جامعهشناسان معتدقند، کسانی که در خانههای مجردی زندگی میکنند از لحاظ روانی- روحی سالم دچار مشکل میشود.
به گزارش خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، جامعه ما در حال حاضر دو ویژگی بارز دارد: یک جوان بودن جامعه و دوم گذر زندگی سنتی به مدرنی، که بیشترین آسیب را دیده است و حالا دیگر جوانانی هستند که تمایل ندارند که در کنار خانواده زندگی خود را سپری کنند و از سلطه خانواده رها شدهاند.
امروزه جوانان به دلیل مشکلات کاری، طلاق و چالشهای زندگی مستقل از خانوادهها زندگی میکنند و هنگامی که گروه دوستان بیشتر از خانواده مورد توجه جوانان قرار گیرد آسیبها شروع می شود.
همان طور که آمار نشان میدهد در سال 91 با کاهش 9.7 درصدی آمار ازدواج مواجه شدیم و بر اساس آمارهای پایگاه اطلاعات جمعیتی سازمان ثبت احوال در سال 92 نیز 726 هزار و 390 واقعه ازدواج رخ داده در حالی که در سال 91 این آمار 804 هزار و 789 بوده است، کاهش آمار ازدواج زنگ خطری برای افزایش زندگی مجردی در کشورمان است.
درگذشته آپارتمانهای کوچک را به افراد مجرد اجاره نمیدادند و در آگهی ها نیز درج میشد فقط به زوج اجاره داده میشود. اما این روزها با شیوع زندگی مجردی در شهرها 40 درصد آپارتمانهای 35-55 متری داخل کادرهای کوچک آگهیهای اجاره خانه قید می شود " حتی به مجردها داده میشود" همین مسئله باعث بروز برخی نگرانیها از سوی خانواده شده است.
یک جامعشناس با بیان اینکه زندگی مجردی تهدید و خطری برای خانواده و جامعه محسوب میشود، اظهار کرد: با خانههای مجردی کاملاً مخالف هستم زیرا معقتدم که بنیان خانواده را از بین میبرد و موجب آموزش نادرست نسل جوان میشود.
قرائی مقدم با توجه به فرهنگ جامعه بیان داشت: خانههای مجردی اثرات فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی نامناسبی دارد. دختران در خانههای مجردی با خطرات بیشتری نظیر: دوستان ناباب، اعتیاد، روابط نامشروع، ازدواجهای ناموفق و ... مواجه هستند.
این جامع شناس گفت: بیشتر افرادی که در خانههای مجردی زندگی میکنند از نظر روحی- روانی دچار مشکل میشوند و مداوم از دلهره، استرس و ... برخوردار هستند که گاهی موجب حوادث جبران ناپذیری می شود.
بهتر است نمونهای از این حوادث را بدانید:
در مرداد ماه جنایتی به بازپرس شعبه سوم دادسرای ناحیه 3 تهران گزارش شده است. در این گزارش دختری به نام سولماز در خانه مجردی زندگی کرده است و پس از مدتی با دختری به نام مهان که مشکلات مشابهی با هم داشتند آشنا میشود و پس از رفت و آمدهای مکرر با فرد معتادی به نام علیرضا آشنا شده بودند و سولماز و مهان را هم به مصرف مواد مخدر شیشه سوق داد، مهان و علیرضا برای مصرف مواد مخدر شیشه در خانه سولماز زیاد رفت و آمد داشتند که در روز 21 مرداد بین مهان و علیرضا دعوایی در میگیرد و مهان با کارد میوه خوری به دست علیرضا ضربه وارد میکند و بعد فرار میکند و سولماز علیرضا را به بیمارستان میرساند و با اعترافش عامل این جنایت را که مهان 16 ساله است را دستگیر میکنند و اعتراف میکند که دچار توهم شده و علیرضا قصد کرد او را با چاقو بزند که چاقو از دستش میافتد و او برداشته و برای دفاع از خود به دست علیرضا ضربه زده است، بنابر این مهان پس از اعتراف روانه کانون اصلاح و تربیت شده است.
"مخاطبان گرامی میتوانید از طریق آدرس اینترنتی havades@yjc.ir مشکلات انتظامی خودتان را برای ما ارسال کنید."
عجیب عزیز
چرافکرکردین با ازدواج فقیر میشین؟؟؟؟؟؟؟
فقط وفقط نداشتن ایمان به خداازدواج روکم کرده
همه مقصریم......ازمسئول تا جوونایی که موقع ازدواجشون رسیده واونایی که گذشته
ای کاش تفکرمان راتغییرمیدادیم
من میخواستم ازدواج کنم ولی نشد چون تو ی شرکتی قرارداد داشتم تموم شد الان باز دانشجو شدم این پولی که پس انداز کردم میخوام برای دانشگاه نگه دارم دیگه پولی برای ازدواج نمیمونه
حالا قدیمی ها میفرمایند همین سریال پدرسالار یادتون هست پدر و پسر و نوه ها همه وهمه توی یک خونه بودند چقدر بچه زیاد بود 14ساله ازدواج کردم یک دختر دارم برای آینده اون هم نگرانم به کجابرسه چی بشه
اون حدیث نیست
مثل هستش
بعدن هم اینکه
میگه : از شما حرکت - از خدا برکت
چرافکرکردین با ازدواج فقیر میشین؟؟؟؟؟؟؟
فقط وفقط نداشتن ایمان به خداازدواج روکم کرده
همه مقصریم......ازمسئول تا جوونایی که موقع ازدواجشون رسیده واونایی که گذشته
ای کاش تفکرمان راتغییرمیدادیم