به گزارش
خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران؛ با شنیدن آیه «إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَهَرٍ» اشكش جاری شد و تا آخر تلاوت قاری نیز گريه ميكرد. معلوم بود که وابستگي خاصی به همسر فقیدش حاج «حسن رجبی» دارد.
مرحوم استاد «حسن رجبی» از پیشکسوتان قرائت قرآن کشور، از آن دست قاریهایی است که برای آموختن این هنر اصیل اسلامی حتی تا مصر رفت تا بتواند ولو اندک از محضر استادی همچون شیخ «مصطفی اسماعیل» بهره بگیرد.
و در دومین روز دهه فجر انقلاب اسلامی برنامه سازمان دارالقرآن ملاقات با خانواده ایشان بود.
وَ أَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى/ براى انسان جز حاصل تلاش او نيستآقای حاجیشریف که از دوستان و همراهان قدیمی آقای رجبی است و خود نیز از اساتید به نام علم قرائت کشور محسوب میشود؛ درباره ملاقات آقای رجبی با اکبر القرای مصر میگوید: حاج حسن آقا منزل «مصطفی اسماعیل» را پیدا کرده و به آنجا رفته بود. درب منزل ايشان را دخترخانمی باز کرده و وقتی حسن آقا به او گفته بود که از ایران برای دیدن استاد آمده است؛ شیخ مصطفی خودش جلوی درب آمده و آقای رجبی را به داخل منزل برده بود.
حاجیشریف در ادامه بیان این خاطره میافزاید: «مصطفی اسماعیل» از آقای رجبی خواسته بود تا مقداری برایش قرآن تلاوت کند و از آنجا که ایشان به سبک خود استاد «مصطفی اسماعیل» تلاوت میکرد؛ شیخ از تلاوت او متحیر شده و از وی پرسیده بود که استاد شما در ایران چه کسی است؟ آقای رجبی هم در پاسخ به او گفته بود من با گوش دادن به نوار تلاوتهای شما تمرین میکنم و استادی ندارم.
همسر مرحوم حاج حسن رجبی هم در تأيید سخن آقای حاجیشریف میگوید: حسن آقا آنقدر نوار قرآن گوش میداد که شب تا صبح هم این ضبط صوت، بالای سر ما روشن بود.
او درباره سابقه فعالیت قرآنی همسرش میافزاید: پدر حسن آقا با وعده تخمه و نوشابه او را به جلسه قرآن میبرده و موقعی که هفت سالش بوده است در مدرسه «شرافت» صندلی زیر پایش میگذاشتند تا سر صف برای دانشآموزان قرآن تلاوت کند.
میزبان قاریان مصری در زمان رژیم فاسد پهلویآقای حاجیشریف با اشاره به آمدن قاریانی مانند «طلعت عبدالحمید» و «طوخی» به ایران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی میگوید: رژیم پهلوی اصلاً اینها را تحویل نمیگرفت و افرادی مانند حاجحسنآقا ما و دیگر دوستان قاريان مصري را در منازل خودمان اسکان میدادیم و از ایشان پذیرایی میکردیم. حتی زمانی که طوخی را به رادیو بردند تا اذان بگوید از آقای رجبي خواستند تا هدیه ایشان را به دلار به او پرداخت کند، اما بعدها کلی حسنآقا را اذیت کردند تا معادل ریالی پول ایشان را پس بدهند.
مدالهای حاج حسن رجبی که در مسابقات مالزی آنها را کسب کرده بود از جمله یادگاریهایی است که فرزندانش به ما نشان میدهند. او دارنده مقام نخست این مسابقات در سال 1354 است. آقای حاجیشریف درباره استعداد و سرعت پیشرفت آقای رجبی در فراگیری علم قرائت قرآن کریم میگوید: آقای رجبی استعداد عجیبی در این رابطه داشت و شاید نتوان هیچکس را مانند او یافت که در کوتاه مدت به مدارج بالای قرائت قرآن دست پیدا کرده باشد.
به گفته وی آقای رجبی فقط به فاصله یک سال و نیم حضور در جلسه استاد مولایی موفق میشود سال 56 در اولین مسابقه قرآن مردمی که در مسجد امامحسین(ع) برگزار شد جزء نفرات برتر قرار بگیرد و سال بعدش هم در جمع 20 نفر از برترینهای این مسابقه به حج اعزام شود.
حسین رزاقنوری خواهرزاده حاج حسن نیز درباره استعداد ایشان در تلاوت قرآن کریم میافزاید: استاد «محمدتقی مروّت» معتقد بود مانند حاج حسن از مادر زاده نخواهد شد.
اگر مفاسد تلویزیون طاغوت یک ربع ساعت هم کم شود خوب استاولین قاریان ایرانی که در سال 1354 در تلویزیون تلاوت کردند آقایان محمدتقی مروت و حاج حسن رجبی بودند. همسر مرحوم رجبی درباره ماجرای حضور ایشان در تلویزیون میگوید: ماه رمضان سال 1354 تلویزیون به دنبال قاریان ایرانی بود که به صورت زنده تلاوتشان را پخش کند که همه به اتفاق آقای رجبی را به آنها معرفی کردند. با توجه به برنامههای نامناسبی که از تلویزیون طاغوت پخش میشد برخی اشکال میکردند که چرا قاریان ما در چنین تلویزیونی قرآن تلاوت میکنند و این منجر به این شد که آقای رجبی به واسطه خواهرشان که آن سال بنا بود به زیارت کربلا بروند استفتایی از امام راحل در اینباره بگیرند.
به گفته همسر مرحوم رجبی امام در پاسخ به استفتای ایشان فرموده بودند: «حتی اگر یک ربع ساعت از مفاسد تلویزیون طاغوت کاسته شود خوب است».
كارهاي خوب گذشته كه رو به ضعف نهادهحاج حسن رجبی و چند تن از بچههای محلهشان پیش از انقلاب اسلامی جلسهای در محل خودشان تشکیل دادند، آقای حاجیشریف با اشاره به این موضوع میگوید: این کار خیلی خوبی در تعویض فعالیتهای قرآنی بود که پیش از انقلاب خیلی رواج داشت و متأسفانه اکنون رو به ضعف نهاده است.
حاجیشریف درباره جلسه محلی خودشان و نقش حاجحسنآقا در آن میگوید: آقای رجبی قرائت قرآنش از همه ما قویتر بود به خاطر همین او استاد جلسهای شد که نامش را «مکتب علی(ع)» گذاشته بودیم و مادر من هم که خیاط خوبی بود پرچمی با همین نام برایمان دوخت تا در هیأت از آن استفاده کنیم.
حاجیشریف در اینباره میافزاید: با توجه به كثرت جلسات محلي، جلسه داران برای اینکه از جمعیت خوبی برخوردار باشند در سایر جلسات نیز شرکت میکردند که در یکی از این جلسات که در نیمه شعبان تشکیل شده بود با آقای «عباس صالحی» که الآن هم دعای سحر ایشان از صدا و سیما پخش میشود آشنا و از طریق ایشان به جلسه آقای مروت راهنمایی شدیم.
رفاقتی که حاصلش رشد و تعالی ديني و قرآني شداما آنچه که در خاطرهگوییهای این ديدار، بسیار خودنمایی میکند؛ رفاقت افرادی مانند آقایان حاجیشریف و مرحوم رجبی است که نمونهای از روابط دوستانه سالم و تعالیبخش است. رفاقتی که نتیجهاش رسیدن همه رفقا به مدارج بالای قرآنی و معنوي است.
آقای حاجیشریف در این باره میگوید: ما با حاجحسنآقا پیش و حتی پس از ازدواج ایشان حداقل هفتهای دو مرتبه کوه میرفتیم ساعت 2 نيمهشب راه میافتادیم و موقع اذان صبح، ایشان در بالاي کوه با صدای بلند اذان میگفت و سایر کوهنوردان او را با همین خصوصیت میشناختند.
«حاج حسن رجبي» در سال 1389 ديده از اين جهان فروبست اما نام او به واسطه تلاشهاي مخلصانهاش در راه فراگير شدن قرآن كريم نام او را براي هميشه در تاريخ ايران جاودانه كرد.
روحش شاد.