به گزارش
گروه انتخابات باشگاه خبرنگاران جوان،
غلامعلی دهقان سخنگوی حزب اعتدال و توسعه در گفتگوی تفصیلی با هفتهنامه مثلث به موضوع سرلیستی اصلاحطلبان و تمایل آنان به عارف و لاریجانی
پرداخته است.
در ادامه بخشی از این گفتگو را از نظر میگذرانید:
* شما برای ائتلاف با آقای لاریجانی و تشکیلاتی که راه انداختهاند کاری کردهاید؟از
شنیدن این خبر خوشحال شدیم و از تشکیل آن استقبال میکنیم. جالب این است
که یکی از دوستان قدیم ما آقای کاظم جلالی در این مجموعه نقش خیلی فعالی
دارد. کاظم جلالی تا سال 86 عضو شورای مرکزی ما بود.این دوستان با خودمان
بودند و به هر دلیلی در دهه 80 نسبت به ما نقد داشتند. بخصوص در دولت
احمدینژاد نظرشان این بود که نقدهای ما تند و نیش گزنده دارد و از ما جدا
شدند.
* برای پیوستن آنها به مجمع خودتان برنامهای دارید؟ما که همیشه به عنوان شاقول بودهایم. اصلا اعتدال یعنی شاقول . آنها دوباره دور شدند و ما دوباره به آنها نزدیک شدیم.
* یعنی پیامی رد و بدل شده و برنامهای برای این ماجرا دارید؟فکر
میکنم با دوستانی که در این مجموعه هستند پیوندهای عاطفی خیلی خوبی داریم
و فکر میکنم باید جلوتر برویم و باز هم باید منتظر ثبتنامها بمانیم تا
ببینیم چه کسانی وارد صحنه میشوند ولی فکر میکنم به مجموعه دوستانی که
تحت عنوان معتدلین اصولگرا هستند، خیلی نزدیک هستیم.
* نکتهای که از
انتخابات سال قبل تا کنون وجود دارد بحث آقای عارف است، در انتخابات قبلی
برای کنارهگیری آقای عارف با دوستان اصلاحطلبتان به تفاهمی رسیدید
استدلال شما آن زمان جدا از اینکه نسبت تشکیلاتی با آقای روحانی داشتید
برای اینکه آقای عارف نباشد چه بود؟ یعنی در آقای عارف چه چیز را کمتر از
آقای روحانی دیدید؟ما از اول با آقای روحانی بودیم. آقای عارف را
هم نظام تأیید میکرد ولی بالاخره سابقه اصلاحطلبی داشت ولی آقای روحانی
نداشت که این یک نوع برتری بود. روحیات فردی آقای روحانی برای اجماعسازی
بین نیروها و همان تشکیل مجلس عقلا نکته مثبتی بود که میتوانست هم
اصلاحطلبان و هم اصولگرایان را داشته باشد و هم شخصیتهای حدفاصل بین دو
جناح را. اگر به مصاحبههای آن روزها برگردیم میبینیم که بیشتر روی این
مسائل تکیه میکردم و سیاست خارجی. مشکلات ما همان مشکل اتمی بود که الان
در حال حل شدن است اما آن زمان یازده سالگی این مشکل را پشت سر گذاشته
بودیم. با توجه به اینکه آقای روحانی معروف به شیخ دیپلمات و یک سیاستمدار
با نفوذ در ساخت قدرت جمهوری اسلامی است و معادلات و قدرتهای جهانی را هم
خوب میشناسد آن روزها به این دلایل و شخص حقیقی بنده ایشان را ترجیح
میدادم نه تنها به آقای عارف بلکه به آقای قالیباف، محسن رضایی و حتی
ولایتی. علاوهبر این قدرت نطق هم یکی از برتریهای آقای روحانی بود.
* در
مجموعهای که این نظرات را داشتند که آقای روحانی نسبت به آقای عارف برتری
دارد، کارگزاران هنوز این نظرش را حفظ کرده و معتقد است برای مجلس هم نظرش
نسبت به آقای عارف درست است و ایشان نهایتا میتوانند به عنوان رئیس
فراکسیون اصلاحطلبان باشد. شما به عنوان حزب اعتدال و توسعه هم هنوز
نظرتان را نسبت به آقای عارف حفظ کردهاید؟ مثلا فکر میکنید آقای لاریجانی
بهتر میتواند مجلس را ریاست کند یا فردی شبیه آقای لاریجانی؟به نظرم هر کدام محاسنی دارند و البته هر کدام نسبت به دیگری برتریها و مزایایی دارند.
* آیا
آقای عارف میتواند میان نیروهای مختلف در مجلس آینده اجماع ایجاد کرده و
با کنترل و هدایت مجلس رابطه با دولت را برای پیشرفت امور مدیریت کند یا
آقای لاریجانی راحتتر میتواند این کار را انجام دهد؟اگر بخواهیم
واقع بینانه نگاه کنیم فکر میکنم شانس معتدلین اصولگرا در مجلس آینده با
توجه به اینکه احتمال تأییدشان هم زیاد است بیشتر است.
* در مقام حمایت ترجیح میدهید از آقای عارف برای ریاست حمایت کنید یا از آقای لاریجانی؟خیلی سخت است چون بالاخره آقای عارف یک از خودگذشتگی کرد که به نظرم یک بدهی به ایشان داریم.
* اما آقای عطریانفر معتقد است که پرونده انتخابات 92 بسته شده است.همین جاست که کار سیاستورزی به خصوص در ایران مشکل میشود. یک موقع عقل چیز دیگری میگوید و یک موقع هم احساس چیزی دیگر.
* شما از عقل پیروی میکنید یا از احساستان؟کنشگر سیاسی باید معمولا بین این دو یک توازن ایجاد کند. ما نمیتوانیم نادیده بگیریم.
* مثلا از حد رئیس فراکسیون عبور میکنید، یعنی حقی هم به ایشان دادهاید؟البته سوال خیلی زود هنگام است و باید جلوتر برویم و باید دید رای مردم به سمت کدام شخصیتها و جریان است.
* این
طور از شما بپرسم که مشکل کارگزاران با آقای عارف چیست؟ عارف یک شخصیت
سیاسی است، معاون دولت اصلاحات بوده و تنها کاندیدای اصلاحطلب بوده که
مجوز حضور در انتخابات را داشته است، یعنی نظام او را تأیید کرده است.
کارگزاران
الان عضو رسمی جبهه اصلاحات است. همان طور که آقای عارف گفت امیدواریم با
اعتدال و توسعه به لیست برسیم ولی با کاگزاران قطعا میرسیم.یعنی چون عضو
شورای عالی سیاستگذاران است باید تابع تصمیمات این مجموعه باشند. ما چون
اعتقاد داشتیم که پرچمدار جریان میانه هستیم، این ادعا را داشتیم که چون
هیچ وقت عضو این مجموعه نبودیم، برای حفظ برند و هویت میانه و اعتدال در آن
جمع قرار نگیریم. دلیل عدم حضور ما ضمن نزدیکیهایی که با این مجموعه
داشتیم، همین بود. در گفتوگوی شما با آقای عطریانفر تیتر خوب «نقد
لاریجانی از نسیه عارف بهتر است» را دیدم. کارگزاران یکدست نیستند و اگر
بخواهیم موضع رسمیشان را بدانیم باید تابع تشکیلات باشند. اما اگر بخواهیم
فردی نظر دهیم میشود مثل همین. بنده یک زمان به عنوان سخنگوی مجموعه و یک
زمان هم به عنوان نظر شخصی خودم نظر میدهم. پاسخ به این سوال برایم سخت
است. چون هر کدام را بخواهیم ترجیح دهیم، نکات مثبتی داشته و قطعا بحث عقل و
احساس اینجا خیلی مهم است.
* برخی میگویند آنچه میان اصلاحات
میگذرد درواقع نزاع فکری آقای هاشمی با رئیس دولت اصلاحات است. درواقع
بنیاد باران و کارگزاران الان با هم وزن کشی میکنند. این تعبیر چقدر درست
است؟به هر حال در جلسه اول شورای عالی سیاستگذاری، آقای عارف نیامد.
* مگر رئیس نبود؟در جلسه اول مشخص نبود.
* ولی از قبل گفته بودند که قرار است آقای عارف رئیس شوند.بله
از دو، سه روز قبل عنوان شده بود ولی ایشان نیامد. در جلسه دوم که ما
نبودیم بعدا مطرح شد که چند نفر از نزدیکان عارف به این مجموعه پیوستند.
آقایان توفیقی، نادری و رسولی و خانم کولایی. معلوم شد که عدم حضور ایشان
هم در جلسه اول چندان تصادفی نبوده و بالاخره خواستههایی داشتند که در
جلسه دوم شرکت کردند. من این را در بافت قدرت ایران طبیعی میدانم.
* پس حرف من را تأیید میکنید؟فراموش
نکنیم کارگزاران در زمان تشکیل از شورای مرکزی فوقالعاده قوی، نیروهای
کارآمد و مدیری که در دهه 60 در سمتهای مختلف و مناسب دیگر فعال بودند،
برخوردار بود. با توجه به اینکه کارگزاران خود را میراثدار یک جریان
میدانند و هزینه هم دادهاند(مسائل مربوط به کرباسچی) نمیتوانیم
کارگزاران را نادیده بگیریم. اما منطق تاریخی به ما میگوید که چقدر باید
از تاریخ گزیده شویم؟ در شورای دوم همین اتفاق افتاد. در شورای دوم،
آزادترین انتخابات بعد از مجلس اول بود. همه بودند، آقای محسن سازگارا که
بعدا به خارج از کشور رفت کل این خیابان ولیعصر(عج) را عکس زده بود! ملی-
مذهبیها دو لیست داده بودند و آن زمان مرحوم سحابی زنده بودند. خانم اعظم
طالقانی هم یک لیست داده بود. مشارکت و آقای تاجزاده یک لیست
دادند. اصغرزاده و مهندس عاشوری هم یک لیست دادند. آبادگران باری 200 هزار
نفر توانست شورای شهر را بگیرد و احمدینژاد از دلشان بیرون آمد. نفر
سومشان فقط شورای انقلاب هزار رای داشت؛ آقای زریبافان. میخواهم بگویم
وزن کشیها به جای خود اما واقعیتهای تاریخی را هم ببینیم که بعضی وقتها
همین وزن کشیها و منیتها و اینکه او بگوید کارگزاران و دیگری بگوید
اعتدال و توسعه، حتی باید اضافه کنم که بگوییم ما معتدلین اصولگرا هستیم
باید واقعیتهای جامعه را ببینیم. بالاخره گسست جامعه ما امروز چیست؟
اصولگرا- اصلاحطلب است یا نه اعتدال- افراط است؟
* در دو، سه آوردگاه
که این دو با هم رقابت کردند، طیف آقای هاشمی پیروز شده است. یعنی 92 نظر
آقای هاشمی غالب میشود و در انتخاب نامزد برای شهرداری تهران کاندیدای
مورد نظر آقای هاشمی انتخاب میشود. الان هم زور کارگزاران بر آقای خاتمی و
بنیاد باران میچربد؟ تجربه شما به عنوان یک فرد سیاسی میگوید که در
نهایت این اتفاق میافتد یا نه؟به هر جهت آنجا سازوکار رای است.
* قبل
از این اصلاحطلبان یک سازوکار دیگر داشتند. یک شورای صد نفره درست کردند و
یک شورای 12 نفره که همه سر این اختلافات از میان رفت. آنجا آقای موسوی
لاری نتوانست و الان هم در همین شورای سیاستگذاری اخبار غیر رسمی که حکایت
از دلخوری آقای عارف داشت را میشنیدیم. اکنون چهرههای مهمی از کارگزاران
مثل آقایان عطریانفر، مرعشی، قوچانی و لیلاز در مصاحبههایشان تلاش میکنند
که سطح آقای عارف را به او یادآوری کنند. بازهم سوالم را تکرار میکنم که
این طیف دقیقا چه برهانی برای این ایده خود دارند؟
فکر میکنم حرکت
حزبی در جناح را کارگزاران شروع کردهاند. حرکتی متفاوت در جناحبندیهای
دهه 70 را استارت زدند و بعد البته جبهه مشارکت نوآوریها و خلاقیتهایی
داشت که باز هم آقای عارف در این مجموعه نبود.
* یعنی مشکل این است که آقای عارف اصلا سبقه اصلاحطلبی ندارد؟اتفاقا
در صنعتی شریف هم همین سوال را کردهاند که چرا تند نیستید؟ و پاسخ داده
که دیدگاههایی دارد که رسانهای نمیکند. بالاخره مشی آقای عارف نوعی
اصلاحطلبی آرام و بدیع یزدی است. این طوری بگوییم که بخشی از روحیه یزدی
هم در این ماجرا دخیل است، همان طور که رئیس دولت اصلاحات هم چنین حالتی
داشت.(با خنده)
* یعنی میخواهید بگویید که مشکل آقای عارف این است که در نهایت ممکن است پای اصلاحات نایستد؟
نه،
اتفاقا معتقدم روش آقای عارف در ایران جواب میدهد و این را با توجه به
بافت قدرت و نظام عرض میکنم. برای همین هم مانده است. عارف الان را با
عارف دهه 70 مقایسه کنید و با عارف دهه 80. اعتدال و توسعه هم همین بوده
است. مشی سیاسی آقای عارف خیلی بیشباهت به اعتدال و توسعه نیست. آنجا که
میان لاریجانی یا عارف سکوت کردم، یکی از دلایلش همین بود. یعنی خیلی هم بد
عمل نمیکند و خوب عمل میکند. شما باید یک نگاه کلان داشته باشید.
محمدرضا خاتمی چند بار صراحتا اعلام کرده که ما اصلاحطلب 18 سال پیش
نیستیم. سعید حجازیان هم همین طور و علی شکوریراد هم انتقاد جدی نسبت به
برخوردهایشان با آقای هاشمی در مجلس ششم داشت. حالا میگویند ما
نمیخواستیم و از دستمان در رفت و فضای رسانهای بود. دو دهه گذشته بود که
این اتفاق دوم خرداد افتاد و باید اینها را قبول کنیم. حالا میفهمند که
کجای جغرافیای سیاسی قرار دارند و در کدام جامعه کار سیاسی انجام میدهند.
ظرفیتهای جامعه و تحولات پیرامونی ما چقدر است؟ فکر میکنم آقای عارف از
آن دسته از افراد است که همیشه تلاش داشته کار سیاسی به شکل اصلاحطلبی
انجام دهد منتها با کمترین هزینه، من فکر میکنم حداقل ما آقای عارف را از
این جهت خیلی درک میکنیم.
انتهای پیام/
باشگاه خبرنگاران جوان: انتشار مطالب خبری و تحلیلی
رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت
اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان
اینجا کلیک کنید