حوزه تجسمی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران - فاطمه شهدوست؛ رئالیسم، آبستره، اکسپرسیونیسم... شاید شما هم به این اسامی برخورد کرده باشید؛ عناوینی که هر کدامشان دنیایی شاید نادیدنی و خاص برای خود دارند و قادرند آدم را از جهان خشک و بیروح اطرافش به جهانی پر از رویا و احساس ببرند و نوازشی برای نگاههایمان شوند.
در این گزارش و گزارشهای آتی به معرفی چند عنوان مطرح در عرصه هنر میپردازیم؛ عناوینی که از نام یک سبک خبر میدهند.
یکی از این مکتبها که همچنان طرفداران زیادی در سراسر جهان دارد، رئالیسم است که به توضیح آن می پردازیم:
رئال در لغت به معنای واقعیت است و رئالیسم یعنی واقع گرایی، به طور کلی و جامع این سبک به مفهوم حقیقت، واقعیت و نفی تخیلات و امور ناممکن است.
این سبک به نوعی عکس العملی در مقابل مکتب رماتیسم است، مکتبی که در آن برای فرار از واقعیت موجود به دنیای گذشته و جهانی دیگر که ساختگی و دور از دسترس حواساند، رجوع میکنند و به طور کلی سبکی درون گرا و ذهنی است.
پایه گذاران اصلی رئالیسم، در فرانسه، نویسندگان و شاعرانی بودند که به طور صریح با مکتب رماتیسم مقابله میکردند، از جملهی آنها می توان به شامفلو ری، میلت و بالزاک فرانسوی که نمایندهی این مکتب است، اشاره کرد.
اما از نگاه تحلیل گران اولین عرصهای که رئالیسم در آن به خوبی ظهور کرد، نقاشی بود و گوستاو کوربه که از پیشکسوتان این سبک است، توانست آن را در آثار خود منعکس کند.
رئالیسم علاوه بر ادبیات و نقاشی در فلسفه و مسائلی مانند ارتباطات بینالمللی نیز مطرح میشود، و هدف حقیقی این سبک تشخیص تاثیر محیط و اجتماع در واقعیتهای زندگی و تحلیل و شناساندن دقیق تیپهایی است که در اجتماع معینی به وجود آمده است، میباشد.
نقطه شروع این سبک (REALISM ) را میتوان اوایل قرن 19 میلادی دانست که در این دوره نقاشانی در اروپا و سایر نقاط دنیا به این سبک هنری تمایل نشان دادند و هنوز هم که هنوز است هنرمندان و علاقمندان خود را حفظ کرده از جمله میتوان به زنده یاد عباس کاتوزیان که در این زمینه آثار زیادی را از خود به جا گذاشته است، اشاره کر د.
در توضیح بیشتر راجع به این سبک میتوان افزود: رئالیسم به مثابه یک روش هنری قابل تعمیم به بسیاری از آثار هنری، صرف نظر از سبک یا اسلوب معینی است و آن را در آثاری که هنرمند از سطح ظواهر عینی فراتر رفته و حقایقی از روابط بین انسانها و محیطشان را بازگو میکنند، میتوان مشاهده کرد .در این سبک به نوعی از احساساتی گری یا بروز احساسات نامتعارف پرهیز میشود.
کوربه که آغاز گر این سبک در نقاشی است، ابتدا با کشیدن آثاری از طبیعت و پرنده کار خود را آغاز کرد، اما به تدریج به ترسیم زندگی روزمره که آن زمان کمتر به آن توجه میشد پرداخت، وی طی نامهای به شاگردان خود نیز سفارش میکرد که سعی کنید چیزی را که واقعا وجود دارد نقاشی کنید، و این یعنی نفی هر گونه تخیل و شهودی که ارتباط هنرمند را با قواعد واقعی زندگی اطراف خود قطع میکند، اتفاقی که آن موقع در ترسیم انبیاء فرشتگان و تصاویر انجیل افتاده بود.
کوربه در تابلوی سنگشکنان که از روی کار کردن دو مرد بر روی جادهای کشیده بود، باعث ایجاد جریانی در هنر شد، چرا که تا قبل از وی، کارها بیشتر بیان احساس هنرمند و برداشت آنها از سوژهها و موضوعاتی که میکشیدند، بود
یکی دیگر از نقاشان این سبک انوره دومیه (HonOre Daummier) است که طی حکومت ناپلئون سوم برای نشریات انتقادی فکاهی، کاریکاتور میکشید. از ویژگیهای کاری وی که جزو خصوصیات سبک رئالیسم نیز محسوب میشود، به تصویر کشیدن واقعیات اجتماعی ، هر چند تلخ و دوری از آب و تاب دادن موضوعات است.
"دومیه" در اکثر کارهای خود به زندگی ناعادلانهی روستائیان مهاجر به شهرها و مردمان فقیر میپرداخت مانند تابلو " زن رختشور" که زندگی زنی را نشان میدهد که در خانهها کار میکند تا بتواند در شهر دوام بیاورد، همچنین وی نقاشیها و کاریکاتورهایش را نوعی نقد اجتماعی میدانست.
به طور کلی عصر رئالیست، عصر انتقادی است؛ چرا که به عنوان مثال شامفلوری و همراهانش در آن زمان به مبارزه با انواع گونههای هنر پرداختند و یا برخی از نقاشان که از آنها نام بردیم، واقعیات حتی ناگوار اجتماع را نیز در کارهای خود به تصویر میکشیدند.
گفتنی است: در این سبک که امروزه نیز تا حدی طرفداران خود را حفظ کرده است، هنرمندانی چون ونگوگ و پیکاسو فعالیت داشتهاند، اما به مرور برای بیان بهتر احساسات خود به قالبهای دیگری چون سورئال روی آوردند.
انتهای پیام/