حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ روحالله مهدی پورعمرانی نویسنده، 9 دی 1339 در آمل متولد شد. پورعمرانی از سال 1375 نوشتن را به طور جدی آغاز کرد. در ابتدا چند داستان کوتاه نوشت و بعد به نقد و بررسی ادبیات داستانی پرداخت. مجموعه داستانهای «ماه تی تی»، «ماه سلطان»، «شب بود ماه پشت ابر بود»، همچنین کتاب پژوهش ساختارشناسی افسانه «بز زنگوله پا»، در سال 1395 و رمان «آن که نوشت» در سال 1392 از وی به چاپ رسید.
*آقای پورعمرانی چه تفاوتی میان ادبیات بومی و غیر بومی است؟
ادبیات بومی دایره مخاطبین محدودی دارد مثلاً شعر مازندران اغلب زیرمجموعه مربوط به خود را دارد. اما ادبیات غیر بومی فراتر و دایره گستردهتری را شامل میشود. اگر بتواند از مرزها فراتر برود خوانندگان گستردهتری را به خود جذب میکند.
*روند فعلی ادبیات داستانی را چطور ارزیابی میکنید؟
اگر شرایط مناسب و سهلتر شود کارهای گوناگون از نویسندگان متعددی ارائه خواهد شد. اما برخی از داستانها به دلیل عدم امکان نشر در فضای مجازی منتشر میشوند و این مسأله به سیاستگذاریهای چاپ و نشر بر میگردد و موجب شده آنطور که شایسته کتاب و سطوح داستاننویسی است اثر منتشر نشود.
*چه موانعی را بر سر راه این روند میبینید؟
مسأله پخش کتاب است. توزیع کتاب در کشور با ضعف روبروست. ما در حدود 10 هزار کتابفروشی در کشور داریم که علاوه بر کتاب، نوشتافزار نیز ارائه میدهند، در صورتی که تیراژ کتاب پایینتر از هزار نسخه است و اگر هر کتابفروشی تنها یک کتاب را که تازه وارد بازار کتاب میشود، به فروش برساند، تیراژ کتاب حدود 5 هزار نسخه خواهد بود و متأسفانه این بخش نیز سیاستگذاری نشده است و یک بیسامانی در زمینه پخش کتاب شمرده میشود.
اما شاید مسأله بعدی گرانی کتاب باشد که البته به نظر من اینگونه نیست، بلکه مردم به دلیل افزایش دغدغههای معیشتی فرصتی برای کتاب خواندن ندارند، اینها اهم مشکلات و موانع این روند است.
*چه راهکارهایی را برای رفع این موانع پیشنهاد میکنید؟
باید سیاستگذاریها را تغییر و فرصتی دوباره به کتاب و نشر داد. باید سعی بر این داشت کتاب را در سبد روزانه مردم قرار بدهیم. این کار پیش نیازهایی دارد که به سیاستگذاریهای علمی کلان جامعه برمیگردد.
*از نظر شما برگ برنده و یا نقطه عطف داستاننویسی چه چیزی میتواند باشد؟
به نظر من برگ برنده درک موقعیتهای زندگی در جامعه و مهارت پروراندن موضوعات اجتماعی و چگونگی تولید و باز تولید موضوعات ادبی است.
*به نویسندگان جوانی که تازه پا به این عرصه گذاشتهاند چه توصیهای دارید؟
این تجربه یک شبه به دست نمیآید، من تمرین و ممارست را به علاقهمندان توصیه میکنم. لذا بیشتر بخوانند، خوب بخوانند و کمتر بنویسند و همچنین از شتابزدگی پرهیز کنند.
*آقای پورعمرانی از بین نویسندگان ایرانی قدیم و معاصر سبک کدام نویسندهها را بیشتر میپسندید؟
از نویسندگان قدیم آثار صادق چوبک، بهرام صادقی، احمد محمود و از نویسندگان جدید شهریار مندنیپور را بیشتر میپسندم.
*رابطه شما با محافل ادبی چگونه است؟
خیلی با این محافل ارتباطی ندارم زیرا متأسفانه این گونه محافل دچار خردهکاری و جناحبندی ژورنالیستی شدند و اغلب دغدغه آنها رشد ادبیات نیست. البته این از یک جهت خوب است زیرا آثار این محافل را انعکاس میدهد ولی از جهتی باعث میشود، نوآوری و خلاقیت نویسندگان جناحها کانالیزه شود و به تدریج به سمت سفارشینویسی روی بیاورند.
*و اما سؤال آخر، آینده ادبیات کشور را چطور پیشبینی میکنید؟
اگر ادبیات جامعه ما نتواند از مرز پایش را فراتر بگذارد و جهانی شود و درونمان حبس شود، حرفی برای گفتن در دنیا نخواهد داشت. این در صورتی است که ادبیات دنیا بر دوش تکنولوژی سوار شده است و اگر با روند جهانی تکنولوژی پیش نرویم، افت شدیدی خواهیم کرد. اما امیدوارم با این تکنولوژی و ترجمهها و کتابهای گویا همراه شویم تا شایستگی ادبیات ایران در دنیا مطرح شود.
گفتگو از: اکرم رضایی ثانی
انتهای پیام/