به گزارش
خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران؛ در تاریخ فوتبال ایران شاهد تنشها و درگیریهای فراوانی بودیم. از زد و خورد قلعه نویی با محرمی گرفته تا کتک کاری پروین با سرمربی، درگیری منصور پورحیدری با داور، سیلی عزیز اصلی به داور، مشت برومند به پایان رافت و چندین درگیری فیزیکی و نمایش دیگر که قابل وصف نیست. البته مطمئن باشید همه کسانی که در فوتبال درگیر شدهاند هم اکنون از کرده خود پشیمانند.
دو سه فصل پیش زمانی که علی دایی سرمربی پرسپولیس بود خبر آمد که او از یک لیدر مشت خورده است و کبودی صورتش همه چیز را نشان میداد.
اولین مشت در سال 1241 در مسابقات فوتبال باشگاههای تهران پرتاپ شد. دربازی شاهین و دیهیم مرحوم امیرمسعود برومند مهاجم شاهین در سالهای با تجربگیاش به بازیکن جوان تیمش پرویز ابوطالب جوان که الان مربیگری میکند به خاطر اشتباهاتش مکررش تذکر میدهد که تذکرات برومند باعث پرخاش ابوطالب میشود و در نهایت بین این 2 هم تیمی درگیری ایجاد میشود. ابوطالب چند مشت و لگد دریافت می کند آن روزها در جراید شاهینیها اعتراض میشود و منتقدها میگویند ای کاش سیلی شاهینیها از جنس همان سیلیهایی بود که دکتر اکرامی به همایون بهزادی میزد! سیلیهایی که در پی خود پر از پیامهای ارزشی و اخلاقیمداری بودند.
این یکی زد و خورد و رد و بدل شدن مشت بینالمللی بود سال 1345 مهمترین اتفاق فوتبال درباره مشت و لگد اتفاق میافتد. بازی ایران در مقدماتی بازیهای آسیایی 1966 بانکوک در حال برگزاری بود که داور هندی در صحنهای به نفع ژاپنی سوت میزند حسین مبشر رئیس وقت فدراسیون به سمت داور میرود تا اعتراض کند اما آن داور که میخواست انتقام جنگ کره و ژاپن را از ایرانیها بگیرد یک مشت به صورت رئیس فدراسیون ایران میزند همایون بهزادی عزیز اصلی امیر احتشامزاده میآید و به سمت داور حمله میکنند کار به دخالت پلیس تایلند میکشد و خلاصه بازی تعطیل میشود کار بالا میگیرد و کمیته ملی المپیک ایران تصمیم به خروج از بازیهای میگیرد که با تماس مسئولان تایلند و عذرخواهی آنها از فدراسیون تیم ملی از رقابت انصراف نمیدهد البته گفته شد بعذ از بازی در هتل همایون بهزادی حسابی داور هندی را دوباره کتک زده است.
عزیز اصلی ملقب به عزیز فنر به بزن بهادری مشهور بود او که در سالهای 48 و 49 در 8 فیلم فارسی نقش آفرینی کرده بود از مشتزنهای به نام فوتبال ایران به خدمت 2 داور رسیده بود دو داور نامدار فوتبال ایران ابوالقاسم حاج الحسن وارث برازنده در داربی از عزیز فنر دروازهبان یاغی پرسپولیس چک و لگد میخورند! اصلی بعدها کتابی منتشر کرد که الان هم موجود است او در این کتاب نوشته است «آنقدر آنها بد داوری کردند که اگر باز هم آنها را ببینم به محض دیدن خدمتشان میرسم و با مشت به جانشان میافتم.» او در 2 داربی سالهای 48 و 49 ، 2 داور یعنی برازنده و حاجابوالحسنی را با سیلیهای آبدار نوازش میکند و از زمین خارج هم اخراج میشود در واقع اولین جنجال بزرگ داربی تهران در 17 بهمن 1348 و در چهارمین داربی اتفاق افتاد. تاج در آن بازی با گل دقیقه 83 مرحوم غلامحسین مظلومی جلو افتاد اما چند دقیقه بعد محمود خوردبین سرپرست کنونی پرسپولیس دروازه تاجیها را باز میکند ولی حاجابوالحسنی گل را نمیپذیرد تا آن سیلی معروف را از عزیز فنر بخورد پس از این اتفاق سرخپوشان در اعتراض به داوری زمین را ترک میکنند فدراسیون آن سال اصلی را 6 ماه محروم کرد.
به منصور پورحیدری میآید که اهل بزن بزن باشد؟ عضو هیات مدیره استقلال که سرمربی تیم ملی و استقلال هم بوده است 45 سال پیش در یک بازی سعید صدری داور قدیمی فوتبال ایران را کتک میزند! هم مشت و هم سیلی! البته مرحوم صدری دیگر در قید حیات نیست اما احتمالا منصورخان باید چند بازی به بهشت زهرا برود و از این مرحوم عذرخواهی کند.
علی پروین هم از یک اتفاق هنوز ناراحت است. او در دهه 50 در نیمه یک بازی به دلیل انتقاد از سرمربی تیمش یک مشت به صورت مرحوم منصور امیرآصفی میزند اما مشت پروین با جا خالی حرفهای آصفی به درب میخورد. پرسپولیس عقب بوده و سلطان به سرمربی تیمش دستور میدهد تا تعویض کند اما تمام قدرت مشتش به درب رختکن امجدیه میخورد آصفی همان لحظه فریاد میزند که پروین اخراج است که او سرزبان گرفتن دوست داشتنیاش فریاد میزند: «منصورخان خودم تو را به پرسپولیس آوردم و سرمربی کردمت حالا تو من را بیرون میکنی؟ من خودم بیرونت میکنم!»
مرحوم صفر ایرانپاک که رکورد گلزنی در داربی است به خاطر اینکه با یک هنرپیشه عکس گرفته بوده ورودی جلد مجلات رفته بود با عکس العمل شدید مدیر باشگاه مواجه میشود و علی عبده یک یک سیلی آبدار و یک مشت دلنواز به ایرانپاک در دفترکارش میزند.
علیگیوهای دروازهبان خوب راهآهن تهران، حسنزاده داور دیدار شاهین - راهآهن را آنچنان میند که به کلانتری میفرستنش مشتهای گیوهای به حسنزاده دقایقی او را بیهوش کرد در آن سال گیوهای چند ماه محروم شد.
سال 68 بازی پرسپولیس و استقلال تمام میشود که آبیپوشان پیروز میدان میشوند ضیا عربشاهی به سمت شاهرخ بیانی میرود و به او خسته نباشید میگوید لحن او معمولی به نظر میرسد اما مثل اینکه بیانی آنرا متلک برداشت میکند و یک مشت روی صورت عربشاهی به یادگار میگذارد! بعدها بیانی از عربشاهی عذرخواهی میکند.
سال 1374 حسن روشن که تازه 40 ساله و سرمربی تیم معادن شده داور را کتک میزند و به دوبی میرود و تا سالها به ایران باز نمیگردد.
البته نمیشود گفت اما مشت به پیراهن هم میتواند از مشتهای به یادماندنی فوتبال ایران باشد. دی ماه 74 کرمانی مقدم پس از تعویض در داربی پیراهن پرسپولیس را پاره میکند. 3 سال بعد در جام جهانی خداداد عزیزی پس از تعویض مقابل آمریکا پیراهنش را پاره کرد.
در دهه 80 خداداد عزیزی اولین مشتها را مینوازد. این بازیکن در این دهه یک بار ناصر تسفق مدیرعامل سابق استیلآذین را کتک میزند و همچنین یک خبرنگار را مورد ضرب و شتم قرار داد.
صادق درودگر مدیرعامل وقت نساجی مازندران در یکی از بازیهای تیم ملی فوتسال در جام ملتهای آسیا 6 سال پیش بازیکن تیم ملی ایران که از سوی داور اخراج شده بود میخواست داور را کتک بزند که خودش توسط درودگر نوازش شد! درودگر آنچنان برسر و صورت ملیپوش فوتسال زد که اگر نمیدانستید فکر میکردید بازیکن حریف را مورد ضرب و شتم قرار داده است.
پس از خطای کولیبالی بازیکن تیم استقلال خوزستان ناگهان عابدزاده مربی دروازهبانهای راهآهن به سرعت وارد زمین شد تا بازیکن استقلال را ادب بکند بعد هم اوضاع به هم ریخت و بازیکنان 2 تیم وارد درگیری شدند و هرج ومرج پیش آمد. خوشبختانه مشتهای گره شده عقاب آسیا به کسی اصابت نکرد.
این یکی بزن بزن در خیابان اتفاق میافتد. سال 56 در اطراف خیابان توسط طرفداران تاج محاصره میشدند دکتر زادمهر که آن زمان جوان بود حسابی کتککاری میکند و دادکان و مایلیکهن هم که همراه محمد زادمهر بودند در این درگیری شرکت میکنند. البته مایلیکهن در یکی از داربیها زمانی که تماشاگران فحاشی و روحیه پرسپولیسیها را خراب میکردند حاجی مایلی از این رفتار هواداران ناراحت میشود و در اقدامی جالب از فنسهای ورزشگاه امجدیه بالا میرود و با تماشاگران درگیر میشود و مشت میخورد.
در 30 دی 1373 ، 2 تیم سرخابی به مصاف هم رفتند احمد ابهران داور بازی با قضاوت ضعیفش باعث شد تا از همان ابتدا بازی از حالت طبیعی خارج شود در دقیقه 9 داور گل صحیح فرشاد پیوس را رد کرد. در دقیقه 88 در حالی که استقلال بازی 2 بر صفر باخته را به تساوی کشانده بود احمد ابهران محرمی و قلعهنویی را که با هم زد و خورد کرده بودند اخراج کرد. که هیچکس باور نمیکرد بازی چند دقیقهای تعطیل شد در همین گیر و دار تماشاگران عصبانی و خشمگین باشگاه پرسپولیس از ضلع شمالی به داخل زمین ریختند به سمت داور بخت بر گشته حملهور شدند. نیروهای انتظامی حاضر در ورزشگاه چنین درگیریهایی را نداشتند نتوانستند کنترل ورزشگاه را در اختیار بگیرند. کتک کاریها بیشتر حول و حوش عابدزاده، شاهرودی، محرمی، قلعهنویی، ورمزیار، فکری و غفوریهای اصلی میگشت. این بازیکنان حسابی همدیگر را کتک زدند پیوس، ورمزیار، فکری، غفوریهای اصل و قلعهنویی هر کدام 6 ماه محروم شدند.
در همان داربی اتفاق جالب دیگری هم افتاد علیدایی که اهل دعوا نبود در کنار زمین مشغول تماشای کتککاری عابدزاده با قلعهنویی و فکری بود که هواداران استقلال از ضلع دیگر ورزشگاه به داخل زمین وارد شدند و یک تماشاگر استقلال با قمه به سمت دایی دوید تا او را مورد ضرب و شتم قرار دهد نعرههای تماشاگر قمه به دست به پاهای علیدایی بنزین سوپر تزریق میکند و او به سمت وسط زمین فرار میکند و هر لحظه امکان داشت قمه آن فرد سیبیل کلفت به علی دایی برخورد کند اما در همان حین مرتضی کرمانی مقدم با یک تکان جان را نجات میدهد. جالب اینجاست ادموند اختر حسابی از هواداران پرسپولیس کتک خورد.
در داربی 49 که 9 دی 79 برگزار شد مجددا درگیری شدیدی رخ داد. مهدی هاشمی نسب یکی از اسطورههای تعصب پرسپولیس که تازه به استقلال رفته بود در دقیقه 82 گل دوم و برتری استقلال را با ضربه سر ثمر میرساند پس از خوشحالی عجیبش بیهوش میشود بسیاری از هواداران کارشان به بیمارستان کشیده شد 5 دقیقه بعد علی کریمی با یک ضربه به سر توپ را وارد دروازه برومند کرد این گل آنقدر حساس بود که کمک علی پروین ناصرابراهیم با موی سپید پشتک وارو زد. در دقیقه 90 یک توپ از طرف پرسپولیسیها روی دروازه سانتر میشود و رافت و برومند با هم روی هوا بلند میشوند و برومند توپ را تصاحب می کند همان لحظه دروازهبان استقلال رافت را صدا میزند و بازیکن پرسپولیس صورتش به مشت برومند برخورد میکند. رافت به محض درگیری با برومند نقش بر زمین میشود و داور کرهای سنگربان آبیپوشان را اخراج میکند. جالب اینجا بود که در عرض یک دقیقه زیرچشم رافت کبود شد و این اتفاق زمانی افتاد که پزشکان مشغول مداوای وی بودند.
انتهای پیام/