتاب ببینند و درآمدی هرچند ناچیز عایدشان شود. اگر بازار نشر ما سالم بود، شرایطی را فراهم میکرد که مولفان و مترجمان به بیراهه نروند و سرمایه و انرژی خود را صرف آثار ارزشمند کنند.
به گفته فکوهی؛ فاجعه نشر در ایران معطوف به یک حوزه نمیشود و در حوزه علوم اجتماعی این موضوع به شدت خودش را نشان میدهد، براساس آمار و ارقام موجود که از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منتشر میشود؛ هفتهای ۶۰۰ کتاب در حوزه علوم اجتماعی منتشر میشود که بخش عمده این کتابها، درسی و جزوه دانشگاهی هستند.
او افزود: به هر تقدیر رقم تولید و انتشار کتاب در حوزه علوم اجتماعی در ایران بسیار بالاست و با توجه به تجربه ۴۰ سالهام در حوزه علوم اجتماعی به عنوان مولف، مترجم، استاد دانشگاه چنین آماری بسیار عجیب است. اگر تنها ۱۰۰ مولف و مترجم در حوزه علوم اجتماعی در ایران فعالیت کنند باید تاثیر آنها را در جامعه ببینیم و برایند فعالیت آنها را در جامعه شاهد باشیم؛ اما این آمار و ارقام را تنها بر روی عطف کتابها میتوان دید و بیش از ۹۰ درصد مولفان و مترجمان این حوزه حضور و فعالیت اجتماعی ندارند.
فکوهی با بیان این مطلب که هیچ نظم و قانونی در حوزه نشر کتابهای علوم اجتماعی وجود ندارد، گفت: هر کتابی در این حوزه که شاید ارزش خواندن نیز نداشته باشد،ل منتشر میشود. زمانی که ما میخواهیم کتابی را تالیف و یا ترجمه کنیم، در ابتدا باید این پرسش را برای خودمان مطرح کنیم که این کتاب در کجای این علم قرار میگیرد و چه ضرورتی برای انتشار آن وجود دارد، این پرسش و پرسشهایی از این دست در موارد بسیار نادری مطرح و عملی میشود.
او با اشاره به تجربه خود با نشر نی برای ترجمه و تالیف کتاب در حوزه انسانشناسی گفت: سالها پیش زمانی که همکاریام را با این نشر شروع کردم؛ چون کتاب در حوزه علوم اجتماعی و انسانشناسی در ایران کم بود تصمیم گرفتیم که تالیف و کتابهای مبانی را آغاز کنیم و سپس به فکر تالیف و ترجمه کتابهای تخصصی در حوزه انسانشناسی باشیم و تجربه نشان داد که چنین رویهای بسیار سودمند است.
فکوهی با بیان این مطلب که ترجمه فضیلت مطلق نیست، گفت: هیچ ضرورتی وجود ندارد که هر کتابی در حوزه علوم اجتماعی ترجمه شود و بیشتر این کتابها تنها به خاطر زیبا کردن و جلوه دادن به قفسههای کتابخانهها منتشر میشوند و هیچ کاربردی ندارند. ترجمه بخشی از کتابها هم منطقی نیست و مطالعه آن برای کسی که حداقل بر زبان انگلیسی و یا فرانسه تسلط ندارد، ضرورتی ندارد. تعداد صفحات بخش قابل توجهای از کتابهای حوزه علوم اجتماعی در ترجمه دو برابر میشوند و اگر کتاب ۶۰۰ صفحه است باید برای فهم کتاب ۶۰۰ صفحه هم پانویس به کتاب اضافه کنیم تا مخاطب فارسی زبان آن کتاب را درک کند.
او با تاکید بر این مطلب که نو کیسگی مهمترین هدف بسیاری ازمولفان و مترجمانی است که اقدام به تالیف و یا ترجمه هر اثری بدون فکر و اندیشه میکنند گفت: به نظر من راههای بسیار و بدون دردسرتری برای این گروه از افراد وجود دارد و این افراد میتوانند اگر دغدغه این را دارند که نام خود را بر روی جلد کتاب ببینند با پرینت رنگی به این آرزو برسند، البته راههای دیگری نیز وجود دارد. چه ضرورتی وجود دارد که برای انتشار یک کتاب بیسر و ته دو درخت قطع شود.
فکوهی در ادامه با اشاره به قانون کپی رایت گفت: در ایران ناشران جاضر نیستند که کپی رایت را رعایت کنند و به دروغ اعلام میکنند که کپی رایت موجب میشود که قیمت کتاب در ایران افزایش پیدا کند، اما این حرف دروغی بیش نیست. معتبرترین ناشر دنیا برای کپی رایت ۲۰۰ یورو دریافت میکند که این رقم هیچ تاثیری آنچنانی بر قیمت کتاب نمیتواند بگذارد. اگر ناشران ایرانی کپی رایت را رعایت کنند در این صورت دیگر هر کتابی منتشر نخواهد شد و مترجمان هم به خاطر دشوار بودن فصلهایی از کتاب هنگام ترجمه، خودسرانه فصلهای کتاب را نمیتوانند حذف کنند و یا همزمان چند ترجمه بد از یک کتاب روانه باز کتاب نخواهد شد.
او افزود: معتقدم هر کتابی که بناست منتشر شود، باید ارزش این را داشته باشد که درختی را برایش قطع کنیم. به نظر من باید نشر ما به سمتی برود که دیگر ضرورتی برای انتشار کتابهای کاغذی وجود نداشته باشد و از سیستم نشر ناشران را حدف کنیم و مولفان بدون واسطه خودشان کتابهاشان را منتشر کنند و به دست مخاطبانشان برسانند. چنین اتفاقی با توجه به انقلاب اطلاعاتی ممکن است.
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام/