امروز بزرگ‌ترین مشکل عرضه نشر، کتابخوان نبودن مردم است، این که کتاب در سبد خانوار ایرانی جایی ندارد؛ هم به دلیل مسئله اقتصادی است و هم فرهنگی.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان- مریم محمدی ؛ منصوره شریف‌زاده 1332 اول بار با «یک عکس فوری» بعد از انقلاب قلم به دست گرفت. نخستین مجموعه داستان خود را با عنوان «مولود هشتم» در سال 1363 درباره مشکلات زنان نوشت. او در این مجموعه به توصیف جلوه‌های گوناگون رنج زنان در جامعه مردسالار می‌پردازد. به گفته خودش مضامین قصه‌هایش اجتماعی است و همچنان تمرکزش بر مسائل زنان است.

فضای داستان‌هایش دراماتیک و شخصیت‌های داستانی‌اش ساده و عینی هستند. از دیگر آثار او می‌توان به «بند کفش»، «سنگر محمود»، «چنار دالبتی» و ترجمه چند اثر از ویلیامز و اندرسن اشاره کرد. گفت‌وگوی کوتاه ما را با او می‌خوانید:

 خانم شریف‌زاده لطفاً از شروع فعالیت خود در عرصه ادبیات بفرمایید.

 شاید بتوانم بگویم نویسندگی را از یک جهت به خاطر استعدادی که داشتم و از طرفی به خاطر رشته تحصیلی خودم شروع کردم. بسیار جوان بودم که وارد عرصه نویسندگی شدم، از کم سن و سالی می‌نوشتم. از طرفی ورودم به دانشگاه و تحصیل در رشته ادبیات انگلیسی و گذراندن واحدهای درسیکه مربوط به ادبیات فارسی بود، باعث شد تا بیش از قبل با ادبیات عجین شوم.

همین باعث شد تا ادبیات مدرن و معاصر دنیا را مصرانه پیگیری کنم. تا این که با حمایت و هدایت یکی از اساتیدم، اولین داستان خود را در یک مجله ادبی خیلی مهم در آن دوران به نام «سخن» چاپ کردم و به شکل حرفه‌ای وارد عرصه ادبیات شدم.

 اولین کتابی که خواندید و روی شما بسیار تأثیر گذاشت را به یاد دارید؟

بله کاملاً، کتابی بود به نام «مروارید» نوشته جان اشتاین‌بک. ده ساله بودم که این کتاب را خواندم، خیلی کتاب جذابی بود. شاید به نظرتان در آن سن و سال خواندن چنین کتاب‌هایی زود باشد، اما در آن دوران کتاب‌های مربوط به کودک و نوجوان کم بود، هرچند که من این امکان را برای مطالعه کتاب‌های کودک و نوجوان هم داشتم، اما در کنارش به خواند این کتاب‌های فاخر ادبیات جهان هم علاقه داشتم.

در حال حاضر چه کتابی را در دست نگارش دارید؟

 الان از طرفی یک مجموعه داستان را در دست نگارش دارم و از طرف دیگر به نگارش یک رمان مشغولم. فضای داستانی رمان من، مثل تمامی آثارم فضایی اجتماعی با رویکرد به مسائل اجتماعی زنان است.

 با توجه به علاقه‌مندی امروز جوانان به نویسندگی شما برای آن‌ها چه پیشنهادی دارید؟

جواب: خوشبختانه در سال‌های اخیر جوانان زیادی پا به عرصه نویسندگی گذاشتند، این خیلی خوب است، توصیه و پیشنهادی را بنا به تجربه‌ای که دارم مطرح می‌کنم و آن این که جرئت کنند و بنویسند. در  کنار این نوشتن مطالعه زیاد داشته باشند و از همه مهم‌تر نوشتن را به شکل حرفه‌ای بیاموزند، با انواع روش‌ها و سبک‌های داستان‌نویسی آشنا شوند و فن نویسندگی، زبان و بیان آن را نزد صاحبان فن بیاموزند.

منظورم از آموزش فقط تحصیلات آکادمیک نیست، امروز ابزارهای ارتباط جمعی و فضای مجازی امکان بزرگی را در اختیار علاقه‌مندان می‌گذارد، مطالعه کتاب‌ها و آموزش از طریق آن‌ها هم بسیار موثر است.

شما امروز بزرگ‌ترین مشکل نشر کتاب را چه می‌دانید؟

 مسائل مربوط به کتاب مثل زنجیره به هم متصل هستند. امروز عرصه نشر با مشکلات بسیاری روبروست، اما از نظر من بزرگ‌ترین مسئله این است که کتاب در سبد خانوار ایرانی نیست، این از سویی به دلیل مسائل اقتصادی است که شاید درآمدها کفاف خرید کتاب را نمی‌دهد، اما از سویی دیگر که به نظرم مهم‌تر است به دلیل کمرنگ شدن فرهنگ مطالعه است.

 شما در داستان‌هایتان سوژه‌ها و شخصیت‌های داستانی را چطور می‌پرورانید؟

سوژه‌های داستان‌های من غالباً از دل اجتماع بیرون می‌آیند، مسئله شخصیت‌پردازی هم یک مسئله پیچیده است، از طرفی می‌تواند حاصل تخیلات نویسنده باشد و می‌تواند عینی باشد. اما در عین عینیت هم نیاز هست که نویسنده آن شخصیت عینی را داستانی کند، به این معنا که آن را از زوایای مختلف بپروراند و به شکلی باورپذیر به خواننده ارائه دهد.

شما جایگاه نقد ادبی را در ادبیات داستانی کشورمان چطور ارزیابی می‌کنید؟

 نقد ادبی مهم‌ترین بخش در ادبیات است که می‌تواند در ارتقای کیفی آثار مؤثر باشد. البته اگر که منتقد ادبی تسلط لازم را داشته باشد، دقیقاً بتواند درست و اصولی به نقد بپردازد، بدون حب و بغض و جهت‌گیری نسبت به نویسنده. اگر که این اتفاق بیفتد هم مسیر آینده برای نویسنده روشن می‌شود و هم خواننده به یک تحلیل و جمع‌بندی می‌رسد.

 و به عنوان سوال آخر امروز در کشور ما چقدر به نقد ادبی توجه می‌شود؟

امروز متأسفانه جایگاه نقد ادبی در کشور، خوب نیست. در گذشته مجلات ادبی و نقد ادبی زیادی بود، در روزنامه‌ها و نشریات توجه بیشتری به این مقوله می‌شد اما امروز این روند خیلی کم‌رنگ شده است. البته این نقد آثار می‌تواند به شکل دیگری هم در دسترس مخاطب قرار بگیرد و آن انتشار نقد و تحلیل کتاب در کنار خود اثر است. در سایر کشورها به تجربه دیده‌ام که کتابی که منتشر می‌شود، همزمان چندین نقد نوشته شده روی آن به چاپ می‌رسید و در دسترس خواننده قرار می‌گیرد.

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
پوريا
۱۱:۱۲ ۲۷ تير ۱۳۹۴
من خودم به شخصه كتاب الكترونيكي رو ترجيح ميدم
ولي متاسفانه منابع فارسي خيلي كمه
Iran (Islamic Republic of)
علیرضا صادقی
۰۳:۳۲ ۲۶ تير ۱۳۹۴
کتاب اگر کتاب باشد مردم می خرند کتابهای موجود هیچ ارزشی نداشته ونویسنگان به امید فروش آنها به نهادها وارگانهای دولتی آنها را نوشته وبه زور یا سفارش یا برگزاری مسابقه به مردم تحمیل می کنند
Iran (Islamic Republic of)
قاسم
۰۳:۱۷ ۲۶ تير ۱۳۹۴
من قبلا هم گفتم
کتابی که ارزش خرید داشته باشه نمیبینم
وگرنه میخریدم
مشکل از سیستم نشر و توضیع است
اولا کتاب خوبی نداریم آنچنان
دوما کتاب فروشی های درست و حسابی هم مخصوصا در شهر های کوچک نیست اگر هم باشه فقط کتابهای دانشگاهی دارن و یک سری لوازم تحریر و بس
مردم مجبورن هر چیزی رو اینترنتی مطالعه کنن که مشکلات خودشو داره
مثل ایجاد مشکلات بینایی
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۰۰:۵۴ ۲۶ تير ۱۳۹۴
با این درآمدی که 80 درصد مردم دارن شکم سیر کردنشان هم معجزه است کتاب خریدن بماند
آخرین اخبار