آغاز انقلاب مجارستان علیه سلطه اتریش (1848م)
مجارستان از جمله كشورهایى است كه از قدیم الایام تحت سیطره امپراتوریهای مختلف قرار داشته است. امپراتوری روم، عثمانی و اتریش - مجارستان از جمله حكومتهایى هستند كه هر كدام مدت زمانی بر این سرزمین حاكمیت داشتهاند. مجارستان در قرون شانزدهم و هفدهم میلادی از ایالات عثمانی بود و بخشی از آن در اختیار اتریش قرار داشت. اما از اوایل قرن نوزدهم نهضتهای آزادی خواهی و استقلالطلبی در این منطقه اوج گرفت در سال 1848م بیشتر كشورهای اروپایى دچار انقلاب و هرج و مرج شدند كه عمدتاً ریشه اقتصادی داشت، اما در مسیر سیاسی ادامه یافت كه در این میان در سوم مارس 1848م قیام مردمی مجارستان نیز آغاز گردید. تصمیم امپراتور اتریش مبنی بر قرار دادن زبان آلمانی به عنوان زبان رسمی در سراسر این امپراتوری باعث آغاز ناآرامیها و شورشها گردید و برخی انقلابیون این كشور با الهام از انقلاب فرانسه نهضت ناسیونالیستی - لیبرالیستی به راه انداختند و در 14 آوریل 1849م استقلال مجارستان را اعلام كردند. اما امپراتوری اتریش با كمك نیروهای روس به مقابله با جدایىخواهان پرداختند و موفق به شكست آنها شدند. در نتیجه، این جمهوری تازه استقلال یافته متلاشی گردید و بار دیگر جزئی از امپراتوری اتریش اعلام شد. این وضعیت ادامه داشت تا اینكه با پایان جنگ جهانی اول و فروپاشی امپراتوری اتریش - مجارستان و تجزیه آن، مجارستان نیز به استقلال دست یافت.
امضاء معاهده "سان استِفانو" بین روسیه و عثمانی (1878م)
به دنبال شكست امپراتوری عثمانی در جنگ با روسیه، دو كشور در محلی به نام سان استِفانو قراردادی به همین نام امضا كردند. حمله روسیه به عثمانی به خاطر مطامع روسیه در سرزمینهای تحت تصرف امپراتوری عثمانی در بالكان بود. روسیه در این راستا، در اوت 1877م با سه كشور بلغارستان، صربستان و رومانی كه تحت اختیار عثمانی بودند، پیمان اتحاد بست و متعهد شد كه آنها را مستقل كند و تهاجم روسیه به عثمانی نیز به همین دلیل انجام شد. در این جنگ، روسها به خاطر ضعف امپراتوری عثمانی، توانستند به سرعت پیشروی كنند تا اینكه دولت عثمانی، تقاضای صلح كرد. در نتیجه پیمان سان استفانو كه در سوم مارس 1878م به امضاء رسید، صربستان و رومانی از عثمانی جدا و مستقل شدند و بلغارستان نیز استقلال داخلی یافت.
روز ملی "مراكش" (مغرب)
كشور پادشاهی مغرب یا مراكش با 458/730 كیلومتر مربع وسعت در شمال غربی قاره افریقا و در كنار دریای مدیترانه و اقیانوس اطلس و همسایگی الجزایر و جمهوری صحرا واقع شده است. جمعیت مغرب بیش از 28 میلیون نفر و عمدتاً سفید پوست و از تیرههای عرب و بربر میباشند كه پیشبینی میشود جمعیت آن تا سال 2020م بیش از 38 میلیون نفر گردد. 99 درصد مردم مراكش مسلمان هستند و زبان رسمی آن، عربی و خط رایج، عربی و لاتین است. واحد پول كشور درهم مغرب است. شهر رباط پایتخت مغرب و كازابلانكا یا دارالبیضاء، پرجمعیتترین شهر این كشور میباشد. مغرب در سال 1956م از فرانسه مستقل گردید و به عضویت سازمان ملل درآمد. نظام سیاسی حاكم بر كشور مغرب، مشروطه سلطنتی با 2 مجلس قانونگزاری میباشد. سوم مارس 1961م سالروز تاجگذاری پادشاه پیشین مراكش (ملك حسن دوم) را به نام روز ملی مراكش نامگذاری كرده اند.
امضای قرارداد صلح بین آلمان و شوروی در جریان جنگ جهانی اول (1918م)
یكی از نخستین نتایج استقرار حكومت بلشویكی در روسیه، قطع عملیات نظامی در جبهه شرق و آغاز مذاكرات صلح بین حكومت جدید روسیه و آلمان و اتریش در شهر برستْ لیتوسك بود. دور اول مذاكرات در 22 دسامبر سال 1917م به علت شرایط سنگین و خفتآوری كه آلمانیها پیشنهاد میكردند به نتیجه نرسید و آلمانیها نیز حاضر به تعدیل شرایط پیشنهادی خود نشدند. با تهاجم تازه آلمان در 18 فوریه 1918م و پیشروی سریع نیروهای آنان در شوروی، لنین اعضای كمیته مركزی حزب بلشویك را به تشكیل یك جلسه اضطراری دعوت كرد و این بار با اصرار، خواستار قبول پیشنهاد خود برای صلح به هر قیمت شد. با وجود مخالفت چند تن از اعضای كمیته مركزی، اكثریت اعضای كمیته كه از ادامه پیروزی آلمانیها و خطر سقوط پایتخت بیمناك بودند، نظریات لنین را تایید كردند و دولت شوروی در اواخر فوریه تقاضای تجدید مذاكرات صلح را نمود. آلمانیها این بار شرایط سنگینتر و خفت آورتری برای صلح پیشنهاد كردند ولی با دستور صریح و اكید لنین درباره امضای قرارداد صلح تحت هر شرایطی، هیأت نمایندگی روسیه به شرایط پیشنهادی آلمان گردن نهاد و قرارداد ترك مخاصمه بین نیروهای طرفین، در روز سوم مارس 1918م در برسْتْ لیتوسْكْ به امضا رسید. به موجب این قرارداد، روسیه علاوه بر لهستان و فنلاند، ایالات ساحلی بالتیك و روسیه سفید و اوكراین را هم تسلیم آلمانیها كرد و از متصرفات خود در بالكان به نفع اتریش صرفنظر نمود. روسها همچنین متعهد شدند نیروهای خود را از ایران خارج كنند و قسمتی از متصرفات خود در قفقاز را به تركهای عثمانی واگذار نمایند. با متاركه جنگ در جبهه شرق، نیروهای آلمان و اتریش در این جبهه آزاد شدند و میلیونها سرباز آلمانی و اتریشی كه از جبهه بازگشته بودند به قوای متحد در جبهه غرب و بالكان و ایتالیا پیوستند.
آغاز انتفاضه مردم مسلمان عراق علیه رژیم دیكتاتوری صدام حسین (1991م)
پس از شكست سنگین ارتش بعث عراق در تهاجم نیروهای نظامی ائتلاف غرب به رهبری امریكا در جریان جنگ كویت و تحریم هرگونه پرواز در عراق توسط شورای امنیت، مردم مسلمان عراق موقعیت را غنیمت شمرده و با استفاده از ضعف دولت بعث، در نواحی وسیعی از شمال تا جنوب این كشور، علیه رژیم صدام قیام كردند. درجریان این انقلاب كه به دلیل تقارن آن با ایام ماه مبارك شعبان 1411ق به انتفاضه شعبانیه مشهور گردید، كنترل بخش اعظم كشور به دست نیروهای مردمی افتاد و از 18 استان عراق، 14 استان، از دست حكومت بعث خارج شد. در این مدت كه حدود یك ماه به طول انجامید، مردم تحت نظر مراجع حوزه علمیه بر امور نظارت داشتند و مناطق را اداره میكردند. در این هنگام، امریكاییان و متحدانشان متوجه شدند كه ناخواسته، زمینههای ایجاد حكومتی مردمی و اسلامی در عراق پا گرفته و چیزی به سقوط حزب بعث نمانده است. در این حال كه تمامی فرودگاهها و نقاط حساس نظامی و پادگانهای عراق در اختیار و زیر نظر متجاوزان غربی قرار داشت و اجازه هیچ حركت هوایى داده نمیشد، شرایط ناگهان تغییر كرد و با اشاره امریكا، ارتش عراق، سركوب بدون مرز را سرلوحه كار قرار داد. مزدوران حزب بعث عراق برای قلع و قمع انقلابیون، حتی از به كارگیری سلاحهای شیمیایى و بمبهای خوشهای و آتشزا علیه ملت خویش نیز دریغ نكردند. در این كشتار كه هیچ گاه از سوی دیكتاتورترین و خون آشامترین رژیمهای یك قرن اخیر نیز صورت نپذیرفته بود، صدها هزار نفر به صورت دسته جمعی قتل عام و در گورهای چند صد نفری به طور ناشناس دفن شدند. دامنه این جنایات به حدی رسید كه صدام، محو مراكز قیام از جمله كربلا و به ویژه نجف اشرف از نقشه جغرافیای عراق را در سر میپروراند. از این رو از هرگونه اهانت و جسارت به ساحت مقدس حرمهای ائمه بزرگوار مدفون در این شهرها، كوتاهی نمیكرد. صاحبنظران معتقدند كه در این چند روز، در حدود سیصد الی پانصد هزار نفر توسط رژیم بعث به شهادت رسیدند. بدین ترتیب این قیام مقدس به دلیل ضعف بنیه دفاعی مردم و عدم وجود رهبری واحد و هماهنگ، سركوب وحشیانه و بدون مرز ارتش خونخوار صدام، سكوت مجامع بین المللی و كمك امریكا به صدام، پس از یك ماه به شكست انجامید و برگ ننگین دیگری برتاریخ سراسر جنایت و سیاه رژیم بعث و حامیان جهانخوار آن افزوده گشت. با این حال، امریكا هنگامی كه صدام را خطری برای منافع خود احساس كرد، در یورشی وحشیانه و سناریویی از پیش تعیین شده، با حمله به عراق در 20 مارس 2003م، موجبات سقوط وی در 9 آوریل آن سال را فراهم آورد و دور جدیدی از تجاوز و اشغالگری در این كشور آغاز شد.