به گزارش
خبرنگار معارف باشگاه خبرنگاران؛آیت الله وحید در درس تفسیر سوره یس که در مسجد اعظم برگزار شد اظهارداشت : لحظات مرگ و جان دادن بسیار سهمگین است که توصیف آن در حد بیان نمی آید.
وی با ذکر این مطلب که در خصوص «ما خلفکم» در سوره یس تنها باید کسانی بحث کنند که به تشریع و تکوین احاطه داشته باشند، افزود : در اینجا باید این مساله را از بیان و کلام حضرت امیرالمومنین(ع) جویا شویم که سفر آخرت چگونه سفری است؟
این مرجع تقلید خاطرنشان کرد: به قول امام علی(ع) آنچه که در هنگام و پس از مرگ رخ میدهد وصف شدنی نیست و کسی نمی داند که چگونه باید از این سختی عبور کند.
آیت الله وحید خراسانی خاطرنشان کرد: هنگام مرگ و جان دادن دو مساله
قابل وصف و تحمل نیست؛ اول سکرات موت است که همان بیرون کشیده شدن روح از
تمامی سلول های بدن است.
وی گفت: حسرت فوت دیگر مساله ای است که هیچ گاه نمی تواند وصفی از شدت و سختی آن پیدا کرد؛ انسان در آن لحظات غرق در حسرت است، که چه می توانسته باشد و چه شده است.
وی بیان کرد: مرگ ابتدا بین منطق و زبان ما حایل می شود؛ یعنی او با چشمش می بیند و می شنود، ولی کاری نمی تواند بکند و زبانش نیز لال است و این لحظه بسیار سخت و سهمگین است.
معظم له یادآورشد: در هنگام مرگ، زبان لال می شود، ولی عقل و فکر فعال است و در این حین است که تفکر می کند چه کرده و چه بوده و چه شده است.
وی با ذکر این مطلب که باید با اعمال نیک و گذشته صالح و پاک اجازه ندهیم که لحظات ما به غفلت بگذرد و در لحظات سخت مرگ حسرت خور باشیم گفت: هر جمله و فرازی از این مطالب، بحثی دارد؛ حسرت بزرگ انسان عملکرد او در زندگی است.
آیت الله وحید خراسانی اظهارکرد:انسان در این لحظات به این مساله فکر می کند که این اندوخته ای که با حرام و حلال بدست آورده است دیگر سودی برای او ندارد و فقط بهره اش برای دیگران است و اوست که باید عقوبات و تبعاتش را تحمل کند.
وی یادآورشد: انسان در این لحظات با خود می گوید که ای کاش آن همکارم که به من حسرت می خورد که چرا این همه اموال به من رسیده است، همه این اموال به او می رسید و دیگر چیزی به من نمی رسید؛ یعنی اینکه انسان نباید بخاطرمال دنیا حق و ناحق کند و حق کسی را بگیرد زیرا وقتی مرگ از راه می رسد دیگری هیچ چیز به درد او نمی خورد.
آیت الله وحید خراسانی در ادامه با اشاره به از کار افتادن تدریجی چشم و گوش در مراحل موت، خاطرنشان کرد: پس از اینکه گوش و چشم گرفته شد، روح از جسد خارج می شود و تا از جسد خارج می شود گندیده شدن بدن آغاز می شود و این همه هیاهو دم مرگ ازبین خواهد رفت و هر کسی که به هرچه مغرور باشد از بین می رود؛ کسی که به بمب اتمش می نازید دم مرگ می فهمد که واقعا چه داشت و چه نداشت؟
وی گفت: در ادامه حضرت امیر (ع) بیان می کنند که در این لحظه است که همانهایی که دور این فرد می گردیدند، این مردار را زودتر بر می دارند تا مبادا بماند و به تعفنش گرفتار شوند و در نهایت امر او را به گودالی به نام قبر می برند و در مرحله آخر او را به عملش تسلیم می کنند و این است عاقبت انسان پر مدعا و مغرور.