نمی‌دانم بعد از اتمام این کار اولین نقش خوبی که به من پیشنهاد می‌شود چیست. در کل بازی در یک کاراکتر خوب بیش از هر چیز برای من اهمیت دارد.

حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ روزهای گرم تابستان بار دیگر آغازی شده برای گرد هم‌ آمدن گروهی از هنرمندان عرصه سریال‌سازی.

«پشت بام تهران» عنوان مجموعه‌ای است به تهیه‌کنندگی زینب تقوایی و کارگردانی بهرنگ توفیقی و بازی بازیگرانی چون کامبیز دیرباز، آزاده صمدی،‌ لعیا زنگنه، ثریا قاسمی، بهزاد فراهانی، لیندا کیانی و نوید خداشناس. به همین بهانه با کامبیز دیرباز بازیگر نقش «غیاث» در این مجموعه گفتگویی در خصوص جزئیات این سریال و موضوعات دیگر داشته‌ایم که در ادامه می‌خوانید:

نقش خود در سریال «پشت بام تهران» را توصیف کنید.

در این سریال نقش غیاث که یک جوان 36 -35 ساله است را بازی می‌کنم که در شروع قصه مجرد است. داستان این مجموعه به روز بوده و در همین سال اتفاق می‌افتد. در واقع قصه کار به روز است و یکسری مشکلات خانوادگی در آن وجود دارد که روی شخصیت «غیاث» تاثیر مستقیم گذاشته و باعث به وجود آمدن عقده‌هایی برای او شده که احساس می‌کند باید انتقامش را از دنیای پیرامونش بگیرد و به جای اینکه به حل مسائل خود بپردازد. معضل جدیدی به مشکلات قبلی اضافه شده و در کل تقدیر و سرنوشت روی خوش به او نشان نمی‌دهد.

البته این روند در ابتدای داستان به این شکل بوده و وقتی جلوتر می‌رویم متوجه می‌َشود که با مدیریت روی رفتار و زندگی خود مشکلات را از سر راه خود بردارد.

با این حساب رگه‌های منفی را در این نقش مشاهده می‌کنیم؟

در واقع نقش «غیاث» یک شخصیت ضد قهرمان و به طور کامل خاکستری است. اما اینکه تا آخر قصه به همین شکل باقی بماند مشخص نیست و در حال حاضر تصمیمی برای آن نگرفته‌ایم، تا کنون آقای نعمت‌الله ده قسمت از کار را از پیش نوشته‌اند، مابقی داستان در ذهن اوست اما اینکه قرار است به کجا برسد معلوم نیست، حتی اگر می‌دانستیم هم قصه را لو نمی‌دادیم و تا همین جا شما و خوانندگانتان بدانید کافی است. (باخنده)

همکاری با آقای بهرنگ توفیقی چطور است؟

این دومین همکاری من با بهرنگ توفیقی است. حدود 15-16 سال رفاقت پشت این ماجراست. بنابراین کار کردن با وی خیلی خوب و بسیار راحت است. بهرنگ آرامش عجیبی در رفتارش دارد و این آرامش جلوی دوربین به شدت به ما منتقل می‌َشود. به همین دلیل من و گروه ما با همین آرامش به کارمان ادامه می‌دهیم.

میزان استقبال مردم از این سریال را چطور پیش‌بینی می‌کنید؟

در حال حاضر کمی پیش‌بینی کردن سخت است اما باید بگویم در این کار با وجود قصه، پتانسیل وسواس و دقتی که این مثلث یعنی سعید نعمت‌اله، بهرنگ توفیقی و ما بازیگران تشکیل داده‌ایم، احساس می‌کنم بالای نود درصد از بینندگان استقبال خوبی از این مجموعه داشته باشند. زیرا بینندگان تلویزیون به طور معمول علاقه‌مند به قصه بوده و تجربه نشان داده که هر سریالی که قصه خوبی داشته باشد را مخاطبان دنبال می‌کنند و این در حالی است که این سریال سرشار از قصه است. 

همچنان قصد دارید سریال کار کنید؟

من قصد دارم رل خوب کار کنم. نمی‌دانم بعد از اتمام این کار اولین نقش خوبی که به من پیشنهاد می‌شود چیست. آیا این نقش در سینما است و یا تلویزیون. در کل برای خودم خط‌کشی ندارم چرا که بازی در کاراکتر خوب بیش از هر چیز برای من اهمیت دارد.

تفاوت‌های موجود در کاراکتر «غیاث» و سایر نقش‌هایی که تا کنون کار کرده‌اید در چیست؟

به طور تقریبی می‌توانم بگویم که کاراکتر غیاث در «پشت بام تهران» شباهتی با دیگر نقش‌هایی که بازی کرده‌ام ندارد. اما ممکن است طبقه اجتماعی که در آن زندگی می‌کند، شبیه نقش‌های قبلی باشد. طبقه فرودستی که به روز پول درآورده و به شب خرج می‌کند اما در کل شباهتی بین این نقش و نقش‌های قبلی نمی‌بینم.

ویژگی‌ اصلی سریال «پشت بام تهران» را چه می‌دانید؟

متن بسیار خوب، قوی، فوق‌العاده و داستان‌های در هم تنیده شده آن.

بنابراین طرف صحبت شما سعید نعمت اله است؟

بله، صد درصد یکی از دلایلی که من به مدت 3-2 ماه برای شروع این کار صبر کرده‌ام و همه نقش‌های پیشنهاد شده را رد کردم- با اطمینان رد کردم- بدون شک به انتخاب خودم قلم سعید نعمت‌اله است. قبل از اینکه سریال «میکائیل» را کار کنم،‌ این احساس را نسبت به قلم سعید نعمت اله داشتم، در ادامه و بعد از بازی در «میکائیل» و بازخوردی که از آن کار گرفتم برایم مسجل شد که کار سعید خوب بوده و به شدت کار خود را بلد است. امیدوارم این مجموعه همکاری آخر ما نباشد.

آیا همیشه و همه نویسنده‌ها سر صحنه فیلمبرداری حضور دارند؟

نه، نه. فقط سعید به این شکل است. خیلی از متن‌ها هستند که به علت‌های مختلف خریداری شده  و نویسنده از ساخت آن از دخل و تصرف‌ها و کم و زیادهایی که در آن اعمال می‌شوند، خبر ندارد. اما سعید تا پلان آخر حضور دارد و این به بازیگر دلگرمی می‌دهد، زیرا صاحب آن جمله و اثر که قرار است من آن را بازی کنم و به آن جان ببخشم، سرصحنه حضور دارد و پشتوانه است. چرا که اگر من اشتباهی را مرتکب شوم، صاحب متن حضور داشته با هم آنرا تکمیل می‌کنیم و در نهایت آن مثلثی که عرض کردم (کارگردان، نویسنده و بازیگران) اینجا شکل گرفته و این اخلاق نعمت‌اله بسیار خوب است. او برای تک تک کلمه‌هایی که می‌نویسد ارزش قائل است.

به چه دلیل در این مدت پیشنهادهای دیگر را نپذیرفتید؟

بعد از صحبت‌ با سعید نعمت‌اله و قطعی شدن همکاری در «پشت بام تهران» فیلمنامه‌ای را قبول نکرده و نخوانده‌ام. البته از همه کسانی که پیشنهاد دادند، عذرخواهی کردم. چرا که قول و قرار داشتم و باید منتظر رسیدن زمان فیلمبرداری می‌شدم.

وضعیت فیلمنامه‌های کنونی را چطور می‌بینید؟

متاسفانه در حال حاضر با فقر فیلمنامه‌ مواجه هستیم. به جرات می‌توان گفت از بین ده فیلمنامه‌ای که به دست من می‌رسد نه تای آن خوب نیست و این شرایط واقعا جدی است. امیدوارم امثال سعید نعمت‌اله که معنای نام فامیل او یعنی نعمت، نعمتی برای سینما و تلویزیون ماست روز به روز بیشتر شوند چرا که ما به معنای واقعی فقر فیلمنامه داریم.

قبول دارید که یکی از دلایل فقر در فیلمنامه عدم اجازه ورود به فیلمنامه‌نویسان جدید است؟

هم اکنون کمیت زیاد است،‌ اما کیفیت‌ها وضعیت خوبی ندارند. در کل جواب‌دادن به این سوال در یک جمله غیرحرفه‌ای و بی‌انصافی است. ممکن است اینگونه باشد اما راه ورود را هم من نمی‌دانم، در حالی که چندین دفتر را مشاهده کرده‌ام که انبوهی از طرح‌های مختلف را در اختیار داشتند و با وجود یک شورای فیلمنامه‌نویس از طرح مختلف استفاده می‌‌کنند. به دلیل اینکه در حال حاضر فقر فیلمنامه‌نویسی داریم، درهای دفترها به روی استعدادهای جدید باز است اما نکته مهم چگونگی رساندن طرح‌های جوانان به دست کارگردان‌ها و تهیه‌کنندگان است.

اکثر اوقات شما را در نقش یک جوان جسور مشاهده می‌کنیم، چرا کامبیز دیرباز را کمتر در نقش یک انسان آرام و بی‌حاشیه می‌بینیم؟

چون جذابیتی ندارد. شما تصور کنید در یک مجموعه 30 قسمتی، شخصیت اصلی داستان بی‌هیچ حاشیه‌ای رفتار کند (آسه بره آسه بیاد) به نظر من همیشه ضد قهرمان‌ها، شخصیت‌های جذاب‌تری هستند،‌ ضد قهرمان‌هایی که از جنس خود مردم بوده و مشکلات آن‌ها نیز از جنس مشکلات مردم است که از صبح تا شب با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند. به طور کلی شاید این سلیقه شخصی من است اما از آن ناراضی نیستم.

پس به همین دلیل است هنگامی که شما نقش پلیس را هم بازی می‌کنید متفاوت است؟

بله (باخنده) شما لطف دارید.

از کلاس‌های بازیگریتان چه خبر؟

در این کلاس‌ها من تدریس نمی‌کردم و فقط مدیریت آنجا را بر عهده داشته‌ام. به علت کار در سریال «میکائیل» و نبودن در تهران و همچنین همکاری با شاهد احمدلو یک سالی است که نرسیده‌ام تا ترم جدید را برگزار کنم. اما بعد از فارغ شدن از این مجموعه «پشت بام تهران» فعالیت در کلاس‌ها را از سرخواهم گرفت.

نقش غیاث در سریال «پشت بام تهران» از ابتدای برای شما نوشته شده بود؟

سعید نعمت‌اله بهتر می‌تواند جواب این سوال را بدهد. فکر می‌کنم وی سه قسمت از کار را نوشته بود که با من صحبت کرد که در نهایت به نتیجه رسیدیم و قرار همکاری گذاشتیم و بعد از آن بازنویسی ده قسمت را آغاز کرد. حال اینکه از ابتدا این نقش مانند میکائیل برای من نوشته شده بود را نمی‌دانم اما اولین نفری که سعید خبرش کرده بود من بودم.

صحبت‌ پایانی کامبیز دیرباز؟

تمام همکاران من به سختی کار کرده و زحمت فراوانی می‌کشند. شرایط کاری ما مثل بسیاری از کارها شرایط سختی است. اما فقط به عشق اینکه مردم کارها را تماشا کرده و از آن‌ها ایراد گرفته و انتقاد کنند فعالیت می‌کنیم. این حرف را به نمایندگی از طرف تمام گروه سازندگان فیلم و سریال می‌زنم. ممکن است سریال‌های خارج از کانال‌های ایران جذابیت‌های بصری بیشتری داشته باشند ولی مردم بدانند که یک عده آدم فقط به عشق آن‌ها کار می‌کند من نمی‌گویم که مردم سریال‌های شبکه‌های خارجی را نبینند، نه، اما در کنار تماشای آن‌ها مجموعه‌های داخلی را هم دنبال کنند، چرا که به نظر این کار رقابت جذاب و جالبی خواهد بود به شرط آنکه بینندگان همیشه حضور داشته باشند زیرا کارها بدون بیننده هیچ است و معنی ندارد.




انتهای پیام/

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار