امید و همدلی در مجموعه‌های تلویزیونی می‌تواند بر روحیه صمیمیت مردم تأثیرات مثبت بگذارد.

باشگاه خبرنگاران- اشکان منصوری؛ مردم ایران افرادی خونگرم و صلح طلب هستند و در همه ادوار از قدیم تا به امروز این موضوع را به جهانیان ثابت کرده‌اند. انگار حس نوع دوستی، کمک، همیاری و همفکری در بین ایرانیهای ارثی است و خود را موظف به انجام آنها می‌دانند.

این سخنان مقدمه‌ای برای گفتن این است که تولید سریالهایی با مضامین امید و همدلی در تلویزیون ما جای خوبی دارد و با توجه به نیاز جامعه جوان و رو به رشد ما تولید این نمونه سریالها می‌توانند به طور مستقیم بر روی افکار و روش زندگی جامعه تأثیر مثبت بگذارد و حس دوستی، صفا و معرفت را در بین مردم اشاعه دهد و باعث صدور فرهنگ سالم و غنی ما به خارج از مرزها شود.پس باید متوجه شویم که تولید هر چه بیشتر آنها را در دستور کار قرار داده و حمایتهای لازم را انجام دهیم.

از طرفی از سالها پیش بحث تهاجم فرهنگی به عناوین مختلف در جامعه مطرح شده و مسئولان ما برای مقابله با آن تدابیری اندیشیده‌اند. یکی از موارد تهاجم فرهنگی که می‌توان گفت مهمترین بخش آن است هجوم ماهواره‌ها و پخش سریالهایی با مضامین مختلف از جعبه جادویی است. سریالهایی که اکثر آنها جزو نفاق، خشونت، تلاش برای ترویج فرهنگ‌های غلط آن سوی آبها در درون کشور ما و ... را در خود جای نداده و تلاش کرده که نقطه مقابل آثار تولید شده فرهنگی و هنری ما قرار بگیرد خوشبختانه اینگونه سریالها بعد از مدتی کوتاه از طرف مخاطبان ما پس زده می‌شود و برعکس باعث دفع آنها شده است ولی ما باید متوجه و مواظب جذب شدن همان تعداد اندک از مخاطبان به سریالهای خارجی نیز باشیم.

خوشبختانه پتانسیل‌ها و افراد توانمندی در زمینه‌های مختلف در زمینه تهیه سریالهای تلویزیونی در ایران وجود دارند که مردم ما همیشه تشنه تولید آثار اینگونه افراد هستند آثاری که با روحیه لطیف و انسان دوستانه مردم ما سازگاری دارد.

به طور قطع این افراد هنرمند متوجه هستند که باید کمبود‌های مضامین مورد نیاز در سریالهای ما را برطرف کنند تا مخاطبان را بیش از پیش به پای تلویزیون بکشانند و از طرفی در نقطه مقابل سریالهای ماهواره‌ای قرار بگیرند.

آثاری که سالهای قبل تا چندی پیش از تلویزیون پخش می‌شد گویای این است که ما می‌توانیم و خواهیم توانست مجموعه‌هایی با مضامین ساده و روان تولید کنیم و از طریق آنها آموزشهای زندگی در جهت رفع مشکلات و بدون ایجاد استرس را به مخاطب ارائه دهیم.

درست است که سالها از تولید آثاری چون «روز روزگاری»، «آژانس دوستی»، «خانه سبز»، «پدرسالار»، «آرایشگاه زیبا»، «همسران»، «سلطان و شبان» و ... می‌گذرد و گرایش مخاطبان به سمت مجموعه‌هایی با هیجان بیشتر به چشم می‌خورد ولی در کل روحیه مخاطبان ما با سریالهایی که از آنها نام بردیم بیشتر سازگاری دارد.

البته وجود فیلمنامه‌های خوب و منسجم، کارگردان و تهیه‌کننده باسواد و فهیم، عوامل حرفه ای و ... برای ساخت مجموعه‌هایی دیدنی و جذاب به طور قطع لازم و اجتناب‌ناپذیر است.

چندی پیش سریالهای اکشن – پلیسی «فوق سری» و «میکائیل» از شبکه یک پخش شد که فارغ از نقاط ضعف و قوت آنها مضامینشان همسو با امید و پایانی امیدوارکننده دشت امید و همیاری را در سریال «فوق سری» جایی می‌توان مشاهده کرد زمانی که زن خانواده قهرمان داستان (پلیس) با تمام جزئیات خانواده ضد قهرمان(خلافکار) آشنایی کامل پیدا می‌کند ولی باز هم به کمک و یاری آنها برای رفع مشکلاتشان می‌پردازد و یا حس دوستی و رفاقت و از خود گذشتگی را بین گروه پلیس قهرمان داستان می‌بینیم که به موفقیت ختم می‌شود.

در سریال «میکائیل» نیز نقش اصلی قصه نیروی محرک و امید برای محله‌ای می‌شود که ضد قهرمان و خلافکار آن محله همه را مورد آزار و اذیت قرار داده و خلاف را ترویج می دهد. در جایی دیگر «مهری» با وجود اینکه از دست مرد خود که ملعبه دست آقاخان شده رنج و عذاب زیادی می‌کشد ولی با پافشاری و تحمل و امید به زندگی بر مشکلات خود فائق آمده و به خواسته‌هایش می‌رسد.

از شبکه دو سریالی به نام «شهر من شیراز» پخش شد که فارغ از نگاه تند نقادانه، به موضوع ساده و روانی می‌پرداخت که دلچسب بود و امیدوارم به جای اینکه رو به پخش مجدد سریالهای دوست‌داشتنی و جذاب سالهای قبل بیاوریم ساخت اینگونه سریالها با مضامین امید و همدلی را در دستور کار قرار دهیم.

موضوع این سریال حول خانواده‌هایی می‌گذشت که با همدلی، همفکری و همیاری یکدیگر به جنگ مشکلات زندگی رفتند و اگر چه چهار خانواده مجزا و غریبه بودند ولی این چهار‌ها نفراتی بودند که برای حل مشکلات هر کدام از آنها گروهی وارد عمل می‌شدند و این حس انسان‌‌دوستی در بین افراد محل گسترش یافت و نشان داد که به تنهایی نمی‌توان کاری را به نتیجه مطلوب رساند.

موضوع و محتوای این سریال تبلیغ فلان شهر یا فلان ارگان نبود بلکه خواسته نیاز جامعه ما به موضوعی به نام همدلی بود. موضوع همدلی و همیاری در قاب یک انجمن محلی شکل گرفت که این انجمن توانست با افرادی داوطلب که برای خدمت به همنوعان و افراد محله بدون چشم داشت خدمت می‌کردن به سوی حل مشکلات فردی افراد محل روی آوردند. قهرمان سریالی 5 قسمتی «مهر طوبی» که از شبکه 3 پخش شد بعد از اینکه در ابتدا حس شیطنت در او تقویت شد ولی بعد از اینکه به کل ماجرا واقف شد حس امید برای بهتر و سالمتر زندگی کردن در او تقویت و شادی افزو‌ن‌تری به زندگی او برگشت.

برخی از صاحبنظران بر این باورند که جای سریالهای طنز و پلیسی – معمایی بیشتر نیز در بین مجموعه‌های ما خالی است با تصدیق حرف آنها باید گفت که هر مجموعه‌ای با هر موضوعی باید با یک فیلمنامه قوی هدف اصلی آن تشویق و تمجید از خصایص انسانی، نشان دادن مشکلات و راهکارهایی برای رفع آنها، تحکیم بنیاد خانواده، مذهب، نوع‌دوستی، همدلی، ترویج فرهنگ درست و ... باشد ولی اگر غیر از این باشد باعث قهرکردن مخاطب با مجموعه هنری می‌شود که نمونه‌های آن را در چند سال اخیر شاهد بودیم نمونه‌هایی از کارگردانها و هنرمندان بزرگی که در جامعه هنر ما سرشناس و صاحب سبک هستند ولی انگار برخی از آثار خود را برای رفع تکلیف می‌سازند و عاشقانه کار نکرده‌اند.

فرهنگ ما غنی از هر نمونه داستان، رمان، افسانه و ... چه مذهبی و چه غیر مذهبی است که اگر به درستی به آنها پرداخته شود بهترین مجموعه‌ها را می توان از دل آنها درآورد و با تلفیق موضوع آنها با دنیای امروزی سریالهای به روز و جذابی را ساخت که هم جوانان که بیشترین سهم جامعه ما را شامل می‌شوند و هم دیگر اقشار جامعه را جذب جعبه جادویی کرد.

پس بیاییم عاشقانه و دلسوزانه و با ارائه فیلمنامه‌هایی با مضامین دلچسب و مورد علاقه مردممان با کمک صدا و سیما و تلویزیون دست به ساخت مجموعه‌هایی بزنیم که در آینده به نیکی از آنها یاد شود و در خاطره‌ها باقی بماند.


انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.