60 سال اسارت و یک دریچه به افتخار، با یک تخت و یک پرستار

این روزها چشم هایش فقط به پنجره و آسمان خیره است و جائیکه سال‌ها افتخاراتش را رقم زده بود.

به گزارش گروه ورزش باشگاه خبرنگاران،اینجا همه چیز سپید است مثل بخت آن روزها که همهمه ای برای دیدنش برپا بود.

از گوشه پنجره تصویر شفاف آسمان پرده ای است تا آن روزها را یکبار دیگر مرور کند.

شاید مهد فوتبال ایران از آن روز ها لقب گرفت و خوزستان برزیل ایران شد .

سال 1320 یک ستاره درپهنای خاک گرم خوزستان دیده به جهان گشود، کودکی با چشمان تیز بین و اندامی کشیده نسبت به هم سن و سالهایش با یک کتونی نیمدار و کهنه،توپی را زیر بغل زده بود و از این ور کوچه به آن طرف و بعد صدای فریاد و شادی با یک دنیا امید...

و کودک که حالا نوجوانی شده بود 12 ساله با هر جهش عرق ریزان بر آتش فوتبال گرم و گرم تر از قبل به پرواز می اندیشید و با شاهین،شاهین وار بال گشود و کولاک کرد تا سیمرغ شود و به تیم بزرگسالان شاهین راه یابد.


60 سال اسارت و یک دریچه به افتخار، با یک تخت و یک پرستار

آن روزها سیلی خورد از بزرگانی که تربیتش کردند...

آن روزها سختی ها فراوان بود اما عشق به پرواز در سر طلایی موج میزد

روزی که در اولین زمین خاکی گرد و غبار بلند شد واین نوجوان پایه های یک سر طلایی را در فوتبال بنا نهاد ساعت ها کنار زمین نشست و خیره به طول و عرض زمین و تیر دروازه ها روی خط های سفید کنار زمین قدم زد و این روزها را تصور کرد.

شیرین خاطراتی بود، وقتی برای اولین بار در تیمی بزرگ همانند پرسپولیس عضو شد و امروز روی تخت آن خاطرات دور چقدر نزدیک است و هربار با دیدن هر سکانسش گرمای آن لمس می‌شود،حس می شود و هر بار هم با یک قطره اشک رویاهایش غرق می شود و باز پنجره ای بسته و آسمانی نیم بند از تنها روزنه پرده و یک دنیا خاطره از دریچه نگاه...

هر روز،روز خداست و مهربانی هدیه اش قلب پاک سر طلایی ای روزها سر ناسازگاری دارد و دیگر اعضاء...

آن روزها همه با هم هماهنگ بودند تا سر طلایی به پرواز درآید اما این بار دست و پا با هم هماهنگ نیست و پرواز فقط در اتاق و روی تخت سپید خلاصه شده است.

تابلوی نتایج 6 را در سال 52 رقم زد و این نتیجه را مدیون سر طلایی بود ...

و 10 سال افتخار در تیم ملی و بازی هایی که با 4 گل بهزادی 4 پیروزی و یک قهرمانی برای تیم ملی به همراه داشت.

پرستار با لبخند روبروی سر طلایی و می خواند از نگاهش خاطرات رفته را و صدای سلام تنهایی رویا را می شکند و باز قفل اسارت به اسیر روزهای افتخارمی زند.


60 سال اسارت و یک دریچه به افتخار، با یک تخت و یک پرستار



هیس! سکوت را رعایت فرمایید

اینجا بیمارستان است...

ایجا کسی فریاد نمی زند...

اینجا کسی همهمه نمی کند...

اینجا تشویق ها برای خوردن داروست...

اینجا ناله ها از درد بیماری است...

اینجا برد و باخت با بازیابی سلامت است ...

اینجا امتیاز ها با فشار خون سنجیده می شود و سر طلایی باز یاد تشویق های ورزشگاه و فریاد های سر طلایی می افتد و درتابلوی دیوار محو می شود

اینجا بیمارستان است و سر طلایی دلش گرفته و می خواهد باز پرواز کند و باز تشویق شود و قفل دروازه و دلها را با هم باز کند.

اما از اسارت مستطیل سبز و رسیدن به اتاقی سپید و یک تخت ،سخت است

راستی این روزها چند سر طلایی را می شناسید که اسیر همان تخت سپیدند و چند جوان را می شناسید که نقش جوانی سر طلایی را بازی میکنند؟

به تابلوی بالای سر بیمار توجه کردم :

نام همایون بهزادی

74 ساله

نام پزشک...

و این بهزاد سر طلایی است مرد خوش سیما و خوش اخلاق فوتبال که چشمانش آرام آرام از پنجره به سقف دوخته می شود و یادش می آید که

هیس! اینجا بیمارستان است...

و امروز سر طلایی مهمان فرزند کوچکش،زندگی را دوباره مرور می کند...

زندگینامه: همایون بهزادی (۱۳۲۰ -)



60 سال اسارت و یک دریچه به افتخار، با یک تخت و یک پرستار



همایون بهزادی، ملقب به سرطلایی در سال ۱۳۲۰ در خرم‌آباد چشم به جهان گشود.

وی بازیکن و مربی فوتبال بازنشسته کشورمان است که پیشتر در تیم ملی فوتبال ایران بازی می‌کرد و بیشتر دوران باشگاهی‌اش را در پرسپولیس گذراند. بهزادی دارای مدرک کارشناسی ادبیات فارسی است.

خانواده بهزادی تهرانی هستند و او به واسطه شغل نظامی پدرش در سفر بود و چندی بعد همراه خانواده به تهران نقل مکان کرد.

همایون بهزادی، خیلی زود با توپ مانوس شد و تنها 12 سال داشت که در تیم‌های زیرگروه شاهین عضو شد. تیم‌های کودک شاهین، کولاک، سیمرغ و بالاخره بزرگسالان شاهین، مسیر ترقی او بود.

همایون در سال 1337 رهسپار تیم بزرگسالان باشگاه شاهین شد. دکتر عباس اکرامی، سرمربی وقت تیم شاهین اعتقاد بسیار به اخلاق و علم داشت. به همین خاطر وقتی یک بار همایون بهزادی، از سر کلاس و مدرسه گذشت و به تمرین شاهین رفت، با سیلی اکرامی مواجه شد. اکرامی به بهزادی یادآور شد که اینجا در مکتب فوتبال شاهین، اخلاق و علم بر فوتبال برتری دارند.

در سال 1338، همایون 18 ساله برای تیم ملی فوتبال انتخاب شد تا به کرالای هندوستان برود و در مسابقات فوتبال مقدماتی جام ملت‌های آسیا حضور یابد.

مادر همایون که می‌دید فرزندش با امتحانات تحصیلی مواجه شده‌، همایون را از خیر سفر به هندوستان منصرف کرد. همین ممانعت، اولین حضور بهزادی را در تیم ملی سه سال به تاخیر انداخت.

تیم ملی از سال 1338 تا 1341 بازی نداشت و به همین دلیل حضور همایون در تیم ملی تا سال 41 به عقب افتاد. در خرداد سال 1341، سرطلایی فوتبال در جریان دیدار دوستانه تیم‌های ملی ایران و عراق، در حالی که 20 سال و 5 ماه سن داشت پیراهن تیم ملی فوتبال را بعد از 3 سال رسماً بر تن خود کرد و تا 10 سال صاحب این پیراهن عزیز و مقدس بود.

در مسابقات مقدماتی المپیک 1964 توکیو، مثلث رویایی خط حمله تیم ملی شامل همایون بهزدادی، حمید شیرزادگان و مرحوم دهداری به تاراج حریفان پرداخت.

ایران با قدرت‌نمایی مثلث هنرمند شاهین به المپیک صعود کرد اما بازیکنان تیم شاهین به خاطر روابط حاکم در فوتبال ایران و اعتقاد به نادیده گرفته شدن حقوق شاهینی‌ها، از حضور در مسابقات تدارکاتی قبل از المپیک توکیو سرباز زدند و به همین دلیل از حضور در مسابقات فوتبال المپیک 1964 توکیو محروم شدند.

بازیکنان شاهینی تیم ملی یک سال محروم بودند اما در سال 1344 با وساطت مرحوم غلامرضا تختی حاضر شدند به تیم ملی بازگردند. همایون بهزدای به تیم ملی برگشت و در مسابقات فوتبال جام عمران منطقه‌ای - سنتو- یکی از بهترین یاران تیم ملی فوتبال کشورمان شد.

در سال 1345 تیم ملی ایران، نایب قهرمان بازی‌های آسیایی 1966 بانکوک شد و همایون بهزادی در 25 سالگی برای اولین بار حضور در عرصه یک فینال مهم آسیایی را تجربه کرد.

یک سال بعد، باشگاه شاهین که بارها، با مسوولان ورزش و فدراسیون فوتبال دچار اختلاف شده بود منحل شد و یاران این تیم در آستانه پیوستن به تیم‌های دیگر بودند.

همایون بهزادی می‌خواست به عقاب یا پاس برود، اما تشکیل تیم پرسپولیس، یاران شاهین را به دور هم حفظ کرد. همایون بهزادی برای اولین بار در روز 16 فروردین سال 1347 در حالی که 26 سال و سه ماه داشت پیراهن پرسپولیس را در بازی دوستانه مقابل تیم فوتبال استقلال تهران بر تن کرد.

یک ماه بعد، بهترین روزهای همایون بهزادی در فوتبال بود. با درخشش فوق‌العاده و 4 گلی که او در 4 بازی زد تیم ملی فوتبال ایران در مسابقات چهارمین دوره جام ملت‌های آسیا که به میزبانی ایران برگزار می‌شد هر چهار حریف خود را شکست داد و قهرمان شد اما همایون بهزادی به شدت دچار مصدومیت شد.

در پرسپولیس سال 47، دوران نقاهت بعد از مصدومیت را سپری کرد اما در سال 48 وقتی پرسپولیسی‌ها دسته‌جمعی به پیکان پیوستند، یک بار دیگر قدرت‌نمایی کرد و یک سال بسیار خوب را در این تیم گذراند. سالی که با قهرمانی در مسابقات تهران و جام بین‌المللی دوستی توام بود.

با نظر و خواست او، یاران پرسپولیس، از پیکان به تیم خود برگشتند. در شهریور سال 49 که این اتفاق رخ داد، همایون که 28 سال و 8 ماه داشت همه‌کاره تیم شده و در واقع بعد از علی عبده، دومین قدرت تصمیم‌گیر در پرسپولیس بود.

آلن راجرز انگلیسی، سرمربی پیکان در سال 50 به پیشنهاد همایون بهزادی و تایید علی عبده به ایران برگشت و پرسپولیس با حضور او در سال‌های 50 و 52 قهرمان لیگ کشور شد.

یکی از صحنه‌های ماندگار این رقابت‌ها در روز 16 شهریور سال 52 رخ داد. پرسپولیس در جریان مسابقات لیگ اول تخت جمشید تاج سابق را 6- صفر برد و همایون بهزادی، سه گل از 6 گل پرسپولیس را در حالی که هم مصدوم بود و هم 31 سال و 8 ماه داشت به ثمر رساند.

بعد از کناره‌گیری راجرز از سرمربیگری پرسپولیس، همایون بهزادی در زمستان 53 سرمربی پرسپولیس شد. او رویه جوانگرایی را پیش گرفت و به جای کلانی، کاشانی، طاووسی، بیوک وطنخواه و... در ترکیب پرسپولیس از وجود محمدرضا زادمهر، محمدحسین دادکان، بیژن ذوالفقارنسب و... بهره برد.

پرسپولیس در اردیبهشت سال 54 به استقلال 3- یک باخت. اتهام دوپینگ به یاران تاج سابق که از سوی همایون بهزادی زده شد، اتهام ثابت شده‌ای بود اما به خاطر مسائل امنیتی، روی صورت مساله سرپوش گذاشته شد، بهزادی به خاطر ناراحتی روحی ایجاد شده از این مساله، از پرسپولیس کناره‌گیری کرد.

او در آبان 54 در جریان دیدار تیم‌های پرسپولیس و نفتیانیک باکو، در حالی که 33 سال و 10 ماه داشت برای همیشه از فوتبال خداحافظی کرد.

بعد از ترک تیم فوتبال پرسپولیس، همایون بهزادی تا سال 57 در تیم‌های پایه باشگاه شاهین فعالیت کرد و فعالیت مجدد در فوتبال را از سال‌‌های ابتدایی دهه 70 با حضور در مدارس فوتبال از سر گرفت.

همایون بهزادی در حال حاضر مسوول کمیته پیشکسوتان فدراسیون فوتبال و باشگاه پرسپولیس است.

و سر طلایی فوتبال ایران این روزها اسیر بیمارستان است و برای وی از درگاه خداوند منان ارزوی سلامتی داریم اما ای کاش قدر این سر طلایی ها را بیشتر بدانیم این ها همان هایی هستند که روزی روزگاری دیدنشان آرزوی خیلی ها بود و امروز دیدن خیلی ها آرزویشان

اکبر باقری

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
فرشید
۰۸:۳۳ ۳۰ تير ۱۳۹۴
دم همایون بهزادی و سایر اسطوره های پرسپولیس و ایران گرم.
Iran (Islamic Republic of)
رضا
۲۲:۱۲ ۲۹ تير ۱۳۹۴
زنده باد سرطلایی فوتبال ایران زنده باد افتخار پرسپولیس زنده باد همایون بهزادی
فقط نمیدونم چرا یکی دوتا پسر ازخودش به یادگار نگذاشت به یادگار تو فوتبال و باشگاه پرسپولیس چرا پسراش فوتبالیست نشدند؟
خلاصه آرزوی سلامتی دارم براش استاد غیرت و تعصب و استاد رکورد . رکورد تنها ایرانی مفتخر به هتریک در دربی سلامت باشی همایون سرطلا الهم صل علی محمد و آل محمد
Iran (Islamic Republic of)
رضا
۲۲:۰۷ ۲۹ تير ۱۳۹۴
زنده باد سرطلایی فوتبال ایران زنده باد افتخار پرسپولیس زنده باد همایون بهزادی
فقط نمیدونم چرا یکی دوتا پسر ازخودش به یادگار نگذاشت به یادگار تو فوتبال و باشگاه پرسپولیس چرا پسراش فوتبالیست نشدند؟
خلاصه آرزوی سلامتی دارم براش استاد غیرت و تعصب و استاد رکورد . رکورد تنها ایرانی مفتخر به هتریک در دربی سلامت باشی همایون سرطلا الهم صل علی محمد و آل محمد
آخرین اخبار