روزنامه اعتماد در این باره نوشت : سفر كنوني سرگئي شويگو، وزير دفاع روسيه به تهران با فاصله ١٣ سال از سفر وزير سابق دفاع اين كشور به پايتخت در سال ١٣٨٠ و با دعوت وزير دفاع كشورمان، سردار حسين دهقان صورت گرفته است. در اين سفر موافقتنامه همكاري هاي نظامي و دفاعي ميان دو كشور مورد توافق قرار گرفت. اين موافقتنامه مسائلي چون انتقال فناوري هاي نظامي، فروش تسليحات نظامي، مسائل آموزشي، انجام تحقيقات مشترك دفاعي و امنيتي، رزمايش هاي مشترك ميان نيروهاي مسلح دو كشور و بازديد از بنادر دريايي را شامل مي شود. همچنين در اين سفر، علاوه بر موافقتنامه نظامي و دفاعي، گفت وگو هايي در خصوص مسائل دوجانبه، منطقه اي و بين المللي صورت گرفت. اما بايد گفت كه اين سفر در اين شرايط، محدود به مسائل دوجانبه نمي شود و اهميت اين سفر پس از ١٣ سال به شرايط و مناسبات جديد منطقه اي و بين المللي برمي گردد. دو كشور ايران و روسيه در خصوص بسياري از مسائل منطقه اي از منافع مشتركي برخوردارند و در رابطه با مسائل محيط بين المللي و مخالفت با دخالت هاي يكجانبه غرب و به خصوص امريكا در امور كشورها اشتراك نظر دارند. اين مساله را مي توان درباره مبارزه با افراطي گري، خشونت و تروريسم در منطقه و به خصوص با توجه به تحولات عراق و سوريه و خروج نيروهاي ناتو از افغانستان مدنظر قرار داد. اما در شرايط كنوني بايد فشارهاي اعمال شده غرب به روسيه و تحريم اين كشور از سوي امريكا و كشورهاي اروپايي را هم مد نظر قرار داد. اين تحريم ها و فشارها موجب شده است روسيه در موضعي آسيب پذير قرار گرفته و لزوم توجه به كشورهايي نظير ايران، هند و چين را در صدر اولويت هايش قرار دهد و درصدد همكاري هاي اقتصادي، تجاري و امنيتي با اين كشورها برآيد. از سوي ديگر، جمهوري اسلامي ايران به عنوان كشوري كه در ثبات بخشي و امنيت منطقه اي نقش محوري و غيرقابل كتمان داشته است، در توجه بيش از پيش از سوي روسيه به ايران بي تاثير نبوده است زيرا روسيه به ثبات منطقه اي مي انديشد و نگران از انتقال افراط گري و خشونت به حوزه كشورهاي منطقه قفقاز و همسايه اش است. از سوي ديگر، روسيه براي ايران از گذشته داراي اهميت بخصوصي بوده و دو كشور نيز از روابط سياسي، تجاري بالايي برخوردار بوده اند و در سال هاي اخير هم سطوح روابط و همكاري هاي شان را افزايش داده اند. جمهوري اسلامي ايران، از يك سو روسيه را هم نفع در مسائل منطقه اي و بين المللي مي بيند و از سوي ديگر، مي تواند با اين كشور همكاري ها و روابط خوبي در حوزه هاي تجاري و به ويژه نظامي داشته باشد. البته بايد به موانع و مشكلاتي در حوزه مسائل دوجانبه ميان ايران و روسيه اشاره كنم. در صدر اين مشكلات، اختلاف دو كشور در ماجراي موشك هاي دفاعي اس-٣٠٠ قرار دارد كه ايران در سال هاي پيش تعدادي از آنها را خريداري كرده بود اما روسيه برخلاف توافقنامه دو كشور و با بهانه اينكه موشك ها در زمره تحريم هاي شوراي امنيت قرار دارند، از تحويل آنها به ايران خودداري كرد. اين مساله به عنوان يك نقطه تاريك در روابط دو كشور تلقي مي شود و در مذاكرات وزراي دفاع دو كشور نيز صحبت هايي در اين رابطه انجام شد و اميدوار هستم جمهوري اسلامي ايران از تمامي ابزارهاي فشار براي اجرايي شدن اين قرارداد كه در تعارض با قواعد حقوق بين المللي نيز نيست استفاده كند و دولت روسيه نيز با عمل به اين توافق، نگراني ها را برطرف كند. در پايان، از جمله دستاوردهاي اين سفر را مي توان تثبيت نقش ثبات بخش ايران در منطقه دانست.
« روسیه و نگاه به ایران»
رسالت در این باره نوشت : دکتر ظريف نبايد فراموش کند که ايشان پيش از آنکه نماينده ايران در مذاکرات هسته اي باشد، وزير امور خارجه کشورمسلمان و انقلابي است.كه بيش از سه دهه با غرب چالش هاي جدي دارد .از اين رو موضع گيري قاطعانه وي در مقابل کارشکني ها و اقدامات موهن غرب در قبال جهان اسلام انتظار حداقلي ايرانيان و ساير مسلمانان از وزارت امور خارجه کشورمان محسوب مي شود.در نهايت اينکه از آقاي دکتر ظريف و ساير اعضاي تيم مذاکره کننده هسته اي و اعضاي دستگاه ديپلماسي کشورمان انتظار مي رود تا در ادامه روند مذاکرات و همچنين در ساير آوردگاه هاي بين المللي، حساسيتهاي حاکم بر کشورمان و جهان اسلام را مطالعه کرده و ايستادگي قاطعانه در برابر هتاکي ها و کارشکني هاي غرب را فداي مذاکرات هسته اي با آنان نکند. بي ترديد قدم زدن صميمانه با كري در خيابان هاي ژنو ونيز سفر به پاريس دو خطاي ديپلماتيك محسوب مي شود.خاضعانه از آقاي ظريف مي خواهيم ديگر اين خطاها را تكرار نكند.
«مثل مردم
ايران با امريكا راه برويد!»
جوان هم نوشت : يك هفته پس از قدم زدن جناب ظريف با همتاي امريكايياش در خيابانهاي ژنو، ايشان را به تأمل در دو نكته فرا ميخوانيم:
1- وزير محترم خارجه به خوبي ميداند كه در مذاكرات پيش رو با طرف امريكايي نبايد رفتارهاي مشخصي از خود بروز دهد كه افكار عمومي جهانيان به ويژه ملتهاي آزاديخواه و ضدامپرياليستي، آن رفتارها را در تضاد و تقابل با آرمانها و شعارهاي انقلاب اسلامي ببيند.
2- روزنامه جوان پس از مشاهده تصاوير قدم زدن شما و كري، قصد داشت شما را به ياد سخنان رهبر انقلاب بيندازد كه نگران تذبذب رفتاري مسئولان نظام و تيم مذاكرهكننده بودند اما ترجيح داد دست نگه دارد تا مبادا انتقاد در آن زمان، بهانهاي به دست دهد كه دستاوردهاي آن قدم زدن به خاطر انتقاد رسانهها بر باد رفته تلقي شود اما حالا كه از دستاوردي سخن به ميان نياورديد و بيشتر به شوخي گذرانديد، يادآور ميشود كه شما نماينده يك مكتب هستيد، نه يك مأمور دولتي كه امروز آمده و فردا ميرود، پس تلاش كنيد هم در كلام و هم در رفتار نماينده عقيده مردم مسلمان ايران باشيد و با امريكا نه آنطور كه خود ميپسنديد، بلكه آنطور كه ملت ايران ميخواهد، راه برويد.
«هجمه نامتعارف منتقدان تندرو به ظریف»
در مقابل روزنامه اصلاح طلب آرمان می نویسد :حاشیهپردازی و جناحی نگری گویا تمامی ندارد و منتقدان بیمحابای رویکردهای تعاملی دستگاه دیپلماسی در دولت تدبیر و امید، نه میخواهند متوجه شوند در بزنگاه خطیری قرار داریم و نه توصیههای دلسوزانه و انذارهای وزیر امورخارجه به عنوان یک دیپلمات کارکشته را ملحوظ میکنند که گفته بود نگاه جناحی و طیفی به مذاکرات بهمعنای شکست آن است. یک پیادهروی 15دقیقهای در اثنای هشت ساعت مذاکرات فشرده و پرحرارت برای تجدیدقوا و تنفس آنچنان بر برخی گران آمده که این موضوع را با گذشت چندروز سوژه حملات و هجمههای بیامان به محمدرضا ظریف کردهاند و از طرف دیگر توهین موهن یک نشریه فرانسوی که با محکومیت شدیداللحن وزارت خارجه روبهرو شد، دستمایه مانورهای تبلیغاتی و سیاسی علیه وزیر خارجه و مذاکرات هستهای شده است. گویی فراتر از هر گزاره و گزینهای حمله به دولت و سیاست خارجی آن برای برخی و طیفی حائز اهمیت است و دیگر مسائل فرعی بر این اصل است و باید از هر فرصتی برای هجمه به دستگاه دیپلماسی توسط آنها استفاده شود.
«آهنگ مقابله با مذاکرات هسته ای شتاب می گیرد»
روزنامه دولتی ایران هم نوشت :محافل تندرو و پایگاههای خبری وابسته به آن، دور تازه ای از اقدامات تخریبی علیه دیپلماسی هستهای را به راه انداخته و بازیهای جناحی خود را به زمین منافع ملی کشور کشاندهاند.
سناریوی تازه تخریبگران بعد از پیشرفت اخیر در مذاکره ظریف و جان کری ابعاد گسترده تری به خود گرفت. از طرفی اتفاقی مثل قدرت گرفتن تندروها در کنگره امریکا باعث شده تا جریانهای مخالف، اتاق عملیاتی خود را گسترش داده و رسماً علیه ادامه مذاکرات هستهای صف آرایی کنند. در این میان باز هم به روال گذشته، دیپلماسی اعتدال روحانی آماج بیشترین حملات تندروها قرار گرفته است، هجمههایی که علاوه بر شخص ظریف، همه دستاوردهای دیپلماتیک دولت و نظام را هدف قرار داده است.
استراتژی دولت روحانی برای عبور از سد تحریم ظرف 17ماه گذشته همواره در معرض کارشکنی تندروها بوده است. به طور مشخص، محافل تندرو کارشکنی های خود را از فردای امضای توافق ژنو در آذرماه 92 آغاز کردند.
مذاکرات در آن مرحله از دیدارها کاملاً جدی بود اما دو طرف درباره عمق و شدت اختلافات هم سخن گفتند و در عین حال با تمدید 7ماهه مذاکرات هستهای، فرصت رایزنی دیپلماتیک را زنده نگه داشتند. اما جریانات وابسته به محافل سیاسی تندرو بدون توجه به واقعیات موجود، صرفاً آرزوهای درونی خود را در قالب تیترهای برجسته بازتاب داده و در شیپور این جنگ تبلیغاتی دمیدند که دیپلماسی هستهای تاکنون ناموفق بوده است، همه آنچه را که از مذاکرات سال گذشته تاکنون به دست آمده بود هیچ خواندند.
این گروه سپس با استفاده از ابزارهای رسانهای وسیع، تخریب تیم مذاکرهکننده را هدف گرفتند، آنها دولت و دیپلماتهایی که در 15 ماه اخیر پای میز مذاکره رفتهاند را متهم کردند که راه امتیازگیری غرب را کوتاه و آسان کردهاند. حال آنکه به باور قریب به اکثریت کارشناسان و منابع آگاهی که از نزدیک روند مذاکرات را دنبال میکنند، برد ایران در این مذاکرات بیش از غرب بوده و دستاوردهای آن به اندازه یک مقاومت سرسختانه اما کم هزینه بوده است.
فضاسازی تخریبگران درباره تمدید مذاکرات در حالی بود که این نتیجه از سوی رؤسا، چهرهها و مقامهای مختلف کشور مورد حمایت قرار گرفت و مسئولان ارشد نظام از جمله علی لاریجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی تمدید را نتیجهای عاقلانه توصیف کرد.
بعد از آنکه تحرکات تندروها برای دوختن قبای شکست به مذاکرات هستهای به سرانجام نرسید، آنها به انتظار بهانههای تازه نشستند.
دور جدید مرحله تخریب علیه دیپلماسی هسته ای اندکی بعد از نشست اخیر مذاکرهکنندگان ایران و 1+5 در ژنو آغاز شد. جایی که وزیران خارجه ایران و امریکا برای شتاب بخشیدن به روند مذاکرات و دستیابی به یک چارچوب اولیه توافق سیاسی، مذاکرات فشردهای را از سرگذراندند. انتشار اخباری درباره اینکه ظریف و جان کری به منظور بهره گرفتن از تنفس چند دقیقهای در رایزنیهای فشرده خود به پیاده روی در خیابانهای ژنو روی آوردند باعث شد تا توپخانه تندروها یک بار دیگر اصل مذاکرات را نشانه گیرد.
یکی از جریانهای رسانهای پایگاههای وابسته به این طیف، پیاده روی دیپلماتیک وزیر خارجه در بحبوحه تلاشها برای به نگارش درآوردن یک متن اولیه توافق سیاسی را، اقدامی مغایر با دیدگاه رسمی جمهوری اسلامی ایران در تعامل با امریکا توصیف کرد.
حال آنکه از منظر قریب به اتفاق ناظران، گفت و گوهای فشرده دو مقام اصلی طرفهای مذاکره در این مقطع زمانی که موانع متعددی در به نتیجه رساندن مذاکرات مطرح است، این پیغام را به دنیا مخابره کرد که علی رغم کارشکنیها و سنگ اندازیهای بازیگران خارجی و لابیهای وابسته به آنها، گفتوگوهای هستهای با جدیت در حال پیگیری است و تلاشهای مخرب این گروهها نمیتواند بر اراده کشورهای طرف مذاکره خللی وارد کند.