باسیلی از سال ۲۰۰۶ به عنوان مهاجر در فرانسه زندگی می ​کند. او یک سال پیش برای دریافت شهروندی فرانسه تقاضای کرده بود. حال آرزوی این کارگر مهاجر بعد از حملات تروریستی در پاریس وگروگان​گیری در فروشگاه یهودی​ها در پاریس برآوررده شد.

ماجرای نجات مشتریان فروشگاه

زمانی ​که "آمدی کولیبالی" گروگان​گیر وارد فروشگاه مواد غذایی "کوشر" در شرق پاریس شد، عده​ ای از مشتریان از ترس به طبقه زیرزمین فروشگاه فرار کردند. در آنجا این مسلمان جوان نماز می​ خواند. او وقتی صدای شلیک گلوله را شنید مشتری​ ها را در سردخانه فروشگاه مخفی کرد و از آنها خواست که هیچ صحبتی نکنند.

او سپس دستگاه خنک‌ک ننده سردخانه و چراغ‌ های آن را خاموش کرد و خود از در پشتی فروشگاه خارج شد. او بعدها به پلیس گفت که تصمیم داشته مشتریان را هم با خود از فروشگاه خارج کند اما آنها ترسیده بودند و نگران بودند که گروگان‌ گیر متوجه آنها شود.

گفته می ​شود در میان کسانی که در سردخانه مخفی شده بودند یک نوزاد یک ماهه هم بوده است. در روایتی که هفته نامه آلمانی اشپیگل از این ماجرا منتشر کرده، تعداد این مشتریان به ۱۵ نفر می​رسد.

در ماجرای گروگان‌گیری در این فروشگاه چهارنفر به دست کولیبالی کشته شدند. پلیس ابتدا فکر می​کرد که باسیلی هم در عملیات تروریستی شریک است و او را بازداشت کرد و به دستانش دستبند زد.

وی حدود یک ساعت و نیم در بازداشت بوده است. اما بعد پلیس فرانسه متوجه می ​شود که فرق زیادی بین کولیبالی تروریست و باسیلی وجود دارد. آنها در رفتارشان کاملا متفاوت بوده ​اند.

هنگامی که مشتریان از سردخانه خارج شدند و باسیلی را می بوسیدند و از او برای نجاتشان تشکر می​ کردند پلیس بیشتر شگفت​ زده شد و تازه دریافت که او نه تنها تروریست نبوده بلکه نجات ​دهنده مشتریان فروشگاه است.

مردم فرانسه تحت تاثیر داستان و ماجرای این جوان مسلمان قرار گرفته ​اند. گفته می​ شود حتی «فرانسوا اولاند» رئيس جمهوری فرانسه شخصا به خاطر اقدام قهرمانه باسیلی با او تماس تلفنی گرفته و از وی تشکر کرده است.

درباره این کارگر ساده فروشگاه روایت بسیاری تعریف می​ کنند. در سایتی هم که بنام او در فیسبوک باز شده وی بیش از ۲۲ هزار طرفدار پیدا کرده است. بسیاری از فرانسوی​ ها در توئیتر درخواست کردند که به او مدال لژیون فرانسه را هم اعطا کنند.

او خود پس از نجات گروگان‌ ها گفته بود: من به یهودی‌ ها کمک کردم. همه ما با هم برادر هستیم. این‌ جا پرسش یهودی، مسیحی یا مسلمان بودن نیست، ما همه سوار بر یک کشتی هستیم.