باشگاه خبرنگاران -
سحر قناعتی؛ تجربه نشان داده است که سریالهای اکشن پلیسی مخاطبان زیادی را به خود جذب میکنند مخصوصا اگر ساختار و پرداخت مناسبی نسبت به موضوع داشته باشند.
البته کارگردانان زیادی وارد ژانر پلیسی شده اما دست خالی و شکست خورده از آن برگشتهاند.
سیروس مقدم از جمله کارگردانانی است که تقریبا تمام ژانرها را تجربه کرده و اتفاقا موفق بوده است دومین تجربه کاری سیروس مقدم با موسسه ناجی هنر در سریال "میکائیل" اتفاق افتاد و این سریال پس از 6 ماه تولید و پیش تولید در 19 قسمت به روی آنتن شبکه یک سیما رفت و انتقادات مثبت و منفی زیادی را به دنبال داشت.
مقدم از آن دسته کارگردانانی است که در کار خود، تصویر برداری متناسب با هر اثر و کارکرد لوکیشنها را خوب میداند و میشناسد و بازی گرفتن درست از بازیگر از هنرهای اوست.نگاه متفاوت مقدم به جامعه و مسائل اطراف سبب جذابیت بیشتر آثارش میشود و سریال "میکائیل" نیز نگاه متفاوتی به زندگی فردی و کاری پلیسها داشت و ساختارشکنی مقدم در ژانر پلیسی و هدایت درست او موجب زیبایی و مخاطب پسند شدن "میکائیل" شد.
با همه این اوصاف نمیشود نقش قصه ایده آل سعید نعمت الله در موفقیت "میکائیل" را نادیده گرفت. نعمت الله با الهام از قصههای مختلف و گشتن در جامعه "میکائیل" را قهرمان و "آقاخان" و "رشید" را ضد قهرمان قصهی خود قرار داد.
"میکائیل" در سریال "میکائیل" خوب مطلق قصه است و آقاخان سبکی دیگر از "پدرخوانده" را به مخاطب نشان میدهد. شخصیت پردازیهای نعمتالله به حدی درست است که تمام کاراکترها را برای مخاطب باور پذیر میکند و برای مثال مخاطب با مهری اشک میریزد و از آقاخان واهمه دارند.
نعمتالله کلیشهی متداول در سریالهای پلیسی را شکست و افزون بر پرداختن به ژانر پلیسی، یک درام اجتماعی خانوادگی را نیز روایت کرد و تضادی بین قهرمان و ضد قهرمان به وجود آورد و کنشهای بین آنها سبب کشش و جذابیت داستان میشود.
نویسندهی سریال در انتخاب نقشها و شخصیتپردازی هم بسیار موفق بوده و نشان داد که تلویزیون صاحب یک نویسندهی تمام و کمال شده است. گویا زوج مقدم و نعمتالله همکاران بی نظیری هستند که تلویزیون در شرایط کنونی نیاز شدیدی به آنها دارد. یکی از نقاط قوت سریال "میکائیل" بازی متفاوت بازیگرانش بود. هر مخاطبی که بازی کامران تفتی در سریال "خط 8" و علیرضا خمسه در "پایتخت 4" را دیده باشد میتواند این موضوع را گواهی دهد.
کامران تفتی بخوبی توانست نقش یک ضد قهرمان را ایفا کند و دیدن بازی او در مخاطب حسی را که باید ایجاد کرد. او در عین اینکه شخصیتی سرکش داشت به دلیل شکستهایی که در گذشته خورده بود , هم حسی مخاطب را به وجود میآورد. تفتی با هنرمندی توانست تقابل عقل و احساس را به نمایش در بیاورد و در "میکائیل" عملکرد خوبی از خود نشان داد.
نکتهای که از روزهای اول حرف و حدیثهای زیادی پیرامون سریال "میکائیل" درست کرد حضور علیرضا خمسه در نقش آقاخان بود که موافقان و مخالفان بسیاری داشت. آقاخان یک کاریکاتور تلخ از انسانهای کینه توز بود که به خاطر خودخواهیهای خود و برداشتی نادرست از قتل پسرش، کل زندگی خود و اطرافیانش را به آتش کشید. امثال آقاخان در دنیای اطراف ما زیاد هستند که زندگی خود را به یک محیط کوچک محدود میکنند.
عشق پدر به فرزند موضوعی انکار نشدنی است اما حس آقاخان یک بیماری اخلاقی بود که زندگی خیلی از افراد را نابود کرد. در سریال "میکائیل" آقاخان یک شخصیت دیکتاتور با عقلی کوچک بود که فقط از قدرت او صحبت میشد ولی هیچ تصویری از بروز فیزیکی قدرت آقاخان و نیروی نا محدودش در سریال دیده نشد. شاید تلخی و حس نفرت آقاخان بیش از حد در سریال به تصویر کشیده شد و در حقیقت چنین قدرت و آزادی عملی وجود نداشته باشد.
اما قهرمان داستان "میکائیل" پلیسی تنها بود که بیشتر اوقات با موتور خود خلوت میکرد. مهمترین مسئله در زندگیاش شغلش بود و در واقع میکائیل فرشتهای بود که تنها هدفش ایجاد امنیت و آرامش برای همشهریانش بود. البته به صورت یک پلیس کامل و انسانی درست کار و بدون نقص معرفی شد و در بعضی از صحنهها فداکاریهای اغراق آمیزی داشت که جای بحث دارد. کامبیز دیرباز بازی نسبتا خوبی را از خود نشان داد و توانست آن طور که نعمتالله شخصیت پردازی کرده است این نقش را ایفا کند. یکی از نقشهایی که کمی غیر قابل باور است مهری بود.
مهری همسر رشید فراتر از یک انسان گذشت میکرد و فداکار بود شاید دلیل آن عشق زیاد به همسر و گذشتهی سرشار از اندوهش باشد اما نقش مهری کمی تامل مخاطب را به دنبال خود میآورد.
در کل "میکائیل" جزو بهترین سریالهای دههی اخیر تلویزیون ایران بود زیرا تلفیق ژانر پلیسی و درام اجتماعی خانوادگی کاری سخت است که مقدم و نعمتالله به خوبی توانستند از پس آن برآیند. همچنین رخ دادن اتفاقات در منطقهای فرضی شصت كيلومتر به دلیل بر نخوردن به گروه خاص، انتقاد شدن از سوی جامعه پلیسان و نام هوشمندانه همراه با ایهام آن که از سوی نام میکائیل قهرمان داستان و از سوی دیگر اشاره به نجات بخش بودن و نام فرشته میکائیل است از نکات قابل توجه این سریال به حساب میآید.
گرچه پایان این سریال تا حدی قابل پیش بینی بود اما در شرایط کنونی سینما و تلویزیون که مخاطبان را به جای جذب دفع میکند "میکائیل" سریالی است که حرفهای زیادی برای گفتن داشت.
انتهای پیام/
حیف اون همه پول که صرف این سریال شد
از این موارد در سریال به وفور پیدا می شد. البته این ها همه ذکر شد چون انتظار ما از اقای مقدم به عنوان یه کارگردان تراز اول سینما و تلوزیون کمتر بودن و یا حتی نبودن این چنین اشتباهاتی است.