وی در اینستاگرام خود نوشت: " همه ى ماها يك سرى بت براى خودمون در بچگى داشتيم، بت هاى من مثل خيلى از
پسر بچه هاى ايرانى ديگه "راكى" بود نه سيلوستر استالون! فكر مى كردم كه
كلا اسمش اينه ، "آرنولد" بود و "جكى چَن" اين ٣ تا رو من مى پرستيدم و
ديوار اتاقم پر از پوسترهاى اينا بود. شبا خوابشون رو مى ديدم و روزام رو
با فيلماشون شب مى كردم اصلا يه دنيايى بود
در
سال ١٩٩٠ پدرم به اتفاق آقاى مهرجويى براى فيلم هامون به جشنواره ى فيلم
توكيو دعوت شدن. روزى كه پدرم اين خبر رو به من داد كه به زودى به ژاپن
خواهد رفت ازم خواست كه بهش بگم از اونجا چى مى خوام ، بعد از يه ليست بلند
بالا از تمام ماشين كنترلى ها و اسباب بازى هاى جور واجور ، به شكل شفاهى
ازش خواستم كه حتما يا با راكى يا آرنولد و يا با جكى چان يه عكس براى من
بگيره.. آخه شعور هم خوب چيزى بود من از بازيگر فيلم "هامون" خواستم كه بره
به دنبال يكسرى اَكشن مَن. پدر طبق معمول به من جواب مثبت داد و
رفت.....١٤ يا ١٥ روز بعد برگشت و وقتى داشت سوغاتى هاى من رو مى داد اين
عكس رو از توى چمدونش درآورد و گفت فكر مى كنى كيو ديدم؟؟؟ بعد
برام تعريف كرد كه وقتى كه داشتن از جلسه ى پرسش و پاسخ با آقاى كوراساوا
برمى گشتن ، جكى چان رو توى سالن جشنواره به شكل كاملا اتفاقى مى بينن و
پدر ازش مى خواد كه باهم عكس بگيرن..! يعنى به جاى اينكه پدر با كوراساوا
عكس بگيره مجبور شدن با اين آقا عكس بگيرن!
پوريا شكيبايى كه روزى خوشبخترين پسر هفت ساله ى روى زمين بود.»
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان
اینجا کلیک کنید.
انتهای پیام/