به گزارش خبرنگار حوزه رادیو تلوزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ برگی دیگر از دفتر «خندوانه» شب گذشته با رفتن به سمت و سو و حال و هوای شعر و ادبیات ورق خورد. جوان این بار برنامه را با همان جملات همیشگی ولی با لهجهی لکی آغاز کرد و شادی آن را به مردمان لک زبان به ویژه "نورآباد دلفان و هرسین" تقدیم کرد و گفت: میخواهیم یک برنامهی گرم، پرسرعت و پرانرژی را اجرا کنیم؛ که البته انگار آرامش مهمان آن کمی از این انرژی و سرعت کاست!
آنقدر که پدرم روی ماشین حساس بود روی من نبود!
علی مسعودی نویسنده و کمدین،بعد از اشارهی رامبد به همان حامی مالی وارد صحنه شد و در ابتدا با یادآوری برای صرفه جویی آب بیان کرد که من واقعا کچل نیستم و به خاطر صرفه جویی است که این شکلی هستم؛و خطاب به حاضران افزود: به نظرم شماهم همین کار را بکنید!
او سپس بابیان اینکه تنها با خانواده خودت می توانی شوخی کنی چون فقط آن ها از تو شکایت نمی کنند به سراغ خاطرهای از کودکی خود وتعویض ژیانشان رفت و از قوانینی مانند ممنوعیت بازی روی آسفالت و دنبال هم کردن به علت جلوگیری از پاره شدن شلوارها، انتقال مالکیت لباسها از فرزند بزرگ به بچههای بعدی و کتک نزدن او به مدت دوسال توسط پدرش بازهم به خاطر سلامت البسهاش به خاطر دوسال صرفه جویی مالی برای خرید ماشین گفت.
وی همچنین در بخشی از حرفهایش به عزیز بودن ماشین جدید برای پدرش اشاره کرد و از کتکی که بر سر رساندن آن پیکان قراضه به علت خرابکاریش به تعمیرگاه خورده بود، تعریف کرد.
به جای معلمی نجار می شدم
بعد از پخش مصاحبهی کوتاه با عمار تفتی جوان اینگونه "جواد محقق" را دعوت کرد: بعضی از آدمها در کنار همه ی اتفاقات حرف هایی میزنند که آدم احساس می کند. این حرف دل من است؛ آنها خوب میدانند دنیا چه شکلی است، کجاست؛ خوب میدانند برای چه به این جهان آمدهایم و باید چه کنیم که دنیا قشنگ تر باشد، مهمان این بار «خندوانه» خیلی بزرگ است چون نه تنها حرف دل بزرگترها را میزند بلکه دلش با بچه های این سرزمین نیزمی تپد.
محقق نویسنده،شاعر و معلم در خصوص تدریس و دبیری گفت: از قبل دبستان به این شغل فکر میکردم و نمیدانم اگر معلم نمیشدم چه کار می کردم؛شاید فقط نجار چون همیشه کتابهای زیادی داشتم و با کمبود جا مواجه بودم!
وی در پاسخ به اینکه چه شعر و کتابی بنویسم که بیش تر مورد توجه قرار بگیرد عنوان کرد: هر چه اثر مخاطب عام پیدا کند به همان نسبت به سطح نزدیک تر میشود و اگر کار جدی کنیم که تنها مورد توجه خواص باشد مخاطب کلی خودش را از دست میدهد به همین دلیل هر کس در کنار کار تخصصی که میکند باید حواسش به توجه عامه نیز باشد چرا که عامه پسندنویسی برخلاف چیزی که خیلیها می گویند، اگر با محتوای خوب همراه باشد خیلی هم عالی است و هنر واقعی هنری است که مخاطب عام بفهمد و مخاطب خاص بپسندد.
رامبد جوان در ادامه گفتگو با توضیح اینکه یکی از دغدغه های اصلی «خندوانه» کاهش میزان مطالعه و کمک به بهبود این اوضاع است،چرایی این قهر مردم با کتاب را جویاشد و محقق پاسخ داد: اتفاقا ما نسبت به خیلی از کشورهای دیگر در شرایط اسفناک مطالعه قرار نداریم ولی نسبت به پیشینه و سابقه فرهنگی می توانیم میزان آن را خیلی بالاتر ببریم.
وقتی ریتم برنامه کند می شود
در این حین که برنامه کم کم داشت ریتم تند خود را از دست میداد جوان در پاسخ مثبت محقق به اعمال تنبیه بدنی توسط وی در کلاس هایش با صدای تعجب بلندی سعی کرد دوباره انرژی و هیجان را به بینندگان منتقل کند و بعد به سراغ کودکی و تفریحات این شاعر رفت.
محقق نیز در ادامه گفت:از کودکی سفر میکردم ابتدا با دوچرخه روستاهای اطراف همدان را می دیدم و بعد که بزرگتر شدم در راهنمایی و دبیرستان به استانها و شهرهای مختلف می رفتم و در تابستان به گاراژ میرفتم و اولین ماشینی که از آن جا خارج میشد را بی آنکه بدانم مقصدش کجاست سوار میشدم، تا ابتدای شهریور که کارنامه ها میآمدند خودم را اینگونه مشغول میکردم چون بعد از آن با دروس افتاده و نمرات درخشانم سرگرم بودم!
در پایان بعد از خواندن شعری توسط این معلم که به گل آقا اشاره داشت و برگزاری مسابقه داخل استودیو ؛ جوان برای همه ی کسانی که در بستر بیماری هستند آرزوی سلامتی و بازگشت به جامعه کرد و با جملهی شاد باشید این قسمت از «خندوانه» نیز به پایان رسید.