سینمای کمدی ایران، امروز حرفی برای گفتن ندارد.

حوزه سینما گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ هر زمان که از سینما و شاخه‌های آن صبحت می‌شود، مسلماً ژانر کمدی، در هنر هفتم یکه تازی می‌کند. کمدی، زبان گویا و لطیف و در عین حال تأثیرگذار اهالی فیلم‌ساز در تمام دنیاست و این جماعت هنر دوست، به خوبی دریافته‌اند که با آثار کمدی، می‌توان مسائل مختلف جامعه را به تصویر کشید در واقع هنگامی که هنر سینما با هنر طنز آمیخته شد، آثاری گیرا و جذاب برای مخاطب به نمایش درآمد.

آن زمان که سینما در ایران وارد شد، در کنار آثار اجتماعی و درام، فیلم‌های طنز در خور توجهی نیز ساخته شد. زمانی در سینمای ایران، مردم برای دیدن میری، ظهوری و وحدت به سینماها می‌رفتند و به خوبی از این شاخه سینما استقبال می‌کردند.

سینمای طنز ایران در آن زمان، آن‌گونه تعریف شده بود اما انقلاب در ایران سلیقه‌ای جدید برای مردم تعریف کرد. با توجه به مشکلاتی نظیر جنگ، مشکلات اقتصادی،‌ تغییر شرایط اجتماعی و سبک زندگی مردم، در سینمای کمدی ایران نیز، انقلاب ایجاد شد. شاید سرآمد فیلم‌های ژانر طنز در ابتدای انقلاب، فیلم «اجاره نشین‌ها» اثر داریوش مهرجویی بود. استقبال بی‌نظیر مردم، از این طنز معناگرا که مشکلات آن روز جامعه را به تصویر کشید، خود گویای این تغییرات است. «اجاره نشین‌ها» نشان داد که معضلات اجتماعی در قالب طنز و البته در مقام سوژه می‌تواند مردم را به خنده سوق دهد و آن‌ها را به فهم عمیق مطالب نزدیک کند.

اگر در سینمای طنز بعد از انقلاب، فیلم‌هایی نظیر «اجاره‌نشین‌ها» را مبدأ و شروع طنز اجتماعی قرار دهیم، سینمای طنز شاخه‌ای مستقل در سینما شد.

در سال‌های بعد، طنز در سینمای دفاع مقدس نیز نفود کرد. فیلم «لیلی با من است» کمال تبریزی، اولین فیلم دفاع مقدسی بود که با طنز آمیخته شده بود.

ارتباط بسیار خوب مردم با این فیلم و فتح گیشه باعث شد که «لیلی با من است» از آثار شاخص این ژانر جذاب باشد، اما بعدها این تلفیق میان سینمای دفاع مقدس و ژانر طنز، نتیجه خوبی نداشت. «اخراجی‌ها» دو و سه، مصداق بارز این صبحت‌هاست.

از سوی دیگر، بسیاری از فیلمسازها نتوانستند مفهموم طنز و سینمای کودک و نوجوان را درک کنند و تعریف درستی از آن داشته باشند «آرزوهای بزرگ»، «الو الو من جوجوام» و «دزد عروسک‌ها» از این دست کارهاست. شاید ورود ناگهانی «کلاه قرمزی و پسر خاله» کمی از دردهای این ژانر را تسکین دهد. آمار فروش فوق‌العاده و حضور افراد بالغ در کنار خردسالان در سینما برای دیدن این فیلم، نکته شاخص این اثر متفاوت سینمای ایران بود، اما هیچ گاه تک اثر، نمی‌تواند به تنهایی موجب موفقیت سینمای کمدی و کودک نوجوان باشد.

در واقع نوعی بلاتکلیفی و سردرگمی در دهه‌های شصت، هفتاد و هشتاد در سینمای طنز وجود داشت و این ژانر نتوانست تعریف درستی از خود به مخاطب ارائه دهد و شاخه‌هایی همچون کودک و نوجوان، دفاع مقدس و ژانر اجتماعی را در خود حل کند.

از هر منظری که به سینمای کمدی ایران نگاه می‌کنیم، کمبود در آن مشاهده می‌شود. نبود فیلمنامه قوی و مدون و متکی به قصه، با موضوعات مختلف اجتماعی و گیرا، یک سر این بی‌سر و سامانیست که نبود افراد نابلد در این حرفه‌، مشکلات این ژانر را به کمال رسانده است.

محدود شدن به 10 تا 15 بازیگر کمدی در سینما دلیل دیگر این بی‌سر و سامانی است. بازیگرانی که همواره یک واکنش خاص دارند و یک نقش را در چند فیلم بازی می‌کنند با جملات تکراری و اغلب شوخی‌های غیر مؤدبانه و هجو.

«پاپوش»، «بلوف»، «در شب عروسی»، «داماد خجالتی» و «سه‌درجه تب»، «اسپاگتی در هشت دقیقه» و بسیاری از آثار دیگر مؤید صبحت‌های گفته شده است و می‌توان با صراحت گفت که این شاخه، بعد از گذشت حدود سی ‌سال از عمر خود البته بعد از انقلاب، هنوز در کودکی خود مانده است و رشد محسوسی نداشته است.

البته باید به موفقیت آثاری همچون «صورتی» اثر فریدون جیرانی؛ «پسر آدم، دختر حوا» و «ورود آقایان ممنوع» به کارگردانی رامبد جوان اعتراف کرد که هم در بحث فیلمنامه موفق بوده‌اند و هم در انتخاب بازیگر و ساختارشکنی در این ژانر.

اما در این روزها شاخص‌ترین اثر کمدی که روی پرده سینماست، «گینس» ساخته محسن تنابنده است. تنابنده بر خلاف کارهای قبلی خود در جایگاه بازیگر، فیلمنامه‌نویس و بازیگردان، این بار در کارگردانی و فیلم‌سازی موفقیتی نداشته است. تنها نکته مثبت این فیلم، کشیدن مخاطب به سمت سینما و فتح گیشه است که آن را هم مدیون حضور «رضا عطاران» شاخص‌ترین چهره کمدی سینمای ایران است. باز هم این فیلم‌ مانند اغلب آثار کمدی، فاقد فیلمنامه قصه محور است.

شاید تنابنده در مقام نویسنده و کارگردان، فراموش کرده است که این فیلم توسط کودکان و نوجوانان نیز دیده می‌شود و این الفاظ زشت و غیرمؤدبانه، تأثیر منفی بر آن‌ها می‌گذارد. هر چند که اگر باز هم این فیلم توسط این قشر جامعه دیده نمی‌شد، باز هم شوخی های هجو، نوعی ابتذال را در سینما ایجاد می‌کند.

در آخر نیز باید به آن دست از روشنفکرانی که همواره هالیوود را مقصود و الگوی خود می‌دانند، گفت: در همین سینمای هالیوود بیش از یک قرن است که کمدی‌های گوناگون ساخته می‌شود و تا الان هم بازار خود را دارند، اما آن‌ها نیز همواره قصه تعریف می‌کنند و کمدی را با اصول و قاعده در قالب فیلم به مردم عرضه می‌کنند. حتی سینمای پایکوزی یا به اصطلاح ما، سینمای سوپرمارکتی آنها، با وجود کیفیت پایین‌تر، همواره این اصول و قاعده را سرلوحه کار خود قرار می‌دهند.


یادداشت از: محمدرضا فلاحی



انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.