به گزارش خبرنگار احزاب و تشکلهای باشگاه خبرنگاران، حسن عباسی رئیس اندیشکده یقین در نشست «از حق ترسیدن تا حق توانستن» که با موضوع بیانیه سوئیس عصر امروز در آمفیتئاتر مرکزی دانشگاه امیرکبیر برگزار شد، حضور پیدا کرد.
وی با بررسی تاریخی تقابل ایران و غرب گفت: قصه هستهای ایران ربطی به سانتریفیوژها و دستاوردهای آن ندارد و قصه تقابل بین ایران و غرب در طول تاریخ است.
رئیس اندیشکده یقین تصریح کرد: آمریکاییها گفتهاند که ژن ایرانی مشکلساز است و این ربطی به سانتریفیوژها ندارد و مشکل این است که ایران زیر سیطره غرب قرار نگرفته است. غربیها با روشهای مختلف کشورهای دیگر را به زیر سلطه کشیدند اما نتوانستند ایران را زیر سلطه خود درآورند.
وی خاطرنشان کرد: انگلیس یک سوم ایران وسعت دارد و 114 برابر وسعت خود کشورها را در طول تاریخ اشغال کرده است و استرالیا که امروز خیلیها گمان میکنند که کشوری قدیمی است، جای زندانیان انگلیسی بوده است و این زندانیان در گذشته در این کشور نگهداری میشدند.
عباسی افزود: ایرانیگری و اسلامیگری با یکدیگر تلفیق شدهاند و این مسئله غرب را بسیار نگران کرده. امروز سرمدار اسلامیگری ایران است و عربستان که رژیمی فاسد دارد به هیچ عنوان نمیتواند دایه اسلامیگری داشته باشد.
رئیس اندیشکده یقین ادامه داد: پرونده هستهای برای غرب بهانه است و ایران بعد از 36 سال توانسته پیشرفتهای زیادی کند.
وی با اشاره به قضیه شناسایی اسرائیل توسط ایران خاطرنشان کرد: امروز در خبرگزاریها مطرح شده بود که شرمن قول داده است که در تیر ماه مسئله شناسایی اسرائیل توسط ایران مورد مذاکره قرار گیرد.
عباسی افزود: آمریکا در طول سالهای گذشته تلاش کرد این مسئله را طراحی کند که ایران نتوانسته است در انرژی هستهای پیشرفت کند و هرآنچه دارد از پاکستان به دست آورده و پس از بازجویی از پدر هستهای پاکستان که این مسئله را تکذیب کرد، گفتند ایران صنعت هستهای خود را از کره شمالی اخذ کرده است.
رئیس اندیشکده یقین با اشاره به اتخاذ سناریوهای مختلف از سوی آمریکا علیه ایران تصریح کرد: غربیها از تئوریهای مختلفی در مقابل ایران استفاده کردند مثل استراتژی چماق و هویچ، استراترژی پلیس بد، پلیس خوب و استراتژی حمله نظامی و غیره اما با شکست تمام استراتژیهایشان چارهای جز مذاکره نداشتند.
وی افزود: ایران پس از فک پلمپ تأسیسات هستهای توانست اورانیوم را تا 20 درصد غنیسازی کند و این به معنای پیشرفت 100 درصدی فناوری هستهای ایران بود اما عدهای سعی دارند که این پیشرفت را نادیده بگیرند.
عباسی با بیان این موضوع که در گذشته غرب ایران را محور شرارت قرار داده است، گفت: از آن زمان تاکنون 13 استراتژی برای مقابله با ایران مطرح کردند اما پس از چندین سال ملت ایران همچنان روی پای خود ایستاده است.
رئیس اندیشکده یقین با اشاره به این مطلب که غرب قصد دارد حس استقلال و ما میتوانیم را از ما بگیرد، افزود: غرب ویروس استاکسنت را وارد ایران کرد و وظیفه آن این بود که دور چرخش سانتریفیوژها را به حد زیادی افزایش دهد تا این سانتریفیوژها ذوب شده و از بین برود.
وی ادامه داد: یک سناریوی دیگر غرب که تلاش کرد با ترور دانشمندان هستهای ایجاد ترس و هراس کند و از طریق اطلاعاتی که آژانس انرژی اتمی در اختیار سازمانهای جاسوسی سیا و موساد قرار میدادند چند نفر از دانشمندان ما ترور شدند.
عباسی تصریح کرد: غرب سه سناریو را علیه ایران به کار گرفت که عبارت بود از حمله سایبری و ترور دانشمندان هستهای اما این سناریوها با شکست مواجه شد و همچنین سناریو حمله نظامی نیز نتوانست راه به جایی برد.
رئیس اندیشکده یقین با اشاره به شکار هواپیمای بدون سرنشین RQ-170 ایرانی توسط سپاه پاسداران اشاره کرد: زمانی که ایران RQ-170 را در آسمان خود شکار کرد، روسیه اولین کشوری بود که تقاضا کرد آن را از نزدیک ببیند اما ایران این اجازه را نداد و خود کار مهندسی معکوس بر روی این هواپیما را شروع کرد و حاصل آن این شد که ما یک نمونه بومی از این هواپیما ساختیم.
وی با اشاره به دستاوردهای بیانیه سوئیس خاطرنشان کرد: در مذاکرات هستهای اخیر ما 90 درصد از آن چیزی که داشتیم دادهایم و قرار است 10 درصد آن را نگه داریم در قبال آنچه ما دادیم بنا شده است که تحریمها را لغو کنند.
عباسی تصریح کرد: اگر کل مشکل ما با غرب حل شود و ما با غرب ارتباط نزدیک داشته باشیم تنها 5 درصد در اقتصاد ما تأثیر خواهد داشت و ما باید تنها به خودمان متکی باشیم و مشکلات اقتصادی را خودمان حل کنیم.
رئیس اندیشکده یقین افزود: سوال اینجاست که چرا در مذاکرات سوئیس یک عنصر اتمی از ایران یعنی رئیس سازمان انرژی اتمی و یک عنصر اتمی از آمریکا باید در مذاکرات حضور داشته باشند و برای مسائل فنی هستهای مذاکره کنند اما هیچ تیم اقتصادی برای بررسی چگونگی لغو تحریمها به مذاکرات برده نشده است.
وی بیان کرد: اگر بنا بود تحریمها برداشته شود باید یک تیم اقتصادی از بانک مرکزی به مذاکرات میرفتند و یک فکت شیت اقتصادی تنظیم میکردند اما اینگونه نشده است. سوال دیگر اینجاست که چرا باید مذاکرات در شهر لوزان برگزار میشد، شهری که حدود 100 سال پیش قراردادی در آن برگزار شد که موجبات خفت ترکیه را به وجود آورده است.
عباسی در پایان خاطرنشان کرد: مسئولین دولت قرار بود برای ما شرایطی را فراهم کند تا در دنیا به ایرانی احترام بگذارند، آیا عزتی که بنا بود آورده شود تجاوز به دو نوجوان ایرانی در عربستان بود؟