نو گل نشكفته من به شهر غریب و تنهای من خوش آمدی
ماهی باله شكسته من به شهر آمال و آرزوهای دور و دراز خوش آمدی
حال شهر من خوب است خیلی خیلی خوب است.
همه كارهای شهر من به توصیه امام راحل در راستای آسایش مردم است.
رنجها كشیدی و ملامتها دیده ای جوانمردیها و ناجوانمردیها دیدی شهید خوش نام من اما به شهری رسیدی كه همه در اندیشه فردای بهترند همانگونه كه پیر فرزانه جماران فرمود.
همسنگرانت در این دیار كم نیستند همه از جنس تركش و باروت اكنون در این دیار آنها هم در آسایش فكری و ذهنی هستند.
من و همشهریانمان شرمنده توایم ای عزیز دست بسته چرا كه ما با دستان باز همه آنچه را نباید فراموش كنیم فراموش كرده ایم.
ارزشمند و مقدس من ، من و همشهریانم رخمان بر خاك است چون صدای لبیك شنیدیم و نشنیدیم.
نمی گویم شهید گمنام چرا كه به این معتقد نیستم تو برای من شاهد خوش نامی نه شهید گمنام
تو برای من دیروز فراموشی هستی و فردای روشنایی
مرا ببخش ای شاهد خوش نام من كاش ، كاش ، ای كاش آنان كه باید در چرایی رفتنت تعمق میكردند بیشتر می اندیشیدند كه چه چیز را به چه بهای إندكی می فروشند.
شاهدان خوشنام وطن به آغوش شهر غریب و تنهای من خوش آمدید باشد كه به بركت قدوم پر بركتتان شهر من هم رنگ آشتی به خود برگیرد.
آمین
انتهای پیام/ی