مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛
می آمدم توی محله، خیابان، کوچه، خانه. می گفتم: «دارم خواب می بینم؟» می گفتند: «نه بابا، تو آزادی. ببین این خونه تونه، اینم خیابون تون.» می گفتم: «خب اگه من خواب نمی بینم، بذار ببینم ماشین میاد بوق بزنه، من میرم کنار یا نه؟» بعثی ها که سوت می زدند، می فهمیدم هنوز همان جایم.
مجموعه روزگاران، کتاب اسارت، ص ۹۳
برای مشاهده مجله شبانه اینجا کلیک کنید