گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران _تلويزيون پديده اى است عجيب كه چندى است وارد زندگى انسان ها شده و به گونه اى معجزه آسا تقريباً همه خانه ها را اشغال كرده است; چنان كه توجه بيشتر انديشمندان را به خود معطوف داشته است. به همين دليل، گروهى از پژوهشگران آن را وسيله اى براى نابودى جامعه انسانى مى دانند. در مقابل، گروهى ديگر آن را وسيله اى براى سرعت بخشيدن و بالا بردن توانمندى بشرمحسوب مى دارند.
یكى از مسائلى كه از ديرباز، توجه انديشمندان حوزه هاى گوناگون علوم انسانى را به خود جلب كرده ، مسئله «رابطه تلويزيون با كودك و نوجوان» است . بی شک تلویزیون مانندهر رسانه ای در کنار فواید و آثار مثبت می تواند آثار سویی داشته باشد اما امروزه در مقایسه با رسانه های فراگیر مختلف، نقش آگاهی بخشی ، اجتماعی شدن، هنجار سازی، ایجاد هویت وجامعه پذیری تلویزیون بر کودکان آشکارتر باز می نماید.از همین رو می توان تلویزیون را به دانشگاه عمومی تعبیر کرد.
بیش از یک دهه است که با علم بر همین تاثیرات تلویریون بر تربیت کودکان، شاهد ورود نوع جدیدی از برنامه سازی در حوزه کودک و نوجوان هستیم. ورود خاله ها و عمو ها در قاب تلویزیون نمونه موفق قهرمان سازی برای کودکان است . یکی از این شخصیت های موفق و تثبیت شده ، کاراکتر عمو پورنگ است که در برنامه های مختلف با شخصیت پردازی مناسب و همیاری بازیگران و شخصیت های دیگر فضایی شاد و مفرح در کنار توجه به نقش تربیتی و آموزشی قاب جادویی اجرا کرد.
باید پذیرفت در فضای رقابتی و تعدد رسانه ها ماندگاری یک برنامه به پویایی و شناخت از مخاطب نیاز دارد. تیم تولیدی برنامه های عمو پورنگ از فضای رسانه ای و همچنین توقع و نیازهایمخاطب از یک برنامه رسانه ای شناخت مناسب دارد چرا کهامسال با کسب تجربه از تیپ سازی و شخصیت پردازی های قبلدر برنامه جدید خود با یک مجموعه ی داستانی ، خانواده محور ،آموزشی همراه تنوع و تعدد نقش ها ظاهر شده است.
مجموعه محله «گل و بلبل» با گذشت مدت زمان کوتاه از پخش آن با وجود همزمانی با پخش برنامه پر بیننده ماه عسل توانسته است در دل خانواده ها جای باز کند . این موفقیت را می شود از رواج تکه کلام ها و صحبت از شخصیت های داستان در میان بچه ها و همچنین بزرگتر ها درک کرد.
این بار عمو پورنگ در کنار خانواده ها در محله ساکن است .قهرمان شاد و مهربان کودکان مانند دیگران پدر، مادر، و همسایه دارد و مانند سایر شهروندان خرید می کند، به خانواده خود کمک می کند و شغل و حرفه ای دارد. در واقع دنیای ملموس و برگرفته از واقعیت را برای کودک ترسیم می کند. مهربانی و عشق او به کودکان و بقیه به این خاطر است که او عشق را در خانه فراگرفته است . پدر و مادر عمو پورنگ داستان که نمادیست از پدر بزرگ و مادر بزرگ های این زمان، سالهاست با علاقه در کنار هم زندگی می کنند و در حین حفظ احترام با کلام دایما علاقه خود را به یکدیگر ابراز می کنند.این نشان از این دارد که نویسنده برنامه عدم وجود و یا کمبود ابراز محبت و علاقه والدین در کانون خانواده را به خوبی حس کرده اند. زیرا که ابراز محبت والدین در حضور فرزندان از روش های تربیتی مناسبی است که حس اعتماد و اطمینان را در کودک تقویت می کند.بنابراین، این وظیفه به عهده پدرو مادر است که یک الگوی خوب از رابطه سالم و توام با عشق و محبت برای فرزندانشان بسازند اما متاسفانه کم توجهی به این وظیفه امروز به یک آسیب برای خانواده ها تبدیل شده است پرداختن به این امر می تواند در ابراز حس کودک چه در حال و چه در آینده بسیار موثر واقع شود.
توجه به نقش مدیریتی زنان از دیگر ویژگی های مورد توجه عوامل این مجموعه بوده است. خانم چمنی کارشناس کشاورزی است که مدیریت محله گل و بلبل را به عهده دارد و به عنوان یک کارشناس، تغذیه سالم و خواص میوه ها را آموزش می دهد. اصول مدیریتی خانم چمنی باعث تغییر الگوهای رفتاری ساکنان محله شده است . خانم مدیر با به کار گرفتن دو نگهبان امنیت را برای محله تامین کرده به طوری که بوستان محله به مکانی مناسب برای بازی و اوقات فراغت کودکان و ساکنین تبدیل شده است. خانم مدیر محله با دعوت از کتابفروش دور گرد با نمایش و تبلیغ کتابخوانی در صدد ترویج فرهنگ کتابخوانی برای کودکان و خانواده هاست.این برای نخستین بار است که در برنامه ی کودک در تلویزیون به نقش مدیریتی زنان و حرفه و اشتغال آنان توجه می شود که جای بسی خوشحالی است.
«محله گل و بلبل» نمایش کامل یک محله با شرح جزییات است. در دورانی که محلات کارکرد خود را از دست می دهند و مدیریت شهری درصدد بازپرداخت هویت از دست رفته محلات شهر تهران است ،محله محوری برنامه های کودک می تواند در ایجاد هویت محلی نقش موثری در نسل فردا ایفا کنند. چرا که امروز در كشور ما عرصه خصوصي رشد قابل توجه يافته است، و چون عرصه عمومي شكل نگرفته، شهروندان و مردم با هم بيگانهاند، در حالي كه در گذشته و در شهرسازي سنتي ايران عرصههاي عمومي مثل مسجدها و ميدانها وجود داشت كه همه از آن يا از كنار آن عبور ميكردند و چنين فضايي قابليت ويژهاي براي شكلگيري تعلقات و اجتماعات محلي فراهم ميكرد.
انتهای پیام/