به گزارش خبرنگار
سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران، "مهدی ملکی" کارشناس منطقه غرب آسیا طی یادداشتی به بررسی چرایی سقوط الرمادی پرداخت.
متن این یادداشت به شرح زیر است:چند روزی است اخباری که از عراق به گوش میرسد پیرامون موضوع تسخیر الرمادی توسط نیروهای تروریستی داعش است و روند تحولات آن هم این روزها در جهت خواسته مردم و دولت عراق نیست. الرمادی در استان النبار در ارتباط با شهرهای مهم و مذهبی شیعیان در عراق یعنی نجف و کربلا و همسایگی پایتخت آن کشور بغداد قرار دارد و همین بیانگر اهمیت استراتژیک آن شهر است.
الرمادی سقوط کرد، اما براستی چرا این اتفاق روی داد؟! ارتش عراق و نیروهای امنیتی آن کشور ماههای اخیر پیروزیهای خوبی را بدست آورده و مناطق مختلفی را از اشغال تروریستها آزاد کردهاند، بنابراین بایستی به لحاظ روحی و آمادگی برای رزم، از نیروهای داعش در موضع برتری قرار میداشتند و طبیعتاً نیروهای تروریستی به دلیل شکستهایی که پذیرا شده بودند میبایست در حالت تدافعی و منفعلانهای قرار میگرفتند، اما گویا این همهٔ ماجرا نبوده و عنصر و یا عناصر دیگری در این اتفاق تاثیر گذار بودهاند. حال سوالی که مطرح میشود آن است که چرا الرمادی همچون موصل به شکست تلخ دیگری برای ارتش و نیروهای امنیتی عراق بدل شد؟!
برای پاسخ به این پرسش کمی به عقب بر میگردیم و برخی اتفاقات رخ داده را مروری موجز خواهیم کرد. به زمان پس از پیروزی بزرگ و غرور آفرین تیروهای عراقی در آزاد سازی تکریت از چنگال تروریستها که موجی از شادی و امیدواری سراسر عراق را در برگرفت، دورانی که از اطراف و اکناف آن کشور زمزمههایی مبنی بر یکسره شدن کار داعش در آیندهای نزدیک به گوش میرسید.
آزاد سازی تکریت همچون پیروزیهای بزرگ آمرلی و جرف الصخر، راهبردی و حائز اهمیت بود. تکریت زادگاه صدام و شهری سنی شین است که در میان سنیها بسیار مورد احترام و عزیز است. در آن ایام که چندان هم از آن دور نشدیم فضایی در عراق شکل گرفته بود مملو از اعتماد به نفس و امیدواری که میتوان داعش را به طور کامل شکست داد و حتی در خصوص زمان و نحوه عملیات پاکسازی موصل از لوث وجود تروریستها گمانه زنیهایی صورت میگرفت.
به موازات بحثهایی که در داخل عراق وجود داشت موج گستردهای از فضا سازی رسانههای غربی عربی مغرض علیه عملیات آزاد سازی تکریت آغاز شد و حواشی بسیاری را در جهت کم اهمیت و کمرنگ جلوه دادن پیروزی ارزشمند نیروهای عراقی به راه انداختند.
اما با کمی تامل در این موضوع در خواهیم یافت که برخی حکام سفیه منطقه و برخی دول غرب و دراس آنها امریکا از اینکه میدیدند نیروهای شبه نظامی و یا همان نیروهای مردمی داوطلب عراقی که به تهران سمپاتی دارند توانستند سهم عمده و برجستهای در آزاد سازی شهر سنی نشین و با اهمیتی راهبردی همچون تکریت داشته باشند بسیار خشمگین شدند و با استفاده از قدرت رسانهای خود فشار تبلیغاتی شدیدی علیه آنها به راه انداختند. رسانههای متعلق به محور غربی عربی درصدد بودند اینگونه القا کنند که نیروهای شبه نظامی شیعهای که در عملیات آزاد سازی تکریت شرکت کردند با سنیهای آن شهر بد رفتاری کردهاند و با ذکر مصادیقی سعی بر آن داشتند تا احساسات و عواطف سنیها را تحریک کرده و فرصت بوجود آمده از قبل ظرفیت چنین پیروزی بزرگی را که میرفت با ادامه آن روند توازن قوا در صحنه عملیاتی به طور کامل به سود نیروهای عراقی بشود را به تهدیدی علیه ملت و دولت عراق مبدل ساختند.
آنها به درستی دریافته بودند که حضور نیروهای داوطلب مردمی در کنار ارتش و نیروهای امنیتی عراق سبب پر شدن خلأها و برطرف شدن نقیصههایی است که در ساختار ارتش و دستگاه امنیتی وجود دارد و پیروزیهای اخیر عراق بر تروریستها محقق نشده مگر با پشتیبانی و نقش اثرگذار این نیروها. عدم رضایت امریکا و متحدان منطقهای آن تنها به فشار رسانهای محدود نماند و در سفر عبادی به واشنگنتن، اوباما مراتب شدید نگرانی خود را از آنچه که آنها نفوذ ایران در عراق مینامند به وی منتقل کرد. امریکا نیروهای مردمی را پیاده نظامهای تهران خوانده و از العبادی خواسته که دیگر از این نیروها استفاده نشود و او نیز در عملیات الرمادی چنین کرد و موضوع را به ارتش واگذار کرد.
ارتشی که پیشتر نشان داده بود در شرایط سختی و تنگنا فرار را بر قرار و مقاومت در برابر نیروهای تروریست ترجیح میدهد، امری که در موصل اتفاق افتاده بود. ارتش عراق یک نیروی کلاسیک است و در نبردهای پارتیزانی ناموفق، ارتش آن کشور فاقد تجهیزات کافی و حتی انگیزه و شجاعت لازم برای مقابله با داعش است چرا که در ساختار آن افسران و سربازانی با تفکرات قومیت گرا وجود دارند که حتی پس از پاکسازی صورت گرفته در ارتش این معضل لاینحل باقی مانده است.
آری پاسخ به پرسش مطرح شده در ابتدای بحث را در این میبینم که عراق چوب تصمیمی نادرست دال بر کنار گذاشتن نیروهایی پر توان، مخلص و با انگیزهای همچون نیروهای مردمی را میخورد و نه مسالهای دیگر، البته برخی خیانتهای داخلی و دخالتهای خارجی نیز در این مدت مکمل این موضوع بودند.
انتهای پیام/