سوره ۱۵: الحجر |
| |
چه بسا كسانى كه كافر شدند آرزو كنند كه كاش مسلمان بودند | رُّبَمَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُواْ لَوْ كَانُواْ مُسْلِمِينَ | |
بگذارشان تا بخورند و برخوردار شوند و آرزو[ها] سرگرمشان كند پس به زودى خواهند دانست | ذَرْهُمْ يَأْكُلُواْ وَيَتَمَتَّعُواْ وَيُلْهِهِمُ الأَمَلُ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ | |
و هيچ شهرى را هلاك نكرديم مگر اينكه براى آن اجلى معين بود | وَمَا أَهْلَكْنَا مِن قَرْيَةٍ إِلاَّ وَلَهَا كِتَابٌ مَّعْلُومٌ | |
هيچ امتى از اجل خويش نه پيش مىافتد و نه پس مىماند | مَّا تَسْبِقُ مِنْ أُمَّةٍ أَجَلَهَا وَمَا يَسْتَأْخِرُونَ | |
و گفتند اى كسى كه قرآن بر او نازل شده است به يقين تو ديوانهاى | وَقَالُواْ يَا أَيُّهَا الَّذِي نُزِّلَ عَلَيْهِ الذِّكْرُ إِنَّكَ لَمَجْنُونٌ | |
اگر راست مىگويى چرا فرشتهها را پيش ما نمىآورى | لَّوْ مَا تَأْتِينَا بِالْمَلائِكَةِ إِن كُنتَ مِنَ الصَّادِقِينَ | |
فرشتگان را جز به حق فرو نمىفرستيم و در آن هنگام ديگر مهلت نيابند | مَا نُنَزِّلُ الْمَلائِكَةَ إِلاَّ بِالحَقِّ وَمَا كَانُواْ إِذًا مُّنظَرِينَ | |
بىترديد ما اين قرآن را به تدريج نازل كردهايم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود | إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ | |
و به يقين پيش از تو [نيز] در گروههاى پيشينيان [پيامبرانى] فرستاديم | وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ فِي شِيَعِ الأَوَّلِينَ | |
و هيچ پيامبرى برايشان نيامد جز آنكه او را به مسخره مىگرفتند | وَمَا يَأْتِيهِم مِّن رَّسُولٍ إِلاَّ كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ | |
بدين گونه آن [استهزا] را در دل بزهكاران راه مىدهيم | كَذَلِكَ نَسْلُكُهُ فِي قُلُوبِ الْمُجْرِمِينَ | |
[كه] به او ايمان نمىآورند و راه [و رسم] پيشينيان پيوسته چنين بوده است | لاَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَقَدْ خَلَتْ سُنَّةُ الأَوَّلِينَ | |
و اگر درى از آسمان بر آنان مىگشوديم كه همواره از آن بالا مىرفتند | وَلَوْ فَتَحْنَا عَلَيْهِم بَابًا مِّنَ السَّمَاءِ فَظَلُّواْ فِيهِ يَعْرُجُونَ | |
قطعا مىگفتند در حقيقت ما چشمبندى شدهايم بلكه ما مردمى هستيم كه افسون شدهايم | لَقَالُواْ إِنَّمَا سُكِّرَتْ أَبْصَارُنَا بَلْ نَحْنُ قَوْمٌ مَّسْحُورُونَ | |
و به يقين ما در آسمان برجهايى قرار داديم و آن را براى تماشاگران آراستيم | وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاء بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ | |
و آن را از هر شيطان راندهشدهاى حفظ كرديم | وَحَفِظْنَاهَا مِن كُلِّ شَيْطَانٍ رَّجِيمٍ | |
مگر آن كس كه دزديده گوش فرا دهد كه شهابى روشن او را دنبال مىكند | إِلاَّ مَنِ اسْتَرَقَ السَّمْعَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ مُّبِينٌ | |
و زمين را گسترانيديم و در آن كوههاى استوار افكنديم و از هر چيز سنجيدهاى در آن رويانيديم | وَالأَرْضَ مَدَدْنَاهَا وَأَلْقَيْنَا فِيهَا رَوَاسِيَ وَأَنبَتْنَا فِيهَا مِن كُلِّ شَيْءٍ مَّوْزُونٍ | |
و براى شما و هر كس كه شما روزىدهنده او نيستيد در آن وسايل زندگى قرار داديم | وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ وَمَن لَّسْتُمْ لَهُ بِرَازِقِينَ | |
و هيچ چيز نيست مگر آنكه گنجينههاى آن نزد ماست و ما آن را جز به اندازهاى معين فرو نمىفرستيم | وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلاَّ عِندَنَا خَزَائِنُهُ وَمَا نُنَزِّلُهُ إِلاَّ بِقَدَرٍ مَّعْلُومٍ | |
و بادها را بارداركننده فرستاديم و از آسمان آبى نازل كرديم پس شما را بدان سيراب نموديم و شما خزانهدار آن نيستيد | وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ فَأَنزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَسْقَيْنَاكُمُوهُ وَمَا أَنتُمْ لَهُ بِخَازِنِينَ | |
و بىترديد اين ماييم كه زنده مىكنيم و مىميرانيم و ما وارث [همه] هستيم | وَإنَّا لَنَحْنُ نُحْيِي وَنُمِيتُ وَنَحْنُ الْوَارِثُونَ | |
و به يقين پيشينيان شما را شناختهايم و آيندگان [شما را نيز] شناختهايم | وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَقْدِمِينَ مِنكُمْ وَلَقَدْ عَلِمْنَا الْمُسْتَأْخِرِينَ | |
و مسلما پروردگار توست كه آنان را محشور خواهد كرد چرا كه او حكيم داناست | وَإِنَّ رَبَّكَ هُوَ يَحْشُرُهُمْ إِنَّهُ حَكِيمٌ عَلِيمٌ | |
و در حقيقت انسان را از گلى خشك از گلى سياه و بدبو آفريديم | وَلَقَدْ خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ | |
و پيش از آن جن را از آتشى سوزان و بىدود خلق كرديم | وَالْجَآنَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ | |
و [ياد كن] هنگامى را كه پروردگار تو به فرشتگان گفت من بشرى را از گلى خشك از گلى سياه و بدبو خواهم آفريد | وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي خَالِقٌ بَشَرًا مِّن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ | |
پس وقتى آن را درست كردم و از روح خود در آن دميدم پيش او به سجده درافتيد | فَإِذَا سَوَّيْتُهُ وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ | |
پس فرشتگان همگى يكسره سجده كردند | فَسَجَدَ الْمَلآئِكَةُ كُلُّهُمْ أَجْمَعُونَ | |
جز ابليس كه خوددارى كرد از اينكه با سجدهكنندگان باشد | إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبَى أَن يَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ | |
فرمود اى ابليس تو را چه شده است كه با سجدهكنندگان نيستى | قَالَ يَا إِبْلِيسُ مَا لَكَ أَلاَّ تَكُونَ مَعَ السَّاجِدِينَ | |
گفت من آن نيستم كه براى بشرى كه او را از گلى خشك از گلى سياه و بدبو آفريدهاى سجده كنم | قَالَ لَمْ أَكُن لِّأَسْجُدَ لِبَشَرٍ خَلَقْتَهُ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ | |
فرمود از اين [مقام] بيرون شو كه تو راندهشدهاى | قَالَ فَاخْرُجْ مِنْهَا فَإِنَّكَ رَجِيمٌ | |
و تا روز جزا بر تو لعنت باشد | وَإِنَّ عَلَيْكَ اللَّعْنَةَ إِلَى يَوْمِ الدِّينِ | |
گفت پروردگارا پس مرا تا روزى كه برانگيخته خواهند شد مهلت ده | قَالَ رَبِّ فَأَنظِرْنِي إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ | |
فرمود تو از مهلتيافتگانى | قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنظَرِينَ | |
تا روز [و] وقت معلوم | إِلَى يَومِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ | |
گفت پروردگارا به سبب آنكه مرا گمراه ساختى من [هم گناهانشان را] در زمين برايشان مىآرايم و همه را گمراه خواهم ساخت | قَالَ رَبِّ بِمَآ أَغْوَيْتَنِي لأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الأَرْضِ وَلأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ | |
مگر بندگان خالص تو از ميان آنان را | إِلاَّ عِبَادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ | |
فرمود اين راهى است راست [كه] به سوى من [منتهى مىشود] | قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَيَّ مُسْتَقِيمٌ | |
در حقيقت تو را بر بندگان من تسلطى نيست مگر كسانى از گمراهان كه تو را پيروى كنند | إِنَّ عِبَادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطَانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغَاوِينَ | |
و قطعا وعدهگاه همه آنان دوزخ است | وَإِنَّ جَهَنَّمَ لَمَوْعِدُهُمْ أَجْمَعِينَ | |
[دوزخى] كه براى آن هفت در است و از هر درى بخشى معين از آنان [وارد مىشوند] | لَهَا سَبْعَةُ أَبْوَابٍ لِّكُلِّ بَابٍ مِّنْهُمْ جُزْءٌ مَّقْسُومٌ | |
بىگمان پرهيزگاران در باغها و چشمهسارانند | إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ | |
[به آنان گويند] با سلامت و ايمنى در آنجا داخل شويد | ادْخُلُوهَا بِسَلاَمٍ آمِنِينَ | |
و آنچه كينه [و شائبههاى نفسانى] در سينههاى آنان است بركنيم برادرانه بر تختهايى روبروى يكديگر نشستهاند | وَنَزَعْنَا مَا فِي صُدُورِهِم مِّنْ غِلٍّ إِخْوَانًا عَلَى سُرُرٍ مُّتَقَابِلِينَ | |
نه رنجى در آنجا به آنان مىرسد و نه از آنجا بيرون رانده مىشوند | لاَ يَمَسُّهُمْ فِيهَا نَصَبٌ وَمَا هُم مِّنْهَا بِمُخْرَجِينَ | |
به بندگان من خبر ده كه منم آمرزنده مهربان | نَبِّئْ عِبَادِي أَنِّي أَنَا الْغَفُورُ الرَّحِيمُ | |
و اينكه عذاب من عذابى است دردناك | وَ أَنَّ عَذَابِي هُوَ الْعَذَابُ الأَلِيمَ | |
و از مهمانان ابراهيم به آنان خبر ده | وَنَبِّئْهُمْ عَن ضَيْفِ إِبْراَهِيمَ | |
هنگامى كه بر او وارد شدند و سلام گفتند [ابراهيم] گفت ما از شما بيمناكيم | إِذْ دَخَلُواْ عَلَيْهِ فَقَالُواْ سَلامًا قَالَ إِنَّا مِنكُمْ وَجِلُونَ | |
گفتند مترس كه ما تو را به پسرى دانا مژده مىدهيم | قَالُواْ لاَ تَوْجَلْ إِنَّا نُبَشِّرُكَ بِغُلامٍ عَلِيمٍ | |
گفت آيا با اينكه مرا پيرى فرا رسيده است بشارتم مىدهيد به چه بشارت مىدهيد | قَالَ أَبَشَّرْتُمُونِي عَلَى أَن مَّسَّنِيَ الْكِبَرُ فَبِمَ تُبَشِّرُونَ | |
گفتند ما تو را به حق بشارت داديم پس از نوميدان مباش | قَالُواْ بَشَّرْنَاكَ بِالْحَقِّ فَلاَ تَكُن مِّنَ الْقَانِطِينَ | |
گفت چه كسى جز گمراهان از رحمت پروردگارش نوميد مىشود | قَالَ وَمَن يَقْنَطُ مِن رَّحْمَةِ رَبِّهِ إِلاَّ الضَّآلُّونَ | |
[سپس] گفت اى فرشتگان [ديگر] كارتان چيست | قَالَ فَمَا خَطْبُكُمْ أَيُّهَا الْمُرْسَلُونَ | |
گفتند ما به سوى گروه مجرمان فرستاده شدهايم | قَالُواْ إِنَّا أُرْسِلْنَا إِلَى قَوْمٍ مُّجْرِمِينَ | |
مگر خانواده لوط كه ما قطعا همه آنان را نجات مىدهيم | إِلاَّ آلَ لُوطٍ إِنَّا لَمُنَجُّوهُمْ أَجْمَعِينَ | |
جز آنش را كه مقدر كرديم او از بازماندگان [در عذاب] باشد | إِلاَّ امْرَأَتَهُ قَدَّرْنَا إِنَّهَا لَمِنَ الْغَابِرِينَ | |
پس چون فرشتگان نزد خاندان لوط آمدند | فَلَمَّا جَاء آلَ لُوطٍ الْمُرْسَلُونَ | |
[لوط] گفتشما مردمى ناشناس هستيد | قَالَ إِنَّكُمْ قَوْمٌ مُّنكَرُونَ | |
گفتند [نه] بلكه براى تو چيزى آوردهايم كه در آن ترديد مىكردند | قَالُواْ بَلْ جِئْنَاكَ بِمَا كَانُواْ فِيهِ يَمْتَرُونَ | |
و حق را براى تو آوردهايم و قطعا ما راستگويانيم | وَأَتَيْنَاكَ بَالْحَقِّ وَإِنَّا لَصَادِقُونَ | |
پس
پاسى از شب [گذشته] خانوادهات را حركت ده و [خودت] به دنبال آنان برو و
هيچ يك از شما نبايد به عقب بنگرد و هر جا به شما دستور داده مىشود برويد | فَأَسْرِ
بِأَهْلِكَ بِقِطْعٍ مِّنَ اللَّيْلِ وَاتَّبِعْ أَدْبَارَهُمْ وَلاَ
يَلْتَفِتْ مِنكُمْ أَحَدٌ وَامْضُواْ حَيْثُ تُؤْمَرُونَ | |
و او را از اين امر آگاه كرديم كه ريشه آن گروه صبحگاهان بريده خواهد شد | وَقَضَيْنَا إِلَيْهِ ذَلِكَ الأَمْرَ أَنَّ دَابِرَ هَؤُلاء مَقْطُوعٌ مُّصْبِحِينَ | |
و مردم شهر شادىكنان روى آوردند | وَجَاء أَهْلُ الْمَدِينَةِ يَسْتَبْشِرُونَ | |
[لوط] گفت اينان مهمانان منند مرا رسوا مكنيد | قَالَ إِنَّ هَؤُلاء ضَيْفِي فَلاَ تَفْضَحُونِ | |
و از خدا پروا كنيد و مرا خوار نسازيد | وَاتَّقُوا اللّهَ وَلاَ تُخْزُونِ | |
گفتند آيا تو را [از مهمان كردن] مردم بيگانه منع نكرديم | قَالُوا أَوَلَمْ نَنْهَكَ عَنِ الْعَالَمِينَ | |
گفت اگر مىخواهيد [كارى مشروع] انجام دهيد اينان دختران منند [با آنان ازدواج كنيد] | قَالَ هَؤُلاء بَنَاتِي إِن كُنتُمْ فَاعِلِينَ | |
به جان تو سوگند كه آنان در مستى خود سرگردان بودند | لَعَمْرُكَ إِنَّهُمْ لَفِي سَكْرَتِهِمْ يَعْمَهُونَ | |
پس به هنگام طلوع آفتاب فرياد [مرگبار] آنان را فرو گرفت | فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُشْرِقِينَ | |
و آن [شهر] را زير و زبر كرديم و بر آنان سنگهايى از سنگ گل بارانديم | فَجَعَلْنَا عَالِيَهَا سَافِلَهَا وَأَمْطَرْنَا عَلَيْهِمْ حِجَارَةً مِّن سِجِّيلٍ | |
به يقين در اين [كيفر] براى هوشياران عبرتهاست | إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ | |
و [آثار] آن [شهر هنوز] بر سر راهى [داير] برجاست | وَإِنَّهَا لَبِسَبِيلٍ مُّقيمٍ | |
بىگمان در اين براى مؤمنان عبرتى است | إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّلْمُؤمِنِينَ | |
و راستى اهل ايكه ستمگر بودند | وَإِن كَانَ أَصْحَابُ الأَيْكَةِ لَظَالِمِينَ | |
پس از آنان انتقام گرفتيم و آن دو [شهر اكنون] بر سر راهى آشكاراست | فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ وَإِنَّهُمَا لَبِإِمَامٍ مُّبِينٍ | |
و اهل حجر [نيز] پيامبران [ما] را تكذيب كردند | وَلَقَدْ كَذَّبَ أَصْحَابُ الحِجْرِ الْمُرْسَلِينَ | |
و آيات خود را به آنان داديم و[لى] از آنها اعراض كردند | وَآتَيْنَاهُمْ آيَاتِنَا فَكَانُواْ عَنْهَا مُعْرِضِينَ | |
و [براى خود] از كوهها خانههايى مىتراشيدند كه در امان بمانند | وَكَانُواْ يَنْحِتُونَ مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا آمِنِينَ | |
پس صبحدم فرياد [مرگبار] آنان را فرو گرفت | فَأَخَذَتْهُمُ الصَّيْحَةُ مُصْبِحِينَ | |
و آنچه به دست مىآوردند به كارشان نخورد | فَمَا أَغْنَى عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَكْسِبُونَ | |
و ما آسمانها و زمين و آنچه را كه ميان آن دو است جز به حق نيافريدهايم و يقينا قيامت فرا خواهد رسيد پس به خوبى صرف نظر كن | وَمَا
خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلاَّ بِالْحَقِّ
وَإِنَّ السَّاعَةَ لآتِيَةٌ فَاصْفَحِ الصَّفْحَ الْجَمِيلَ | |
زيرا پروردگار تو همان آفريننده داناست | إِنَّ رَبَّكَ هُوَ الْخَلاَّقُ الْعَلِيمُ | |
و به راستى به تو سبع المثانى [=سوره فاتحه] و قرآن بزرگ را عطا كرديم | وَلَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِّنَ الْمَثَانِي وَالْقُرْآنَ الْعَظِيمَ | |
و
به آنچه ما دستههايى از آنان [=كافران] را بدان برخوردار ساختهايم چشم
مدوز و بر ايشان اندوه مخور و بال خويش براى مؤمنان فرو گستر | لاَ
تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِّنْهُمْ
وَلاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ | |
و بگو من همان هشداردهنده آشكارم | وَقُلْ إِنِّي أَنَا النَّذِيرُ الْمُبِينُ | |
همان گونه كه [عذاب را] بر تقسيمكنندگان نازل كرديم | كَمَا أَنزَلْنَا عَلَى المُقْتَسِمِينَ | |
همانان كه قرآن را جزء جزء كردند [به برخى از آن عمل كردند و بعضى را رها نمودند] | الَّذِينَ جَعَلُوا الْقُرْآنَ عِضِينَ | |
پس سوگند به پروردگارت كه از همه آنان خواهيم پرسيد | فَوَرَبِّكَ لَنَسْأَلَنَّهُمْ أَجْمَعِيْنَ | |
از آنچه انجام مىدادند | عَمَّا كَانُوا يَعْمَلُونَ | |
پس آنچه را بدان مامورى آشكار كن و از مشركان روى برتاب | فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ | |
كه ما [شر] ريشخندگران را از تو برطرف خواهيم كرد | إِنَّا كَفَيْنَاكَ الْمُسْتَهْزِئِينَ | |
همانان كه با خدا معبودى ديگر قرار مىدهند پس به زودى [حقيقت را] خواهند دانست | الَّذِينَ يَجْعَلُونَ مَعَ اللّهِ إِلهًا آخَرَ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ | |
و قطعا مىدانيم كه سينه تو از آنچه مىگويند تنگ مىشود | وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّكَ يَضِيقُ صَدْرُكَ بِمَا يَقُولُونَ | |
پس با ستايش پروردگارت تسبيح گوى و از سجدهكنندگان باش | فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ وَكُن مِّنَ السَّاجِدِينَ | |
و پروردگارت را پرستش كن تا اينكه مرگ تو فرا رسد | وَاعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ | |
|
| |
فرشتگان را با روح به فرمان خود بر هر كس از بندگانش كه بخواهد نازل مىكند كه بيم دهيد كه معبودى جز من نيست پس از من پروا كنيد | يُنَزِّلُ
الْمَلآئِكَةَ بِالْرُّوحِ مِنْ أَمْرِهِ عَلَى مَن يَشَاءُ مِنْ
عِبَادِهِ أَنْ أَنذِرُواْ أَنَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنَاْ فَاتَّقُونِ | |
آسمانها و زمين را به حق آفريده است او فراتر است از آنچه [با وى] شريك مىگردانند | خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ بِالْحَقِّ تَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ | |
انسان را از نطفهاى آفريده است آنگاه ستيزهجويى آشكار است | خَلَقَ الإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ | |
و چارپايان را براى شما آفريد در آنها براى شما [وسيله] گرمى و سودهايى است و از آنها مىخوريد | وَالأَنْعَامَ خَلَقَهَا لَكُمْ فِيهَا دِفْءٌ وَمَنَافِعُ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ | |
و در آنها براى شما زيبايى است آنگاه كه [آنها را] از چراگاه برمىگردانيد و هنگامى كه [آنها را] به چراگاه مىبريد | وَلَكُمْ فِيهَا جَمَالٌ حِينَ تُرِيحُونَ وَحِينَ تَسْرَحُونَ | |
و بارهاى شما را به شهرى مىبرند كه جز با مشقت بدنها بدان نمىتوانستيد برسيد قطعا پروردگار شما رئوف و مهربان است | وَتَحْمِلُ أَثْقَالَكُمْ إِلَى بَلَدٍ لَّمْ تَكُونُواْ بَالِغِيهِ إِلاَّ بِشِقِّ الأَنفُسِ إِنَّ رَبَّكُمْ لَرَؤُوفٌ رَّحِيمٌ | |
و اسبان و استران و خران را [آفريد] تا بر آنها سوار شويد و [براى شما] تجملى [باشد] و آنچه را نمىدانيد مىآفريند | وَالْخَيْلَ وَالْبِغَالَ وَالْحَمِيرَ لِتَرْكَبُوهَا وَزِينَةً وَيَخْلُقُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ | |
و نمودن راه راست بر عهده خداست و برخى از آن [راهها] كژ است و اگر [خدا] مىخواست مسلما همه شما را هدايت مىكرد | وَعَلَى اللّهِ قَصْدُ السَّبِيلِ وَمِنْهَا جَآئِرٌ وَلَوْ شَاء لَهَدَاكُمْ أَجْمَعِينَ | |
اوست
كسى كه از آسمان آبى فرود آورد كه [آب] آشاميدنى شما از آن است و
روييدنى[هايى] كه [رمههاى خود را] در آن مىچرانيد [نيز] از آن است | هُوَ الَّذِي أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً لَّكُم مِّنْهُ شَرَابٌ وَمِنْهُ شَجَرٌ فِيهِ تُسِيمُونَ | |
به
وسيله آن كشت و زيتون و درختان خرما و انگور و از هر گونه محصولات [ديگر]
براى شما مىروياند قطعا در اينها براى مردمى كه انديشه مىكنند نشانهاى
است | يُنبِتُ
لَكُم بِهِ الزَّرْعَ وَالزَّيْتُونَ وَالنَّخِيلَ وَالأَعْنَابَ وَمِن
كُلِّ الثَّمَرَاتِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ | |
و
شب و روز و خورشيد و ماه را براى شما رام گردانيد و ستارگان به فرمان او
مسخر شدهاند مسلما در اين [امور] براى مردمى كه تعقل مىكنند نشانههاست | وَسَخَّرَ
لَكُمُ اللَّيْلَ وَالْنَّهَارَ وَالشَّمْسَ وَالْقَمَرَ وَالْنُّجُومُ
مُسَخَّرَاتٌ بِأَمْرِهِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ | |
و
[همچنين] آنچه را در زمين به رنگهاى گوناگون براى شما پديد آورد [مسخر شما
ساخت] بىترديد در اين [امور] براى مردمى كه پند مىگيرند نشانهاى است | وَمَا ذَرَأَ لَكُمْ فِي الأَرْضِ مُخْتَلِفًا أَلْوَانُهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَذَّكَّرُونَ | |
و
اوست كسى كه دريا را مسخر گردانيد تا از آن گوشت تازه بخوريد و پيرايهاى
كه آن را مىپوشيد از آن بيرون آوريد و كشتيها را در آن شكافنده [آب]
مىبينى و تا از فضل او بجوييد و باشد كه شما شكر گزاريد | وَهُوَ
الَّذِي سَخَّرَ الْبَحْرَ لِتَأْكُلُواْ مِنْهُ لَحْمًا طَرِيًّا
وَتَسْتَخْرِجُواْ مِنْهُ حِلْيَةً تَلْبَسُونَهَا وَتَرَى الْفُلْكَ
مَوَاخِرَ فِيهِ وَلِتَبْتَغُواْ مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ | |
و در زمين كوههايى استوار افكند تا شما را نجنباند و رودها و راهها [قرار داد] تا شما راه خود را پيدا كنيد | وَأَلْقَى فِي الأَرْضِ رَوَاسِيَ أَن تَمِيدَ بِكُمْ وَأَنْهَارًا وَسُبُلًا لَّعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ | |
و نشانههايى [ديگر نيز قرار داد] و آنان به وسيله ستاره [قطبى] راهيابى مىكنند | وَعَلامَاتٍ وَبِالنَّجْمِ هُمْ يَهْتَدُونَ | |
پس آيا كسى كه مىآفريند چون كسى است كه نمىآفريند آيا پند نمىگيريد | أَفَمَن يَخْلُقُ كَمَن لاَّ يَخْلُقُ أَفَلا تَذَكَّرُونَ | |
و اگر نعمت[هاى] خدا را شماره كنيد آن را نمىتوانيد بشماريد قطعا خدا آمرزنده مهربان است | وَإِن تَعُدُّواْ نِعْمَةَ اللّهِ لاَ تُحْصُوهَا إِنَّ اللّهَ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ | |
و خدا آنچه را كه پنهان مىداريد و آنچه را كه آشكار مىسازيد مىداند | وَاللّهُ يَعْلَمُ مَا تُسِرُّونَ وَمَا تُعْلِنُونَ | |
و كسانى را كه جز خدا مىخوانند چيزى نمىآفرينند در حالى كه خود آفريده مى شوند | وَالَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللّهِ لاَ يَخْلُقُونَ شَيْئًا وَهُمْ يُخْلَقُونَ | |
مردگانند نه زندگان و نمىدانند كى برانگيخته خواهند شد | أَمْواتٌ غَيْرُ أَحْيَاء وَمَا يَشْعُرُونَ أَيَّانَ يُبْعَثُونَ | |
معبود شما معبودى استيگانه پس كسانى كه به آخرت ايمان ندارند دلهايشان انكاركننده [حق] است و خودشان متكبرند | إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَالَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ قُلُوبُهُم مُّنكِرَةٌ وَهُم مُّسْتَكْبِرُونَ | |
شك نيست كه خداوند آنچه را پنهان مىدارند و آنچه را آشكار مىسازند مىداند و او گردنكشان را دوست نمىدارد | لاَ جَرَمَ أَنَّ اللّهَ يَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ إِنَّهُ لاَ يُحِبُّ الْمُسْتَكْبِرِينَ | |
و چون به آنان گفته شود پروردگارتان چه چيز نازل كرده است مىگويند افسانههاى پيشينيان است | وَإِذَا قِيلَ لَهُم مَّاذَا أَنزَلَ رَبُّكُمْ قَالُواْ أَسَاطِيرُ الأَوَّلِينَ | |
تا
روز قيامت بار گناهان خود را تمام بردارند و [نيز] بخشى از بار گناهان
كسانى را كه ندانسته آنان را گمراه مىكنند آگاه باشيد چه بد بارى را
مىكشند | لِيَحْمِلُواْ
أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ
يُضِلُّونَهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ أَلاَ سَاء مَا يَزِرُونَ | |
پيش
از آنان كسانى بودند كه مكر كردند و[لى] خدا از پايه بر بنيانشان زد
درنتيجه از بالاى سرشان سقف بر آنان فرو ريخت و از آنجا كه حدس نمىزدند
عذاب به سراغشان آمد | قَدْ
مَكَرَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَأَتَى اللّهُ بُنْيَانَهُم مِّنَ
الْقَوَاعِدِ فَخَرَّ عَلَيْهِمُ السَّقْفُ مِن فَوْقِهِمْ وَأَتَاهُمُ
الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَشْعُرُونَ | |
سپس
روز قيامت آنان را رسوا مىكند و مىگويد كجايند آن شريكان من كه در باره
آنها [با پيامبران] مخالفت مىكرديد كسانى كه به آنان علم داده شده است
مىگويند در حقيقت امروز رسوايى و خوارى بر كافران است | ثُمَّ
يَوْمَ الْقِيَامَةِ يُخْزِيهِمْ وَيَقُولُ أَيْنَ شُرَكَآئِيَ الَّذِينَ
كُنتُمْ تُشَاقُّونَ فِيهِمْ قَالَ الَّذِينَ أُوتُواْ الْعِلْمَ إِنَّ
الْخِزْيَ الْيَوْمَ وَالْسُّوءَ عَلَى الْكَافِرِينَ | |
همانان
كه فرشتگان جانشان را مىگيرند در حالى كه بر خود ستمكار بودهاند پس از
در تسليم درمىآيند [و مىگويند] ما هيچ كار بدى نمىكرديم آرى خدا به آنچه
مىكرديد داناست | الَّذِينَ
تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ فَأَلْقَوُاْ
السَّلَمَ مَا كُنَّا نَعْمَلُ مِن سُوءٍ بَلَى إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ بِمَا
كُنتُمْ تَعْمَلُونَ | |
پس از درهاى دوزخ وارد شويد و در آن هميشه بمانيد و حقا كه چه بد است جايگاه متكبران | فَادْخُلُواْ أَبْوَابَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا فَلَبِئْسَ مَثْوَى الْمُتَكَبِّرِينَ | |
و
به كسانى كه تقوا پيشه كردند گفته شود پروردگارتان چه نازل كرد مى گويند
خوبى براى كسانى كه در اين دنيا نيكى كردند [پاداش] نيكويى است و قطعا سراى
آخرت بهتر است و چه نيكوستسراى پرهيزگاران | وَقِيلَ
لِلَّذِينَ اتَّقَوْاْ مَاذَا أَنزَلَ رَبُّكُمْ قَالُواْ خَيْرًا
لِّلَّذِينَ أَحْسَنُواْ فِي هَذِهِ الدُّنْيَا حَسَنَةٌ وَلَدَارُ
الآخِرَةِ خَيْرٌ وَلَنِعْمَ دَارُ الْمُتَّقِينَ | |
بهشتهاى
عدن كه در آن داخل مىشوند رودها از زير [درختان] آنها روان است در آنجا
هر چه بخواهند براى آنان [فراهم] استخدا اين گونه پرهيزگاران را پاداش
مىدهد | جَنَّاتُ
عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ لَهُمْ فِيهَا
مَا يَشَآؤُونَ كَذَلِكَ يَجْزِي اللّهُ الْمُتَّقِينَ | |
همان
كسانى كه فرشتگان جانشان را در حالى كه پاكند مىستانند [و به آنان]
مىگويند درود بر شما باد به [پاداش] آنچه انجام مىداديد به بهشت درآييد | الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلآئِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ | |
آيا
[كافران] جز اين كه فرشتگان [جانستان] به سويشان آيند يا فرمان پروردگارت
[داير بر عذابشان] دررسد انتظارى مىبرند كسانى كه پيش از آنان بودند
[نيز] اين گونه رفتار كردند و خدا به ايشان ستم نكرد بلكه آنان به خود ستم
مىكردند | هَلْ
يَنظُرُونَ إِلاَّ أَن تَأْتِيَهُمُ الْمَلائِكَةُ أَوْ يَأْتِيَ أَمْرُ
رَبِّكَ كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَمَا ظَلَمَهُمُ اللّهُ
وَلكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ | |
پس [كيفر] بديهايى كه كردند به آنان رسيد و آنچه مسخرهاش مىكردند آنان را فرا گرفت | فَأَصَابَهُمْ سَيِّئَاتُ مَا عَمِلُواْ وَحَاقَ بِهِم مَّا كَانُواْ بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ | |
و
كسانى كه شرك ورزيدند گفتند اگر خدا مىخواست نه ما و نه پدرانمان هيچ
چيزى را غير از او نمىپرستيديم و بدون [حكم] او چيزى را حرام نمىشمرديم
پيش از آنان [نيز] چنين رفتار كردند و[لى] آيا جز ابلاغ آشكار بر پيامبران
[وظيفهاى] است | وَقَالَ
الَّذِينَ أَشْرَكُواْ لَوْ شَاء اللّهُ مَا عَبَدْنَا مِن دُونِهِ مِن
شَيْءٍ نَّحْنُ وَلا آبَاؤُنَا وَلاَ حَرَّمْنَا مِن دُونِهِ مِن شَيْءٍ
كَذَلِكَ فَعَلَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ فَهَلْ عَلَى الرُّسُلِ إِلاَّ
الْبَلاغُ الْمُبِينُ | |
و
در حقيقت در ميان هر امتى فرستادهاى برانگيختيم [تا بگويد] خدا را
بپرستيد و از طاغوت [=فريبگر] بپرهيزيد پس از ايشان كسى است كه خدا [او را]
هدايت كرده و از ايشان كسى است كه گمراهى بر او سزاوار است بنابراين در
زمين بگرديد و ببينيد فرجام تكذيبكنندگان چگونه بوده است | وَلَقَدْ
بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَّسُولًا أَنِ اعْبُدُواْ اللّهَ
وَاجْتَنِبُواْ الطَّاغُوتَ فَمِنْهُم مَّنْ هَدَى اللّهُ وَمِنْهُم مَّنْ
حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ فَسِيرُواْ فِي الأَرْضِ فَانظُرُواْ كَيْفَ
كَانَ عَاقِبَةُ الْمُكَذِّبِينَ | |
اگر [چه] بر هدايت آنان حرص ورزى ولى خدا كسى را كه فرو گذاشته است هدايت نمىكند و براى ايشان يارىكنندگانى نيست | إِن تَحْرِصْ عَلَى هُدَاهُمْ فَإِنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي مَن يُضِلُّ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِينَ | |
و
با سختترين سوگندهايشان بخدا سوگند ياد كردند كه خدا كسى را كه مىميرد
بر نخواهد انگيخت آرى [انجام] اين وعده بر او حق است ليكن بيشتر مردم
نمىدانند | وَأَقْسَمُواْ
بِاللّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لاَ يَبْعَثُ اللّهُ مَن يَمُوتُ بَلَى
وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا وَلكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ | |
تا [خدا] آنچه را در [مورد] آن اختلاف دارند براى آنان توضيح دهد و تا كسانى كه كافر شدهاند بدانند كه آنها خود دروغ مىگفتهاند | لِيُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي يَخْتَلِفُونَ فِيهِ وَلِيَعْلَمَ الَّذِينَ كَفَرُواْ أَنَّهُمْ كَانُواْ كَاذِبِينَ | |
ما وقتى چيزى را اراده كنيم همين قدر به آن مىگوييم باش بىدرنگ موجود مىشود | إِنَّمَا قَوْلُنَا لِشَيْءٍ إِذَا أَرَدْنَاهُ أَن نَّقُولَ لَهُ كُن فَيَكُونُ | |
و
كسانى كه پس از ستمديدگى در راه خدا هجرت كردهاند در اين دنيا جاى نيكويى
به آنان مىدهيم و اگر بدانند قطعا پاداش آخرت بزرگتر خواهد بود | وَالَّذِينَ
هَاجَرُواْ فِي اللّهِ مِن بَعْدِ مَا ظُلِمُواْ لَنُبَوِّئَنَّهُمْ فِي
الدُّنْيَا حَسَنَةً وَلَأَجْرُ الآخِرَةِ أَكْبَرُ لَوْ كَانُواْ
يَعْلَمُونَ | |
همانان كه صبر نمودند و بر پروردگارشان توكل مىكنند | الَّذِينَ صَبَرُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ | |
و پيش از تو [هم] جز مردانى كه بديشان وحى مىكرديم گسيل نداشتيم پس اگر نمىدانيد از پژوهندگان كتابهاى آسمانى جويا شويد | وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِكَ إِلاَّ رِجَالًا نُّوحِي إِلَيْهِمْ فَاسْأَلُواْ أَهْلَ الذِّكْرِ إِن كُنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ | |
[زيرا
آنان را] با دلايل آشكار و نوشتهها [فرستاديم] و اين قرآن را به سوى تو
فرود آورديم تا براى مردم آنچه را به سوى ايشان نازل شده است توضيح دهى و
اميد كه آنان بينديشند | بِالْبَيِّنَاتِ
وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا
نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ | |
آيا
كسانى كه تدبيرهاى بد مىانديشند ايمن شدند از اينكه خدا آنان را در زمين
فرو ببرد يا از جايى كه حدس نمىزنند عذاب برايشان بيايد | أَفَأَمِنَ
الَّذِينَ مَكَرُواْ السَّيِّئَاتِ أَن يَخْسِفَ اللّهُ بِهِمُ الأَرْضَ
أَوْ يَأْتِيَهُمُ الْعَذَابُ مِنْ حَيْثُ لاَ يَشْعُرُونَ | |
يا در حال رفت و آمدشان [گريبان] آنان را بگيرد و كارى از دستشان برنيايد | أَوْ يَأْخُذَهُمْ فِي تَقَلُّبِهِمْ فَمَا هُم بِمُعْجِزِينَ | |
يا آنان را در حالى كه وحشتزدهاند فرو گيرد همانا پروردگار شما رئوف و مهربان است | أَوْ يَأْخُذَهُمْ عَلَى تَخَوُّفٍ فَإِنَّ رَبَّكُمْ لَرؤُوفٌ رَّحِيمٌ | |
آيا
به چيزهايى كه خدا آفريده است ننگريستهاند كه [چگونه] سايههايشان از
راست و [از جوانب] چپ مىگردد و براى خدا در حال فروتنى سر بر خاك مىسايند
| أَوَ
لَمْ يَرَوْاْ إِلَى مَا خَلَقَ اللّهُ مِن شَيْءٍ يَتَفَيَّأُ ظِلاَلُهُ
عَنِ الْيَمِينِ وَالْشَّمَآئِلِ سُجَّدًا لِلّهِ وَهُمْ دَاخِرُونَ | |
و آنچه در آسمانها و آنچه در زمين از جنبندگان و فرشتگان است براى خدا سجده مىكنند و تكبر نمىورزند | وَلِلّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ مِن دَآبَّةٍ وَالْمَلآئِكَةُ وَهُمْ لاَ يَسْتَكْبِرُونَ | |
از پروردگارشان كه حاكم بر آنهاست مىترسند و آنچه را مامورند انجام مىدهند | يَخَافُونَ رَبَّهُم مِّن فَوْقِهِمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ | |
و خدا فرمود دو معبود براى خود مگيريد جز اين نيست كه او خدايى يگانه است پس تنها از من بترسيد | وَقَالَ اللّهُ لاَ تَتَّخِذُواْ إِلهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلهٌ وَاحِدٌ فَإيَّايَ فَارْهَبُونِ | |
و آنچه در آسمانها و زمين است از آن اوست و آيين پايدار [نيز] از آن اوست پس آيا از غير خدا پروا داريد | وَلَهُ مَا فِي الْسَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلَهُ الدِّينُ وَاصِبًا أَفَغَيْرَ اللّهِ تَتَّقُونَ | |
و هر نعمتى كه داريد از خداستسپس چون آسيبى به شما رسد به سوى او روى مى آوريد [و مىناليد] | وَمَا بِكُم مِّن نِّعْمَةٍ فَمِنَ اللّهِ ثُمَّ إِذَا مَسَّكُمُ الضُّرُّ فَإِلَيْهِ تَجْأَرُونَ | |
و چون آن آسيب را از شما برطرف كرد آنگاه گروهى از شما به پروردگارشان شرك مىورزند | ثُمَّ إِذَا كَشَفَ الضُّرَّ عَنكُمْ إِذَا فَرِيقٌ مِّنكُم بِرَبِّهِمْ يُشْرِكُونَ | |
[بگذار] تا آنچه را به ايشان عطا كردهايم ناسپاسى كنند اكنون برخوردار شويد و[لى] زودا كه بدانيد | لِيَكْفُرُواْ بِمَا آتَيْنَاهُمْ فَتَمَتَّعُواْ فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ | |
و
از آنچه به ايشان روزى داديم نصيبى براى آن [خدايانى] كه نمىدانند [چيست]
مىنهند به خدا سوگند كه از آنچه به دروغ برمىبافتيد حتما سؤال خواهيد شد
| وَيَجْعَلُونَ لِمَا لاَ يَعْلَمُونَ نَصِيبًا مِّمَّا رَزَقْنَاهُمْ تَاللّهِ لَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَفْتَرُونَ | |
و براى خدا دخترانى مىپندارند منزه است او و براى خودشان آنچه را ميل دارند [قرار مىدهند] | وَيَجْعَلُونَ لِلّهِ الْبَنَاتِ سُبْحَانَهُ وَلَهُم مَّا يَشْتَهُونَ | |
و هر گاه يكى از آنان را به دختر مژده آورند چهرهاش سياه مىگردد در حالى كه خشم [و اندوه] خود را فرو مىخورد | وَإِذَا بُشِّرَ أَحَدُهُمْ بِالأُنثَى ظَلَّ وَجْهُهُ مُسْوَدًّا وَهُوَ كَظِيمٌ | |
از
بدى آنچه بدو بشارت داده شده از قبيله [خود] روى مىپوشاند آيا او را با
خوارى نگاه دارد يا در خاك پنهانش كند وه چه بد داورى مىكنند | يَتَوَارَى
مِنَ الْقَوْمِ مِن سُوءِ مَا بُشِّرَ بِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُونٍ أَمْ
يَدُسُّهُ فِي التُّرَابِ أَلاَ سَاء مَا يَحْكُمُونَ | |
وصف زشت براى كسانى است كه به آخرت ايمان ندارند و بهترين وصف از آن خداست و اوست ارجمند حكيم | لِلَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ مَثَلُ السَّوْءِ وَلِلّهِ الْمَثَلُ الأَعْلَىَ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ | |
و
اگر خداوند مردم را به [سزاى] ستمشان مؤاخذه مىكرد جنبندهاى بر روى زمين
باقى نمىگذاشت ليكن [كيفر] آنان را تا وقتى معين بازپس مىاندازد و چون
اجلشان فرا رسد ساعتى آن را پس و پيش نمىتوانند افكنند | وَلَوْ
يُؤَاخِذُ اللّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِم مَّا تَرَكَ عَلَيْهَا مِن
دَآبَّةٍ وَلَكِن يُؤَخِّرُهُمْ إلَى أَجَلٍ مُّسَمًّى فَإِذَا جَاء
أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ | |
و
چيزى را كه خوش نمىدارند براى خدا قرار مىدهند و زبانشان دروغپردازى
مىكند كه [سرانجام] نيكو از آن ايشان استحقا كه آتش براى آنان است و به
سوى آن پيش فرستاده خواهند شد | وَيَجْعَلُونَ
لِلّهِ مَا يَكْرَهُونَ وَتَصِفُ أَلْسِنَتُهُمُ الْكَذِبَ أَنَّ لَهُمُ
الْحُسْنَى لاَ جَرَمَ أَنَّ لَهُمُ الْنَّارَ وَأَنَّهُم مُّفْرَطُونَ | |
سوگند
به خدا كه به سوى امتهاى پيش از تو [رسولانى] فرستاديم [اما] شيطان
اعمالشان را برايشان آراست و امروز [هم] سرپرستشان هموست و برايشان عذابى
دردناك است | تَاللّهِ
لَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِّن قَبْلِكَ فَزَيَّنَ لَهُمُ
الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَهُوَ وَلِيُّهُمُ الْيَوْمَ وَلَهُمْ عَذَابٌ
أَلِيمٌ | |
و
ما [اين] كتاب را بر تو نازل نكرديم مگر براى اينكه آنچه را در آن اختلاف
كردهاند براى آنان توضيح دهى و [آن] براى مردمى كه ايمان مىآورند رهنمود و
رحمتى است | وَمَا
أَنزَلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ إِلاَّ لِتُبَيِّنَ لَهُمُ الَّذِي
اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَهُدًى وَرَحْمَةً لِّقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ | |
و
خدا از آسمان آبى فرود آورد و با آن زمين را پس از پژمردنش زنده گردانيد
قطعا در اين [امر] براى مردمى كه شنوايى دارند نشانهاى است | وَاللّهُ أَنزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَسْمَعُونَ | |
و
در دامها قطعا براى شما عبرتى است از آنچه در [لابلاى] شكم آنهاست از ميان
سرگين و خون شيرى ناب به شما مىنوشانيم كه براى نوشندگان گواراست | وَإِنَّ
لَكُمْ فِي الأَنْعَامِ لَعِبْرَةً نُّسْقِيكُم مِّمَّا فِي بُطُونِهِ مِن
بَيْنِ فَرْثٍ وَدَمٍ لَّبَنًا خَالِصًا سَآئِغًا لِلشَّارِبِينَ | |
و
از ميوه درختان خرما و انگور باده مستىبخش و خوراكى نيكو براى خود مى
گيريد قطعا در اين[ها] براى مردمى كه تعقل مىكنند نشانهاى است | وَمِن
ثَمَرَاتِ النَّخِيلِ وَالأَعْنَابِ تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَكَرًا
وَرِزْقًا حَسَنًا إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَعْقِلُونَ | |
و
پروردگار تو به زنبور عسل وحى [=الهام غريزى] كرد كه از پارهاى كوهها و
از برخى درختان و از آنچه داربست [و چفتهسازى] مىكنند خانههايى براى خود
درست كن | وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ | |
سپس
از همه ميوهها بخور و راههاى پروردگارت را فرمانبردارانه بپوى [آنگاه] از
درون [شكم] آن شهدى كه به رنگهاى گوناگون است بيرون مىآيد در آن براى
مردم درمانى است راستى در اين [زندگى زنبوران] براى مردمى كه تفكر مىكنند
نشانه [قدرت الهى] است | ثُمَّ
كُلِي مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلًا يَخْرُجُ
مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاء لِلنَّاسِ
إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ | |
و
خدا شما را آفريد سپس [جان] شما را مىگيرد و بعضى از شما تا خوارترين
[دوره] سالهاى زندگى [فرتوتى] بازگردانده مىشود به طورى كه بعد از [آن
همه] دانستن [ديگر] چيزى نمىدانند قطعا خدا داناى تواناست | وَاللّهُ
خَلَقَكُمْ ثُمَّ يَتَوَفَّاكُمْ وَمِنكُم مَّن يُرَدُّ إِلَى أَرْذَلِ
الْعُمُرِ لِكَيْ لاَ يَعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَيْئًا إِنَّ اللّهَ عَلِيمٌ
قَدِيرٌ | |
و
خدا بعضى از شما را در روزى بر بعضى ديگر برترى داده است و[لى] كسانى كه
فزونى يافتهاند روزى خود را به بندگان خود نمىدهند تا در آن با هم مساوى
باشند آيا باز نعمتخدا را انكار مىكنند | وَاللّهُ
فَضَّلَ بَعْضَكُمْ عَلَى بَعْضٍ فِي الْرِّزْقِ فَمَا الَّذِينَ
فُضِّلُواْ بِرَآدِّي رِزْقِهِمْ عَلَى مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَهُمْ
فِيهِ سَوَاء أَفَبِنِعْمَةِ اللّهِ يَجْحَدُونَ | |
و
خدا براى شما از خودتان همسرانى قرار داد و از همسرانتان براى شما پسران و
نوادگانى نهاد و از چيزهاى پاكيزه به شما روزى بخشيد آيا [باز هم] به باطل
ايمان مىآورند و به نعمت خدا كفر مىورزند | وَاللّهُ
جَعَلَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنْ
أَزْوَاجِكُم بَنِينَ وَحَفَدَةً وَرَزَقَكُم مِّنَ الطَّيِّبَاتِ
أَفَبِالْبَاطِلِ يُؤْمِنُونَ وَبِنِعْمَتِ اللّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ | |
و به جاى خدا چيزهايى را مىپرستند كه در آسمانها و زمين به هيچ وجه اختيار روزى آنان را ندارند و [به كارى] توانايى ندارند | وَيَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللّهِ مَا لاَ يَمْلِكُ لَهُمْ رِزْقًا مِّنَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ شَيْئًا وَلاَ يَسْتَطِيعُونَ | |
پس براى خدا مثل نزنيد كه خدا مىداند و شما نمىدانيد | فَلاَ تَضْرِبُواْ لِلّهِ الأَمْثَالَ إِنَّ اللّهَ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لاَ تَعْلَمُونَ | |
خدا
مثلى مىزند بندهاى است زرخريد كه هيچ كارى از او برنمىآيد آيا [او] با
كسى كه به وى از جانب خود روزى نيكو دادهايم و او از آن در نهان و آشكار
انفاق مىكند يكسانست سپاس خداى راست [نه] بلكه بيشترشان نمىدانند | ضَرَبَ
اللّهُ مَثَلًا عَبْدًا مَّمْلُوكًا لاَّ يَقْدِرُ عَلَى شَيْءٍ وَمَن
رَّزَقْنَاهُ مِنَّا رِزْقًا حَسَنًا فَهُوَ يُنفِقُ مِنْهُ سِرًّا
وَجَهْرًا هَلْ يَسْتَوُونَ الْحَمْدُ لِلّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ
يَعْلَمُونَ | |
و
خدا مثلى [ديگر] مىزند دو مردند كه يكى از آنها لال است و هيچ كارى از او
برنمىآيد و او سربار خداوندگارش مىباشد هر جا كه او را مىفرستد خيرى به
همراه نمىآورد آيا او با كسى كه به عدالت فرمان مىدهد و خود بر راه راست
است يكسان است | وَضَرَبَ
اللّهُ مَثَلًا رَّجُلَيْنِ أَحَدُهُمَا أَبْكَمُ لاَ يَقْدِرُ عَلَىَ
شَيْءٍ وَهُوَ كَلٌّ عَلَى مَوْلاهُ أَيْنَمَا يُوَجِّههُّ لاَ يَأْتِ
بِخَيْرٍ هَلْ يَسْتَوِي هُوَ وَمَن يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَهُوَ عَلَى
صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ | |
و نهان آسمانها و زمين از آن خداست و كار قيامت جز مانند يك چشم بر هم زدن يا نزديكتر [از آن] نيست زيرا خدا بر هر چيزى تواناست | وَلِلّهِ
غَيْبُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَمَا أَمْرُ السَّاعَةِ إِلاَّ كَلَمْحِ
الْبَصَرِ أَوْ هُوَ أَقْرَبُ إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ | |
و
خدا شما را از شكم مادرانتان در حالى كه چيزى نمىدانستيد بيرون آورد و
براى شما گوش و چشمها و دلها قرار داد باشد كه سپاسگزارى كنيد | وَاللّهُ
أَخْرَجَكُم مِّن بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ لاَ تَعْلَمُونَ شَيْئًا
وَجَعَلَ لَكُمُ الْسَّمْعَ وَالأَبْصَارَ وَالأَفْئِدَةَ لَعَلَّكُمْ
تَشْكُرُونَ | |
آيا
به سوى پرندگانى كه در فضاى آسمان رام شدهاند ننگريستهاند جز خدا كسى
آنها را نگاه نمىدارد راستى در اين [قدرتنمايى] براى مردمى كه ايمان
مىآورند نشانههايى است | أَلَمْ
يَرَوْاْ إِلَى الطَّيْرِ مُسَخَّرَاتٍ فِي جَوِّ السَّمَاء مَا
يُمْسِكُهُنَّ إِلاَّ اللّهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ
يُؤْمِنُونَ | |
و
خدا براى شما خانههايتان را مايه آرامش قرار داد و از پوست دامها براى
شما خانههايى نهاد كه آن[ها] را در روز جابجا شدنتان و هنگام ماندنتان سبك
مىيابيد و از پشمها و كركها و موهاى آنها وسايل زندگى كه تا چندى مورد
استفاده است [قرار داد] | وَاللّهُ
جَعَلَ لَكُم مِّن بُيُوتِكُمْ سَكَنًا وَجَعَلَ لَكُم مِّن جُلُودِ
الأَنْعَامِ بُيُوتًا تَسْتَخِفُّونَهَا يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَيَوْمَ
إِقَامَتِكُمْ وَمِنْ أَصْوَافِهَا وَأَوْبَارِهَا وَأَشْعَارِهَا أَثَاثًا
وَمَتَاعًا إِلَى حِينٍ | |
و
خدا از آنچه آفريده به سود شما سايههايى فراهم آورده و از كوهها براى شما
پناهگاههايى قرار داده و براى شما تنپوشهايى مقرر كرده كه شما را از
گرما [و سرما] حفظ مىكند و تنپوشها [=زرهها]يى كه شما را در جنگتان
حمايت مىنمايد اين گونه وى نعمتش را بر شما تمام مىگرداند اميد كه شما
[به فرمانش] گردن نهيد | وَاللّهُ
جَعَلَ لَكُم مِّمَّا خَلَقَ ظِلاَلًا وَجَعَلَ لَكُم مِّنَ الْجِبَالِ
أَكْنَانًا وَجَعَلَ لَكُمْ سَرَابِيلَ تَقِيكُمُ الْحَرَّ وَسَرَابِيلَ
تَقِيكُم بَأْسَكُمْ كَذَلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ
تُسْلِمُونَ | |
پس اگر رويگردان شوند بر تو فقط ابلاغ آشكار است | فَإِن تَوَلَّوْاْ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلاَغُ الْمُبِينُ | |
نعمتخدا را مىشناسند اما باز هم منكر آن مىشوند و بيشترشان كافرند | يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللّهِ ثُمَّ يُنكِرُونَهَا وَأَكْثَرُهُمُ الْكَافِرُونَ | |
و
[ياد كن] روزى را كه از هر امتى گواهى برمىانگيزيم سپس به كسانى كه كافر
شدهاند رخصت داده نمىشود و آنان مورد بخشش قرار نخواهند گرفت | وَيَوْمَ نَبْعَثُ مِن كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا ثُمَّ لاَ يُؤْذَنُ لِلَّذِينَ كَفَرُواْ وَلاَ هُمْ يُسْتَعْتَبُونَ | |
و چون كسانى كه ستم كردهاند عذاب را ببينند [شكنجه] آنان كاسته نمىگردد و مهلت نمىيابند | وَإِذَا رَأى الَّذِينَ ظَلَمُواْ الْعَذَابَ فَلاَ يُخَفَّفُ عَنْهُمْ وَلاَ هُمْ يُنظَرُونَ | |
و
چون كسانى كه شرك ورزيدند شريكان خود را ببينند مىگويند پروردگارا اينها
بودند آن شريكانى كه ما به جاى تو مىخوانديم و[لى شريكان] قول آنان را رد
مىكنند كه شما جدا دروغگويانيد | وَإِذَا
رَأى الَّذِينَ أَشْرَكُواْ شُرَكَاءهُمْ قَالُواْ رَبَّنَا هَؤُلاء
شُرَكَآؤُنَا الَّذِينَ كُنَّا نَدْعُوْ مِن دُونِكَ فَألْقَوْا إِلَيْهِمُ
الْقَوْلَ إِنَّكُمْ لَكَاذِبُونَ | |
و آن روز در برابر خدا از در تسليم درآيند و آنچه را كه برمىبافتند بر باد مىرود | وَأَلْقَوْاْ إِلَى اللّهِ يَوْمَئِذٍ السَّلَمَ وَضَلَّ عَنْهُم مَّا كَانُواْ يَفْتَرُونَ | |
كسانى كه كفر ورزيدند و از راه خدا باز داشتند به [سزاى] آنكه فساد مىكردند عذابى بر عذابشان مىافزاييم | الَّذِينَ كَفَرُواْ وَصَدُّواْ عَن سَبِيلِ اللّهِ زِدْنَاهُمْ عَذَابًا فَوْقَ الْعَذَابِ بِمَا كَانُواْ يُفْسِدُونَ | |
و
[به ياد آور] روزى را كه در هر امتى گواهى از خودشان برايشان برانگيزيم و
تو را [هم] بر اين [امت] گواه آوريم و اين كتاب را كه روشنگر هر چيزى است و
براى مسلمانان رهنمود و رحمت و بشارتگرى است بر تو نازل كرديم | وَيَوْمَ
نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ
وَجِئْنَا بِكَ شَهِيدًا عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ
تِبْيَانًا لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ | |
در
حقيقتخدا به دادگرى و نيكوكارى و بخشش به خويشاوندان فرمان مىدهد و از
كار زشت و ناپسند و ستم باز مىدارد به شما اندرز مىدهد باشد كه پند گيريد
| إِنَّ
اللّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِيتَاء ذِي الْقُرْبَى
وَيَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ يَعِظُكُمْ
لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ | |
و
چون با خدا پيمان بستيد به پيمان خود وفا كنيد و سوگندهاى [خود را] پس از
استوار كردن آنها مشكنيد با اينكه خدا را بر خود ضامن [و گواه] قرار
دادهايد زيرا خدا آنچه را انجام مىدهيد مىداند | وَأَوْفُواْ
بِعَهْدِ اللّهِ إِذَا عَاهَدتُّمْ وَلاَ تَنقُضُواْ الأَيْمَانَ بَعْدَ
تَوْكِيدِهَا وَقَدْ جَعَلْتُمُ اللّهَ عَلَيْكُمْ كَفِيلًا إِنَّ اللّهَ
يَعْلَمُ مَا تَفْعَلُونَ | |
و
مانند آن [زنى] كه رشته خود را پس از محكم بافتن [يكى يكى] از هم مىگسست
مباشيد كه سوگندهاى خود را ميان خويش وسيله [فريب و] تقلب سازيد [به خيال
اين] كه گروهى از گروه ديگر [در داشتن امكانات] افزونترند جز اين نيست كه
خدا شما را بدين وسيله مىآزمايد و روز قيامت در آنچه اختلاف مىكرديد قطعا
براى شما توضيح خواهد داد | وَلاَ
تَكُونُواْ كَالَّتِي نَقَضَتْ غَزْلَهَا مِن بَعْدِ قُوَّةٍ أَنكَاثًا
تَتَّخِذُونَ أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ أَن تَكُونَ أُمَّةٌ هِيَ
أَرْبَى مِنْ أُمَّةٍ إِنَّمَا يَبْلُوكُمُ اللّهُ بِهِ وَلَيُبَيِّنَنَّ
لَكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مَا كُنتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ | |
و
اگر خدا مىخواست قطعا شما را امتى واحد قرار مىداد ولى هر كه را بخواهد
بيراه و هر كه را بخواهد هدايت مىكند و از آنچه انجام مىداديد حتما سؤال
خواهيد شد | وَلَوْ
شَاء اللّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلكِن يُضِلُّ مَن يَشَاءُ
وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ وَلَتُسْأَلُنَّ عَمَّا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ | |
و
زنهار سوگندهاى خود را دستاويز تقلب ميان خود قرار مدهيد تا گامى بعد از
استواريش بلغزد و شما به [سزاى] آنكه [مردم را] از راه خدا باز داشتهايد
دچار شكنجه شويد و براى شما عذابى بزرگ باشد | وَلاَ
تَتَّخِذُواْ أَيْمَانَكُمْ دَخَلًا بَيْنَكُمْ فَتَزِلَّ قَدَمٌ بَعْدَ
ثُبُوتِهَا وَتَذُوقُواْ الْسُّوءَ بِمَا صَدَدتُّمْ عَن سَبِيلِ اللّهِ
وَلَكُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ | |
و پيمان خدا را به بهاى ناچيزى مفروشيد زيرا آنچه نزد خداست اگر بدانيد همان براى شما بهتر است | وَلاَ تَشْتَرُواْ بِعَهْدِ اللّهِ ثَمَنًا قَلِيلًا إِنَّمَا عِندَ اللّهِ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ | |
آنچه
پيش شماست تمام مىشود و آنچه پيش خداست پايدار است و قطعا كسانى را كه
شكيبايى كردند به بهتر از آنچه عمل مىكردند پاداش خواهيم داد | مَا
عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ
صَبَرُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ | |
هر
كس از مرد يا زن كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعا او را با زندگى
پاكيزهاى حيات [حقيقى] بخشيم و مسلما به آنان بهتر از آنچه انجام مىدادند
پاداش خواهيم داد | مَنْ
عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ
فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم
بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ | |
پس چون قرآن مىخوانى از شيطان مطرود به خدا پناه بر | فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ | |
چرا كه او را بر كسانى كه ايمان آوردهاند و بر پروردگارشان توكل مىكنند تسلطى نيست | إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُواْ وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ | |
تسلط او فقط بر كسانى است كه وى را به سرپرستى برمىگيرند و بر كسانى كه آنها به او [=خدا] شرك مىورزند | إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَالَّذِينَ هُم بِهِ مُشْرِكُونَ | |
و
چون حكمى را به جاى حكم ديگر بياوريم و خدا به آنچه به تدريج نازل مىكند
داناتر است مىگويند جز اين نيست كه تو دروغبافى [نه] بلكه بيشتر آنان
نمىدانند | وَإِذَا
بَدَّلْنَا آيَةً مَّكَانَ آيَةٍ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ
قَالُواْ إِنَّمَا أَنتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ يَعْلَمُونَ | |
بگو
آن را روح القدس از طرف پروردگارت به حق فرود آورده تا كسانى را كه ايمان
آوردهاند استوار گرداند و براى مسلمانان هدايت و بشارتى است | قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِن رَّبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُواْ وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ | |
و
نيك مىدانيم كه آنان مىگويند جز اين نيست كه بشرى به او مىآموزد [نه
چنين نيست زيرا] زبان كسى كه [اين] نسبت را به او مىدهند غير عربى است و
اين [قرآن] به زبان عربى روشن است | وَلَقَدْ
نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِّسَانُ
الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ
مُّبِينٌ | |
در حقيقت كسانى كه به آيات خدا ايمان ندارند خدا آنان را هدايت نمىكند و برايشان عذابى دردناك است | إِنَّ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللّهِ لاَ يَهْدِيهِمُ اللّهُ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ | |
تنها كسانى دروغپردازى مىكنند كه به آيات خدا ايمان ندارند و آنان خود دروغگويانند | إِنَّمَا يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لاَ يُؤْمِنُونَ بِآيَاتِ اللّهِ وَأُوْلئِكَ هُمُ الْكَاذِبُونَ | |
هر
كس پس از ايمان آوردن خود به خدا كفر ورزد [عذابى سختخواهد داشت] مگر آن
كس كه مجبور شده و[لى] قلبش به ايمان اطمينان دارد ليكن هر كه سينهاش به
كفر گشاده گردد خشم خدا بر آنان است و برايشان عذابى بزرگ خواهد بود | مَن
كَفَرَ بِاللّهِ مِن بَعْدِ إيمَانِهِ إِلاَّ مَنْ أُكْرِهَ وَقَلْبُهُ
مُطْمَئِنٌّ بِالإِيمَانِ وَلَكِن مَّن شَرَحَ بِالْكُفْرِ صَدْرًا
فَعَلَيْهِمْ غَضَبٌ مِّنَ اللّهِ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ | |
زيرا آنان زندگى دنيا را بر آخرت برترى دادند و [هم] اينكه خدا گروه كافران را هدايت نمىكند | ذَلِكَ بِأَنَّهُمُ اسْتَحَبُّواْ الْحَيَاةَ الْدُّنْيَا عَلَى الآخِرَةِ وَأَنَّ اللّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ | |
آنان كسانىاند كه خدا بر دلها و گوش و ديدگانشان مهر نهاده و آنان خود غافلانند | أُولَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ وَأُولَئِكَ هُمُ الْغَافِلُونَ | |
شك نيست كه آنها در آخرت همان زيانكارانند | لاَ جَرَمَ أَنَّهُمْ فِي الآخِرَةِ هُمُ الْخَاسِرونَ | |
با
اين حال پروردگار تو نسبت به كسانى كه پس از [آن همه] زجر كشيدن هجرت كرده
و سپس جهاد نمودند و صبر پيشه ساختند پروردگارت [نسبت به آنان] بعد از آن
[همه مصايب] قطعا آمرزنده و مهربان است | ثُمَّ
إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ هَاجَرُواْ مِن بَعْدِ مَا فُتِنُواْ ثُمَّ
جَاهَدُواْ وَصَبَرُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ | |
[ياد كن] روزى را كه هر كس مىآيد [و] از خود دفاع مىكند و هر كس به آنچه كرده بى كم و كاست پاداش مىيابد و بر آنان ستم نمىرود | يَوْمَ تَأْتِي كُلُّ نَفْسٍ تُجَادِلُ عَن نَّفْسِهَا وَتُوَفَّى كُلُّ نَفْسٍ مَّا عَمِلَتْ وَهُمْ لاَ يُظْلَمُونَ | |
و
خدا شهرى را مثل زده است كه امن و امان بود [و] روزيش از هر سو فراوان
مىرسيد پس [ساكنانش] نعمتهاى خدا را ناسپاسى كردند و خدا هم به سزاى آنچه
انجام مىدادند طعم گرسنگى و هراس را به [مردم] آن چشانيد | وَضَرَبَ
اللّهُ مَثَلًا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُّطْمَئِنَّةً يَأْتِيهَا
رِزْقُهَا رَغَدًا مِّن كُلِّ مَكَانٍ فَكَفَرَتْ بِأَنْعُمِ اللّهِ
فَأَذَاقَهَا اللّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُواْ
يَصْنَعُونَ | |
و به يقين فرستادهاى از خودشان برايشان آمد اما او را تكذيب كردند پس در حالى كه ظالم بودند آنان را عذاب فرو گرفت | وَلَقَدْ جَاءهُمْ رَسُولٌ مِّنْهُمْ فَكَذَّبُوهُ فَأَخَذَهُمُ الْعَذَابُ وَهُمْ ظَالِمُونَ | |
پس از آنچه خدا شما را روزى كرده استحلال [و] پاكيزه بخوريد و نعمتخدا را اگر تنها او را مىپرستيد شكر گزاريد | فَكُلُواْ مِمَّا رَزَقَكُمُ اللّهُ حَلالًا طَيِّبًا وَاشْكُرُواْ نِعْمَتَ اللّهِ إِن كُنتُمْ إِيَّاهُ تَعْبُدُونَ | |
جز
اين نيست كه [خدا] مردار و خون و گوشتخوك و آنچه را كه نام غير خدا بر آن
برده شده حرام گردانيده است [با اين همه] هر كس كه [به خوردن آنها] ناگزير
شود و سركش و زيادهخواه نباشد قطعا خدا آمرزنده مهربان است | إِنَّمَا
حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالْدَّمَ وَلَحْمَ الْخَنزِيرِ وَمَآ
أُهِلَّ لِغَيْرِ اللّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلاَ عَادٍ
فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ | |
و
براى آنچه زبان شما به دروغ مىپردازد مگوييد اين حلال است و آن حرام تا
بر خدا دروغ بنديد زيرا كسانى كه بر خدا دروغ مىبندند رستگار نمىشوند | وَلاَ
تَقُولُواْ لِمَا تَصِفُ أَلْسِنَتُكُمُ الْكَذِبَ هَذَا حَلاَلٌ وَهَذَا
حَرَامٌ لِّتَفْتَرُواْ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ إِنَّ الَّذِينَ
يَفْتَرُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ لاَ يُفْلِحُونَ | |
[ايشان راست] اندك بهرهاى و[لى] عذابشان پر درد است | مَتَاعٌ قَلِيلٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ | |
و بر كسانى كه يهودى شدند آنچه را قبلا بر تو حكايت كرديم حرام گردانيديم و ما بر آنان ستم نكرديم بلكه آنها به خود ستم مىكردند | وَعَلَى
الَّذِينَ هَادُواْ حَرَّمْنَا مَا قَصَصْنَا عَلَيْكَ مِن قَبْلُ وَمَا
ظَلَمْنَاهُمْ وَلَكِن كَانُواْ أَنفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ | |
[با
اين همه] پروردگار تو نسبت به كسانى كه به نادانى مرتكب گناه شده سپس توبه
كرده و به صلاح آمدهاند البته پروردگارت پس از آن آمرزنده مهربان است | ثُمَّ
إِنَّ رَبَّكَ لِلَّذِينَ عَمِلُواْ السُّوءَ بِجَهَالَةٍ ثُمَّ تَابُواْ
مِن بَعْدِ ذَلِكَ وَأَصْلَحُواْ إِنَّ رَبَّكَ مِن بَعْدِهَا لَغَفُورٌ
رَّحِيمٌ | |
به راستى ابراهيم پيشوايى مطيع خدا [و] حقگراى بود و از مشركان نبود | إِنَّ إِبْرَاهِيمَ كَانَ أُمَّةً قَانِتًا لِلّهِ حَنِيفًا وَلَمْ يَكُ مِنَ الْمُشْرِكِينَ | |
[و] نعمتهاى او را شكرگزار بود [خدا] او را برگزيد و به راهى راست هدايتش كرد | شَاكِرًا لِّأَنْعُمِهِ اجْتَبَاهُ وَهَدَاهُ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ | |
و در دنيا به او نيكويى و [نعمت] داديم و در آخرت [نيز] از شايستگان خواهد بود | وَآتَيْنَاهُ فِي الْدُّنْيَا حَسَنَةً وَإِنَّهُ فِي الآخِرَةِ لَمِنَ الصَّالِحِينَ | |
سپس به تو وحى كرديم كه از آيين ابراهيم حقگراى پيروى كن [چرا كه] او از مشركان نبود | ثُمَّ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ أَنِ اتَّبِعْ مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ | |
[بزرگداشت]
شنبه بر كسانى كه در باره آن اختلاف كردند مقرر گرديد و قطعا پروردگارت
روز رستاخيز ميان آنها در باره چيزى كه در مورد آن اختلاف مىكردند داورى
خواهد كرد | إِنَّمَا
جُعِلَ السَّبْتُ عَلَى الَّذِينَ اخْتَلَفُواْ فِيهِ وَإِنَّ رَبَّكَ
لَيَحْكُمُ بَيْنَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ فِيمَا كَانُواْ فِيهِ
يَخْتَلِفُونَ | |
با
حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن و با آنان به [شيوهاى] كه
نيكوتر است مجادله نماى در حقيقت پروردگار تو به [حال] كسى كه از راه او
منحرف شده داناتر و او به [حال] راهيافتگان [نيز] داناتر است | ادْعُ
إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ
وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِنَّ رَبَّكَ هُوَ أَعْلَمُ بِمَن
ضَلَّ عَن سَبِيلِهِ وَهُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِينَ | |
و
اگر عقوبت كرديد همان گونه كه مورد عقوبت قرار گرفتهايد [متجاوز را ] به
عقوبت رسانيد و اگر صبر كنيد البته آن براى شكيبايان بهتر است | وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُواْ بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُم بِهِ وَلَئِن صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِّلصَّابِرينَ | |
و صبر كن و صبر تو جز به [توفيق] خدا نيست و بر آنان اندوه مخور و از آنچه نيرنگ مىكنند دل تنگ مدار | وَاصْبِرْ وَمَا صَبْرُكَ إِلاَّ بِاللّهِ وَلاَ تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَلاَ تَكُ فِي ضَيْقٍ مِّمَّا يَمْكُرُونَ | |
در حقيقتخدا با كسانى است كه پروا داشتهاند و [با] كسانى [است] كه آنها نيكوكارند | إِنَّ اللّهَ مَعَ الَّذِينَ اتَّقَواْ وَّالَّذِينَ هُم مُّحْسِنُونَ |