به گزارش سرويس بين‌‌الملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه اینترنتی پرس تی وی در مقاله ای تحت عنوان" انقلاب اسلامی ایران: واقعیتی بی چون و چرا" به قلم "وقار رضوی" تحلیلگر سیاسی پاکستانی به بررسی ابعاد مختلف انقلاب اسلامی ایران مانند مردمی بودن آن ،قدرت و عقلانیت رهبری و تاثیر گذاری انقلاب اسلامی بر مردم کشورهای منطقه پرداخت.
وقار رضوی در این مقاله می نویسد:
حقایق انقلاب اسلامی ایران بی چون و چرا هستند. یک قیام مردمی، مسالمت آمیز و بلند مدت در برابر دیکتاتور-پادشاه مورد حمایت ایالات متحده که در سال 1979موفق به سرنگونی او شد. از آن زمان تا کنون، جمهوری اسلامی شکل گرفته پس از سرنگونی شاه در برابر آزمون های زمان ایستاده است.
استقلال: یک اصل محکم
گزارش ها حاکی از آن است که در طول و بلافاصله پس از وقوع انقلاب اسلامی ایران ، ایالات متحده خود را متقاعد کرده بود که این امر( وقوع انقلاب) به نفع او کار خواهد کرد، و این که ملت ایران و رهبری جدید جنایات گذشته آمریکا علیه آنها را خواهد بخشید و همانند شاه مطیع خواسته ها و منافع ایالات متحده خواهند بود.
عزم راسخ ملت ایران در دوران پس از انقلاب بر سر اصل خدشه ناپذیراستقلال به مرز اصلی در رابطه با سیاست امپریالیستی، استعماری رو به رشد و ذهنیت غرب، و ملت درحال حاضر آزاد ایران تبدیل شد. ایران حاضر به تعظیم و تسلیم نشد، و از زمان تا کنون به این ایدئولوژی پایبند بوده است.
اهمیت این موضوع نمی تواند اغراق آمیز باشد. همیشه سلطه بر سیاست گذاری داخلی و خارجی ایران ناممکن خواهد بود ، این امر کسانی را که می خواهند بر ملت سلطه یابند اما به دلیل وجود ساختار رهبری عاقلانه پس از سقوط دیکتاتور هنوز قادر نبوده اند چنین جای پایی به دست آورند، به خشم خواهد آورد.
می توان استدلال کرد که کشورهای دیگر هم، مانند چین، روسیه، ونزوئلا، و غیره با قواعد استعماری مدرن و پروژه امپریالیستی بازی نمی کنند، و این سخنی گزاف نیست. بدون شک مواضع مستقل این کشورها تحسین می شود.
اما، یک تفاوت عمده در ایران این تفکراست که یک نظام زندگی اخلاقی و مذهبی می تواند در جهت تلاش برای طراحی یک جامعه ، کارکردهای آن، سیاست های آن، و ارتباط آن با جهان خارج مورد استفاده قرار گیرد. این که قرار بود انقلاب یک دموکراسی اسلامی باشد حتی امروز هم ذهن متفکران را درگیر خود کرده است. چگونه می شود که جهان اسلامی همیشه مطیع بتواند با تکیه بر اسلام و با حمایت اکثریت مردم در برابر ابرقدرت های بزرگ جهان بایستد؟
مقابله با انقلاب
این که ملت ایران توانست بدون توسل به خشونت این رویداد مهم را محقق ساخت ، و قادر به حفظ حرکت بوده است ، توسط بازیگران خارجی موانعی بر سر راه دستیابی به اجتماع و دولت مطلوب ایجاد شده است.
لحظه ای که جهان به این نتیجه غیر قابل انکار رسید که ایران قرار است روی پای خود بایستد ، تلاش فوری برای سرکوب انقلاب اسلامی به اجرا در آمد. از جنگ تحمیلی ایران و عراق گرفته تا تشکیل شورای همکاری خلیج فارس (که مفهوم آن مقابله با ایدئولوژی انقلاب اسلامی است)، و ترور پیاپی سیاستمداران و دانشمندان، و همچنین حذف نام یک سازمان تروریستی شناخته شده مخالف جمهوری اسلامی ( یعنی سازمان مجاهدین خلق) از لیست سیاه ترور تلاش هایی هماهنگ شده و سیستماتیک بوده است.
حتی سرسخت ترین مدافع غرب و مخالف جمهوری اسلامی نمی تواند انکار کند که ایران از زمان تاسیس انقلاب ،خاری در چشم غرب بوده است ، و در هر فرصتی در رسانه ها، سازمان های جهانی، و غیره کمپینی برای اهریمن جلوه دادن آن به راه افتاده است.
این که ایران موفق شده است در برابراین فشارایستادگی کند چیزی کمتر از معجزه نیست. برای این که بدانید شکستن این موج فشار چقدر سخت است فقط کافی است به عنوان مثال به انقلاب مصر نگاه کنید که لحظه ی زودگذری از امید برای جهان عرب به وجود آورد، و به چه سرعتی، و با موفقیت با آن مقابله شد.برای درک اثربخشی "مقابله انقلاب" به عنوان سند می توانید به حسنی مبارک نگاه کنید، مردی که زمانی بخاطر شیوه های دیکتاتوری اش مورد تنفر بود، و اکنون در آستانه آزادی قرار دارد و در پس زمینه ذهنی اکثر مصری های بحران زده قرار دارد.
" دیگر هرگز "
در حال حاضر تقریبا این یک واقعیت محکمی است که قدرت های جهانی اجازه نخواهند داد انقلاب (یا بیداری) اسلامی دیگری ، و یا حتی چیزی شبیه به یک جنبش واقعی، کاملا مستقل و غیر قابل سلطه درجهت دموکراسی، حقوق و آزادی به موفقیت برسد.
حتی کشورهای منطقه آن را تحمل نخواهند کرد. زیرا کاخ های پادشاهان دیکتاتور منطقه از این فکر که روزی مردم آنها هم به ایران نگاه کنند و بگویندچرا ما انقلاب نکنیم؟ چرا ما نتوانیم مستقل زندگی کنیم؟ به خود می لرزند. کشوری آزاد و مستقل که به هیچ کس دیگر بجز خودمان پاسخگو نباشد؟ چرا ما نتوانیم بدون حاکمیت یک خارجی که ما را برای انجام خواسته های خود تحریک می کند، مسئول ترسیم سیاست های خود باشیم؟ به خود می لرزند.
برای پی بردن به درستی این مطلب کافی است برای مثال به بحرین نگاه کنید، ترس از شورش در آنجا واکنش شیوخ دیکتاتور منطقه ، و همچنین عربستان، امارات را برانگیخته است.
اکنون به کجا؟
انقلاب ها جنبش های استاتیک و ساکنی نیستند که وقتی قدرت به کسانی که انقلاب کرده اند داده شد،پایان پذیرد. اگر قرار است موفقیت انقلاب و آرمان های آن حفظ شود انقلاب بی وقفه ادامه یابد .
همین مسئله در مورد جمهوری اسلامی ایران هم صدق می کند که از سال 1979 از خلال جنگ، ترور، دشمن معرفی شدن، و به حاشیه رانده شدن، راه دموکراسی اسلامی راه پیموده است. اقتصاد مقاومتی که 'آیت الله خامنه ای بر آن اصرار دارد یک گام مهم باقی مانده است که در حال اجرا است، و ایرانیان باید اطمینان کنند که آن عملی می شود.
چون این توانایی و توانمند شدن ایران است که می تواند از استقلال آن در جهانی که آرزوی سلطه بر ایران را دارد، حفاظت کند. که این امر کلید حفظ جمهوری اسلامی و آرمان های آن است. ایران اسلامی هرگز نباید سر خم کند. این مسئله موجب ناخشنودی بسیاری ، اما به نفع دولت -ملت ایران است.
انتهای پیام./.
