به گزارش
خبرنگار نفت گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران؛ اگر طرفین مذاکرات به صورت ضرب الاجل در تيرماه به توافق برسند و احتمالا تا بهمن پروسه راستي آزمايي طول میکشد و بعد آن تحريمهاي اتحاديه اروپا و سازمان ملل را تمام شده فرض كنيم شاید آینده روشنی را برای طلای سیاه پیشبینی کرد.
اصولا برخی جوامع بر این باورند که کشورهای نفتی همچون ایران دارای اقتصاد بخشی نگریست، اقتصادی که همه مشکلات آن بر پایه نوسانات نفت پایه ریزی شده و با عدم توازن عرضه و تقاضا و نیز کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی بخشی از اقتصاد ایران دچار بحران میشود که این نگرشی غلط است.
از سوی دیگر برخی از محافل نه چندان دوست، كه روند تحولات كلان سياسى ایران را دنبال میکنند بر این باورند که در صورت تحقق توافق سياسى باز هم کشورمان وارد يك پروسه طولانى و پر چالش مى شود و تحقق یا عدم تحقق توافقات ژنو را کاربردی نمیدانند.
از آنجا که رهبر معظم انقلاب اسلامی نیز مکررا فرموده اند که کشورهای غربی همچون آمریکا هیچگاه مورد اعتماد نیستند ما هم از این نکته گوهر بار درس میگیریم که توافق احتمالی اگر در راه باشد بازهم پروسه پر پیچ و خم است.
در معقوله توافق بايد بيشتر از نشانه ها، به روند اجرایی آن توجه کرد چرا که برای برداشتن تحریمها میتوان خوشبین بود و ماحصل توافق اوليه که اگر در تيرماه ميسر شود را میتوان گامی بلند در جهت توسعه کشور دانست اما امكان برداشتن تحریم هایی همچون تحريم بانكي، تحريم فروش نفت، قطعنامه سازمان ملل بخصوص قطعنامه ١٩٢٩ و تالي اش ١٩٨٤ تا پايان سال ١٣٩٤ دور از دسترس تصور میشود.
صنعت نفت در ده سال گذشته از کمبود سرمایه گذاری خارجی رنج برده البته بزرگترین متضرر این تحریم ها به گفته خودشان شرکت های نام دار غول های نفتی است بنابراین اگر به روش صحیح مفاد توافقنامه تجزیه و تحلیل شود لغو تحریم ، عرصه را برای سرمایه گذاری فراهم میکند.
خوش بینانهترین نگاه بر توافقات احتمالی و تحقق بندهای آن، نزدیک به یکسال به طول میانجامد تا سرمايه خارجی وارد ايران شود اما بازهم اين سوال در اذحان عمومی متصور میشود که سطح شرايط امروز اقتصاد نفت در سطح جهان و شرايط سرمايه پذيري صنعت نفت ايران در آینده چه خواهد شد؟
در بخش دوم اگر واقعا طبق برخى اظهارنظرها شبكه فرسوده نفت ايران به ازاى هر يك ميليوم افزايش ظرفيت توليد نفت ايران صد ميليارد دلار سرمايه احتياج داشته باشد اين سرمايه از كجا تامین میشود؟! واقعا در طى ٣٥ سال اخير بيشترين ميزان جذب سرمايه خارجى در ايران چقدر بوده است ؟!
موضوع اين است كه حتى با فرض توافق، باز شدن همه درها در يك لحظه هم بسيارى از موانع سرمايه گذارى خارجى در ايران برنمیدارد.
میتوان باز هم به گفته بزرگان این عرصه چنین نتیجه گرفت که قرار نيست تحريم آزار دهنده بر روى ايران يك دفعه رفع شود ! يك پروسه قطره چكانى و مرحله به مرحله پيش رو است و طبق گفتههای رییس جمهور آمریکا حتى به فرض رفع يك باره همه تحريمها از حضور سرمايهگذاران خارجى بر بازار ایران جلوگیری میشود درست همانند اتفاقات سال گذشته که با بازی سیاه کاخ سفید جهت شناسایی شرکتهای علاقهمند به بازار ایران آنان را وارد لیست ممنوعه کرد تا موانع اصلى اقتصاد ايران را متزلزل کند که اینبار هم با زیرکی ایرانیان ناکام خواهد ماند.
موضوع مهمی كه بر روى سرنوشت بر صنعت نفت و گاز در جهان اثر مىگذارد سرنوشت ماجراهای سرمايهگذارى در اين بخش است اما پیشبینی میشود یک جهشی در برخی از پرژههای میادین مشترک ایجاد میشود.
وقتى قيمتها در سطح جهان به دليل يك عامل فرابخشي به شدت تحت تاثیر قرار گرفته باشد اصولا تعريف تقاضا و عرضه و صرفه اقتصادى و ... در اين بخشها بکر نیست.
کلمه تحريم جزء بار روانی كوتاه مدت اثرى در روند اقتصاد کلان درونی سازمانی ايران ندارد اما در روابط بینالملل پر از موانع و مشكلات برون سازمانی است.
معتقدم توافقات با سرعت كمتر خوشبينانهتر است اما در نگاهی دیگر وقتی اثرات افراطي آن را بررسی می کنیم به چند نگرش تامل برانگیز برمیخوریم.
یکی از این نگرشها ایران قطب دوم انرژی در جهان است و همه شرکتهای دنیا براین توانمندی اعتراف کردهاند، ما صرفا همسايگانی نفتی همچون عراق و كويت و...و در حوزه گاز کشورهای بزرگی همانند تركمنستان و اذربايجان و ... را داریم که با وجود منابع غنی نفت و گاز بازهم تمایل به سرمایهگذاری در صنعت نفت ایران دارند اما با توجه به مشکلات درون سازمانی همچون فراهم نبودن زیرساختهای اولیه جهت پذیرش سرمایه گذاران خارجی و اختلاف نظر سیاستمداران داخلی روند جذب سرمایه گذار را کند کرده است.
پس نتیجه میگیریم ابتدا برای پذیرش سرمایههای ناب خارجی باید اختلافات سیاسی کنار گذاشته شود و همگی یکپارچه در جهت ارتقا سطح زیرساختهای صنعت نفت بدور از حاشیه تلاش نمود.
یادداشت: حبیبه رحیمیان انتهای پیام/