به گزارش خبرنگار گروه استانهای باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز؛ وقتی وارد منزل پهلوان محمد علی فرخیان شدیم عدهای از ورزشکاران کشتی به عیادتش آمده بودند. او مدتی است با بیماری دست و پنجه نرم می کند و هفتهای چند بار دیالیز می شود.
پهلوان محمد علی فرخیان می گوید: این ورزشکاران از شاگردان من هستند و آنها را یکی یکی به ما معرفی میکند حسین عابدی(قهرمان کشور)، عالم فر(قهرمان کشور)، آل محمد(قهرمان کشور).
اگر چه هر کدام اکنون از اساتید رشته کشتی هستند و در این راه مو سفید کرده اند اما با این حال باز هم از شاگردان محمدعلی هستند او استاد آنها است.
خوشحال است از اینکه شاگردانش به دیدنش آمدهاند اشارهای به آنها میکند و میگوید:
امروز که برای دیدنم آمده اند آنقدر دلم شاد شده که حد ندارد این برای من بزرگترین افتخار و سرمایه است.
کم کم آماده مصاحبه با پهلوان محمدعلی فرخیان می شویم ؛ به سراغ او می رویم و پای صحبتهایش می نشینیم:
سین: متولد چه سالی هستید؟
جیم: متولد 1314.
سین: در کدام شهر متولد شده اید؟
جیم: شیراز، محله دروازه سعدی.
سین: چطور شد علاقه مند به کشتی شدید؟
جیم: زمانی از سینما می آمدم از در باشگاه زند که الان حمام وکیل قدیم است رد شدم دیدم شلوغ است جلو رفته نگاه کردم دیدم مسابقه کشتی است درخواست کردم که من هم داخل شوم با اصرار داخل شدم در آن زمان دو نفر با یکدیگر کشتی می گرفتند از آن شب که این مسابقه را دیدم به این ورزش علاقه مند شدم به باشگاه علی بن حمزه رفتم از آنجا که بچه ای لاغراندام و ضعیف بودم مربی با دیدن من گفت: بدنت ضعیف است و خلاصه اجازه تمرین به من نداد و برگشتم دوستی داشتم که به من پیشنهاد داد در باشگاه زند تمرین کنیم به این باشگاه رفتیم و حدود 3 تا 4 ماه تمرین کردیم .
سپس به باشگاه علی بن حمزه برگشتیم ؛ مربی هم که علاقه و پشتکار مرا دید اجازه تمرین کردن به من در این باشگاه داد.
سین: چه موفقیت هایی را در ورزش کشتی کسب کرده اید؟
جیم: به دلیل شهرستانی بودن در حقم اجحاف شد اما با این وجود توانستم 2 مدال آسیایی و جهانی کسب کنم. 4 بار نفر اول مسابقات قهرمانی ایران، 2 بار نفر سوم مسابقات قهرمانی کشور، برنده مدال نقره بازی های آسیایی 1966،برنده مدال نقره مسابقات جهانی 1965 منچستر
سین : از خاطرات خود در مسابقات جهانی برای ما بگویید؟
جیم : وقتی از مدال نقره اش در منچستر انگلیس می گوید خاطرات آن دوران برایش تداعی می شود و می گوید: در آن زمان تیم ایران در شرایطی بود که اگر من روس را ضربه فنی می کردم تیم ایران قهرمان دنیا می شد و اگر این چنین نمی شد و با امتیاز می بردم یا می باختم معلوم نبود تیم ایران چه مقامی را کسب کند هنگام مسابقه با حریف روس 14 ثانیه مانده به پایان دستم را در دست او گذاشتم تا یک دست و یک پایم بکند خودم او را یک دست و یک پا زدم و او را بر روی پل نگه داشتم که این 3 نمره داشت او را یک خاک هم کرده بودم که نمره من 4 و نمره او 3 شد و من او را روی پل گرفته بودم سپس نگاه کردم دیدم 30 ثانیه دیگر به پایان باقیمانده ، گفتم من که کشتی را برده ام او را رها می کنم یا فرار می کند یا چنین امکانی برایش وجود ندارد و امتیاز می دهد و کشتی را پیروز می شوم تا او را رها کردم از خوشحالی که اگر کشتی را از من شکست هم بخورد قهرمان جهان میشود خودش عقب کشید؛ من سر و گردنش را با پاهایم سگک کردم، او را گرفتم و بر روی تشک خواباندمش، حال هر چقدر هم صوت زدند او را رها نمی ردم بخاطر اینکه داورهای کنار کمونیست بودند وهیچ وقت اخطار از من را قبول نمی کردند به حریفم اخطار بدهند من هم آنقدر او را گرفتم که خودشان مرا از او جدا کردند تیم ایران قهرمان جهان شد، تیم ایران 48 سال قهرمان جهان نشد تا دو سال پیش
سین: از جمله کشتی گیرانی که با شما هم دوره بوده اند؟
جیم: مرحوم جهان پهلوان تختی، مرحوم طالبی( قهرمان جهان و المپیک)، مرحوم رمضان خدر( قهرمان جهان ).
سین: از جمله شاگردانی که داشته اید؟
جیم: کرامت زرنگ، کمال پیر احمدی( قهرمان جوانان جهان)، مرحوم طباطبایی( قهرمان ایران).
سین: تاثیرگذارترین کسی که باعث شد به این ورزش علاقه مند شوید؟
جیم: دایی هایم. آنها مرا حمایت می کردند من مدیون آنها هستم و هر چه دارم از آنها است.
سین: در کنار ورزش فعالیت دیگری هم می کردید؟
خیر، همه زندگی و کارم ورزش بود. من کارمند تربیت بدنی بودم و مدتی هم رییس دفتر تربیت بدنی استان فارس بودم.
سین: والدین تان در قیدحیات هستند؟
جیم: نه به رحمت خدا رفته اند. مادرم خیلی مهربان بود. خدا رحمتش کند زن با شخصیتی بود ولی پدرم را ندیده ام 2 سال داشتم که وی فوت شد.
سین: یک جمله در مورد مادرتان؟
جیم: وقتی این سوال را پرسیدم اشک از چشمان پهلوان جاری شد او در حین گریه گفت: درود بر مادری که شیر به من داد.
سین: خانواده چقدر در موفقیت شما موثر بوده اند؟
جیم: همیشه مرا حمایت می کردند و خوشحال بودند چون در جامعه طوری رفتار کرده بودم که هر کجا می رفتم مردم مرا احترام می گذاشتند و همین امر موجب شده در حالی که 80 سال سن دارم مردم مرا احترام می گذارند یا شاگردهایم برای دیدنم می آیند؛ من همیشه به شاگردهایم افتخار می کنم از کوچک تا بزرگشان همه آنها انسان های با معرفتی بوده اند.
سین: چند فرزند دارید؟
جیم: 8 فرزند.
سین: فرزندان شما به ورزش کشتی علاقه مند هستند؟ آنها هم در این رشته ورزشی فعالیت می کنند ؟
جیم: یک پسرم در خارج از کشور کمک مربی است . اما دیگر فرزندانم در این رشته فعالیتی ندارند ورزش کشتی زحمت زیادی می خواهد من به همین راحتی این موفقیت ها را کسب نکرده ام.
سین: دوست دارید مثل چه گروهی از اجتماع باشید؟
جیم: دوست ندارم در سیاست باشم همیشه دوست دارم با مردم باشم.
سین: بیشتر با کدام گروه های جامعه ارتباط راحت تری دارید؟
جیم: ورزشکارها، همدیگر را بیشتر می فهمیم.
سین: لزوم احترام به یک پیشکسوت؟
جیم: ما پیشکسوت ها اگر هر کسی در ورزش حتی یک روز سنش از ما هم بیشتر باشد خیلی احترام برای او قائل هستیم .
سین: چه توقعی از مسئولان دارید؟
جیم: وی در حالی که از بی توجهی مسئولان گله مند بود گفت: توقع بی جایی ندارم به کسی که در راه کشتی زحمت کشیده باید توجه شود سپس اشاره ای به شاگردانش می کند و می گوید : توقع من از این بچه ها است که احترام بزرگترها را داشته باشند امروز که برای دیدنم آمده اند آنقدر دلم شاد شده است که حد ندارد یک تعداد دیگر از آنها قبلا هم آمده اند؛ همین که می آیند و خاطرات را تعریف می کنند برای من بزرگترین افتخار و سرمایه است.
سین: بهترین خاطره زندگیتان؟
جیم: هنگام مسابقات جهانی در منچستر، شخصی را برای کمک به بچه ها همراه تیم فرستاده بودند بعد از وزن کشی در گوشه ای ایستاده بودم با یکی دیگر از افراد تیم در حال صحبت بودم به او می گفتم من روس را ضربه فنی می کنم او به من گفت: می توانی؟ در حال صحبت بودیم که شخصی را که برای کمک به بچه ها فرستاده بودند آمد، او جدول مسابقات را می دانست و به ما می گفت: که چه کسی با چه کسی مسابقه دارد وقتی به من رسید گفت: فرخیان مرخصی. من ناراحت شده و به او گفتم مرد حسابی تو را برای دلداری، تشویق و راهنمایی تیم آورده اند حال این چه برخوردی است و من حتما حریف روس را شکست می دهم.
شب قبل از آن کشتی من با هند گره خورده بود و هند را پیروز مسابقه اعلام کرده بودند. قبل از مسابقه با روس وضو گرفته و در حال خواندن نماز بودم که یکی از هم تیمی ها آمد و به من گفت: تو هنوز در حال خواندن نماز هستی به او گفتم اگر نماز می خوانم اول تو را دعا می کنم بعد خودم را و این شد که من 14 ثانیه مانده به پایان مسابقه روس را ضربه فنی کردم.
سین: بزرگترین آرزویتان که تحقق یافته چه بوده است؟
جیم: آرزویم این بود که روزی قهرمان شوم.
سین: محمد علی فرخیان کیست؟
جیم: جوانی که از اول عمرش دوست داشته زحمت بکشد و خودش را به درجه عالی برساند و خدا کمکم کرد که توانستم قهرمان جهان و المپیک آسیایی شوم و مدیون خدا هستم.
سین: برداشتتان از کلمات زیر؟
جیم: خدا: سپاسگزارم به درگاه خداوند که بدنمان را سالم گردانیده و توانسته ایم ورزش کنیم و برای مملکتمان افتخار کسب کنیم.
پیشکسوت: احترام پیشکسوت بر همه کس واجب است چه ورزشکار باشد و چه نباشد
کشتی: کسی که بتواند زحمت بکشد و افتخاری برای مملکتش کسب کند مایه افتخار آن مملکت است.
جهان پهلوان تختی: بزرگترین مرد تاریخ ورزش بوده است از نظر انسانیت، شخصیت و مدال از همه پیشکسوت تر بوده است و بزرگترین حسن او اخلاقش بوده است.
امید: هر کسی باید در زندگیش امید داشته باشد. یکی به شخصیت امیدوار است، شخصی دیگر برای سلامتی اش امیدوار است.
ایران: به مملکتم افتخار می کنم، جان و ایمانم ایران.
انتهای پیام/ز