رضا اکافان، جانباز شیمیایی و رزمندهی عملیات آزادسازی خرمشهر در
گفتوگو با خبرنگار قرآن و عترت باشگاه خبرنگاران گفت: نیمههای شب با بهرهبرداری از خواب بودن عراقیها آنها را در سنگرهایشان و حتی بیرون سنگرهایشان غافلگیر کردیم، بالای سرشان حاضر شدیم و آنها را به اسارت گرفتیم.
وی ادامه داد: قانون جنگ این است که قبل از طلوع خورشید اسیر نگیریم و همهی اسیران را بکشیم ولی با توجه به شرایط عملیات و عطوفت رزمندگان ایرانی رزمندگان، عراقیها را به اسرات گرفتند.
اکافان افزود: کشتار دشمن در شب، نقض قانون جنگ بود ولی ایرانیها شیوهی خاص خود را در عملیات داشتند و با توجه به عطوفت ایرانی، آنان را در خواب اسیر کردیم و گرنه رسم جنگ این است که هنگام عملیات دشمن را به قتل برسانند و بکشند.
جانباز دفاع مقدس در خصوص پیشروی رزمندگان به سمت دشمن گفت: رزمندگان اسلام پس از پیشروی به سمت دشت و نزدیک شدن به محل استقرار دشمن، پس از برآمدن خورشید و رسیدن به توپخانه دشمن در جادهی اهواز خرمشهر، با دستور عقبگرد به خاکریزهای پشت جاده برگشتیم چون تصمیم فرماندهان عملیات به پیشروی و انجام مرحله به مرحلهی عملیات در آزادسازی خرمشهر از چنگال دشمن بعثی بود.
وی در خصوص شرایط در هنگام عملیات اظهار کرد: من هنگام عملیات آزادسازی خرمشهر 17 سال داشتم و همزمان 2 تیپ محمد رسول الله(ص) و تیپ 10 سید الشهدا(ع) درمنطقهی عملیاتی جادهی اهواز به سمت خرمشهر عمل میکردند.
اکافان گفت: عملیات آزادسازی خرمشهر در چند مرحله انجام شد و مرحلهی سوم این بود که پس از پیشروی مرحله به مرحله وارد شهر شویم.
رزمندهی دفاع مقدس ابراز کرد: ما قبل از ورود به خرمشهر در سمت جادهی اهواز نزدیک خرمشهر مستقر بودیم و مرحلهی یک عملیات در ساعت نیم دقیقهی بامداد با رمز علی بن ابی طالب(ع) از سمت جادههای اهواز – خرمشهر آغاز شد.
وی ادامه داد: فرماندهان گردان در این عملیات، شهید رضا چراغی بود که دو تن از بچه محلهایم نیز در این عملیات بودند که یکی از آنها مجتبی محب روز پشت خاکریز بود که پس از بلند شدن من و او برای یافتن سایر همرزمان و دوستان، برداشتن وسایل و حرکت با تک دشمن و اصابت گلوله به قفسه سینهی او مجتبی به شهادت رسید و دومین بچه محل من نیز مرتضی سنگ تراش بود که زنده است.
اکافان افزود: هنگام آغاز عملیات ساعت 6 بعد از ظهر پیاده حرکت کردیم و در ساعت نیم دقیقهی بامداد پس از آغاز عملیات با رمز علی بن ابی طالب(ع) در شرایط گوشزدهای پی در پی به رزمندگان مبنی بر شناسایی دشمن، 10 دقیقه نگذشته بود که با دستور پیشروی به سمت دشمن از طریق شنیدن فرمان حمله از بیسیم، قرار گیری دشمن در رودروی رزمندگان اسلام و شنیدن ندای الله اکبر با قرار گیری روی پلههای خاکریز بلند سمت جادهی اهواز- خرمشهر عملیات را آغاز کردیم.
انتهای پیام/