به گزارش
خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران؛ممتاز نمودن فاطمه (سلام الله علیها) را به علم و دانش توسط خداوند، بدين معنا است كه علم و آگاهى آن حضرت از واقعيت هاى عالم هستى، از يك سو نامحدود و بىكرانه است و تمام عرصه هاى علمى را در مىنوردد و از طرف ديگر از هرگونه شك و شبهه و ديگر نقائص علمى، پاكيزه و مبرا می باشد.
بخش سوم از پاسخ ها و پیام های حضرت زهرا سلام الله علیها را از کتاب «پاسخها و پيامهاى فاطمه زهرا(س)» تألیف حجت الاسلام محمدمهدى رضايى ارائه می دهد.
رو گرفتن از نابينا«قال (ع) قَالَ عَلِيٌّ علیه السلام اسْتَأْذَنَ أَعْمَى عَلَى فَاطِمَةَ سلام الله علیها فَحَجَبَتْهُ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص لِمَ حَجَبْتِهِ وَ هُوَ لَا يَرَاكِ فَقَالَتْ علیهاالسلام إِنْ لَمْ يَكُنْ يَرَانِي فَأَنَا أَرَاهُ وَ هُوَ يَشَمُّ الرِّيحَ فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وآله أَشْهَدُ أَنَّكِ بَضْعَةٌ مِنِّی»
امام صادق عليه السّلام از امام على عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت فرمود: مرد نابينايى اجازه گرفت، تا به حضور حضرت فاطمه عليها السّلام برسد، اما فاطمه عليها السّلام با حجاب، خود را از او پوشيد. رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم فرمود: چرا خود را پوشيدى، در حالى كه مرد چشم ندارد تا تو را ببيند؟.
حضرت فاطمه عليها السّلام گفت: اگر او مرا نمىبيند، من كه او را مىبينم، و او بوى خوش را استشمام مىكند. رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله و سلّم، با شنيدن اين سخن فرمود: شهادت مىدهم كه تو پاره تن من هستى.
فلسفه 20 حکم شرعی از منظر حضرت زهرا سلام الله علیهاعبارات ذیل، تقطيع شده بخش آغازين خطبه معروف حضرت زهرا (سلام الله علیها) در ماجراى غصب فدك است كه در آن به فلسفه بعضى احكام اشاره فرموده است:
1. «فَجَعَلَ اللَّهُ الْإِيمَانَ تَطْهِيراً لَكُمْ مِنَ الشِّرْكِ»؛ «پس خداوند ايمان را قرار داد براى پاك شدنتان از شرك».
2. «وَ الصَّلَاةَ تَنْزِيهاً لَكُمْ عَنِ الْكِبْرِ»؛ «و نماز را واجب گردانيد براى دور كردن شما از خودپسندى و نخوت».
3. «وَ الزَّكَاةَ تَزْكِيَةً لِلنَّفْسِ وَ نَمَاءً فِي الرِّزْقِ»؛ «و زكات دادن را براى پاكيزه كردن جان و افزون روزى».
4. «وِ الصَّيامَ تَثْبيتاً لِلاخْلاصِ»؛ «و روزه را براى استوار كردن اخلاص».
5. «وَ الحَجَّ تَشْييداً لِلّدينِ»؛ «و حج را براى برپا داشتن دين».
6. «وَ الْعَدلَ تَنْسيقاً لِلْقُلوبِ»؛ «و عدل را براى آراستن و پيوستن دلها».
7. «وَ طَاعَتَنَا نِظَاماً لِلْمِلَّةِ»؛ «و پيروى از ما را براى ايجاد نظم در امت».
8. «وَ إِمَامَتَنَا أَمَاناً لِلْفُرْقَةِ»؛ «و امامت ما را براى ايمنى از تفرقه و پراكندگى».
9. «وَ الْجِهَادَ عِزّاً لِلْإِسْلَامِ»؛ «و جهاد را براى عزت و سرافزارى اسلام».
10. «وَ الصَّبْرَ مَعُونَةً عَلَى اسْتِيجَابِ الْأَجْرِ»؛ «و شكيبايى را براى رسیدن به أجر و پاداش الهى».
11. «وَ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ مَصْلَحَةً لِلْعَامَّةِ»؛ «و امر به معروف را براى سود و مصلحت مردم».
12. «وَ بِرَّ الْوَالِدَيْنِ وِقَايَةً مِنَ السُّخْطِ»؛ «و نيكى به پدر و مادر را براى محفوظ ماندن از خشم پروردگار».
13. «وَ صِلَةَ الْأَرْحَامِ مَنْسَأَةً فِي الْعُمُرِ وَ مَنْمَاةً لِلْعَدَدِ»؛ « و صله رحم را براى طولانى شدن عمر و تكثير ياران».
14. «وَ الْقِصَاصَ حَقْناً لِلدِّمَاءِ»؛ «و قصاص را براى پيشگيرى از ريختن خونها».
15. «وَ الْوَفَاءَ بِالنَّذْرِ تَعْرِيضاً لِلْمَغْفِرَةِ»؛ «و به جاى آوردن نذر را براى رسيدن به آمرزش خدا».
16. «وَ تَوْفِيَةَ الْمَكَايِيلِ وَ الْمَوَازِينِ تَغْيِيراً لِلْبَخْسِ»؛ «پُر دادن پيمانهها را براى جلوگيرى از كم فروشى».
17. «وَ الْنَّهْىَ عَنْ شُرْبِ الْخَمْرِ تَنْزِيهاً عَنِ الرِّجْسِ»؛ «منع شرابخوارى را براى پاكى از پليدىها».
18. «وَ اجْتنِابَ القَذْفِ حِجاباً عَنِ اللَّعْنَةِ»؛ «دورى كردن از قدف را براى ايمنى از نفرين الاهى».
19. «وَ تَرْكَ السَّرِقَةِ ايجاباً لِلْعِفَّةِ»؛ «و دزدى نكردن را براى ايجاد عفت و امنيت».
20. «وَ حَرَّمَ اللَّهُ الشِّرْكَ إِخْلَاصاً لَهُ بِالرُّبُوبِيَّةِ»؛ «و شرك ورزيدن را حرام نمود تا ربوبيت و پروردگارىاش خالص گردد». (2)
پینوشت:
(1). نوادر راوندي، ص: 14-13
(2). احتجاج، ج 1، ص 99.
منبع:حوزه