حسین تراب نژاد نویسنده "سریال" پرده نشین در گفتوگو با
خبرنگار رادیو تلوزیون باشگاه خبرنگاران گفت: در این سریال بین سبک زندگی و لوکیشنهای سنتی و مدرن تضاد وجود داشت که این تضاد و برخوردار از عوامل جذابیت سریال بود.
وی در خصوص طرح اولیه سریال عنوان کرد: طرح اولیه و چهارچوب کار متعلق به "عبدالرسول گلبن" بود، البته طرح مفاسد اقتصادی در ابتدا به این گستردگی که در سریال مشاهده شد، نبود و در طرح اولیه یک شرکت کامپیوتری وجود داشت که حاج آقا شهیدی با آرش آن را تاسیس کرده بودند و وارد کننده اجناس برای آنها مسائلی را ایجاد میکرد، داستان به این گستردگی نبود.
وی با اشاره به روند نگارش" پرده نشین" بیان کرد: با دو نفر دیگر به صورت گروهی کار میکردیم؛ کلیت کار را سه نفری با جزئیات و در حدود 4 صفحه مینوشتیم، دو نفر دیگر"سیناپس" را طراحی میکردند و 4 صفحه به 10 صفحه تبدیل میشد و دیالوگهای 25 الی 26 قسمت سریال را من به نگارش درآوردم، وقتی هم حجم و فشار کار زیاد میشد نویسندگان دیگر نیز دیالوگ مینوشتند که در نهایت من با یکدست کردن دیالوگها، آنها را تحویل میدادم.
"ترابنژاد" با اشاره به اینکه "عبدالرسول گلبن" در گروه نویسندگان بود گفت: در بحث زمینها و همچنین پروژه آنها که اساس قصه شد، گلبن مشورت و کمک فراوانی کرد.
وی در ادامه اظهار داشت: ما فکر میکردیم که بحث کامپیوتر و واردات و صادرات موضوعیت ندارد و زیاد قابل فهم و درک نیست و همه را درگیر نخواهد کرد، ما بحثی را در نظر داشتیم که بدنه جامعه و بدنه مردم درگیر آن شوند و خروجی آن ارتباطی باشد که باید بین حاج آقا شهیدی و پسرش و مردم باید به وجود بیاید پس قصه باید پتانسیل گسترش را پیدا میکرد.
وی در ادامه بیان کرد: ورود ما به بحث از این زاویه بود که داستان نیاز به قصه درامایتکی داشت که با توجه به قضیه رشوهگیری پسر آقای شهیدی و تبدیل شدن آن به پاپوش و دردسر شکل گرفت.
نویسنده پردهنشین درادامه عنوان کرد: واقعیت این است قصه ما پیچیده نیست و شاید نمونه آن را در سریالهای دیگر هم دیده باشید، ما میخواستیم فیلمنامه جذابیتی فراتر از طراحی قصه داشته باشد؛ تمرکز ما روی جزئیات بود و این جزئیاتی که مردم با آنها آشنا هستند و هر روز در مطبوعات و اخبار با آن روبهرو میشوند.
وی با بیان اینکه "پرده نشین" به دنبال هدف سیاسی نبوده است گفت: هدف ما طراحی یک قصه جذاب بود و برای آن سراغ موضوعی رفتیم که در جامعه ایجاد حساسیت کرده است، موضوعی که مردم با آن درگیر بودهاند و ممکن است تیتر اخبار هم باشد.
"ترابنژاد" بیان کرد: من در مصاحبههایم این نکته را ذکر کردهام که طرح عبدالرسول گلبن فضای بسیار خوبی داشت؛ این فضا در فیلم نامه و مقابل دوربین بهروز شعیبی هم جاری شد و این ناشی از تضادی بود که قبلا در نشان دادن تلفیق سنت و مدرنیته به آن اشاره کردم.
این نویسنده ادامه داد: این تلفیق در دسترسی روحانیون به اینترنت، گوشی هوشمند و .. دیده میشد. در چند مقطع به اخبار سایت ها که کذب بوده و شایعات را دست به دست و دهان به دهان منتقل میکند اشاره میشود و این تقابل فضای سنت و مدرنیته در سریال عمدی و آگاهانه بود.
وی با اشاره به نمایش زندگی در سریال"پرده نشین" گفت: زندگی ما و شما در آپارتمانها میگذرد و شاید همه ما تهران را به خوبی نشناسیم. خیلی از لوکشینها در تهران بود و مناطقی چون پامنار و وحدت اسلامی (شاهپور سابق) را در فیلم نمایش دادیم؛ ما لوکشینهایی را انتخاب کردیم که بافت سنتی داشتند و کمتر کسی آنها را دیده است.
نویسنده "پردهنشین در ادامه گفت: در بحث مفاسد اقتصادی هم احادیث و روایاتی توسط روحانیون سریال مطرح شد. ما صفر تا صد سریال را شکل داده بودیم و مسیر حرکت کاراکترها و داستان را سرو سامان دادیم، وقتی این مسیر تثبیت شد به سراغ پتانسیلها رفتیم که مباحث جدی را مطرح کنیم.
وی با اشاره به شخصیت"خزاعی" بیان کرد: کاراکتر خزاعی را با این اندیشه طراحی کردیم که پشت پرده این ماجراهاست و " میرزایی" به عنوان یک بازاری معرفی کردیم که مثل تمام انسانها وسوسه میشود و زیاده خواهیاش زندگی او را از بین میبرد.
پتانسیل طرح مسائل جدیتر با کاراکترهای آرش، محمد حسین، مرادی، مجید و... به دلیل داشتن ما به ازی بیرونی برای ما فراهم بود.
وی ادامه داد: ما کاراکترخراعی که مباحث بسیار جدی در خصوصی آن مطرح میشود را طراحی نکردیم که این حرفها را در دهانش بگذاریم؛ در واقع این کاراکتر باید قصه را جلو میبرد و ما از ظرفیت آن برای پیشبرد داستان استفاده کردیم.
تراب نژاد عنوان کرد: ما در آغاز این اطلاعات گسترده را نداشتیم، در کار خود بسیار مشورت گرفتیم و کسب اطلاع کردیم، بخشی از دیالوگهای خزاعی را آقای شیرزاد که در گروه نگارش فیلمنامه بود نوشت چون اطلاعات مربوط به این کاراکتر را داشت.
وی با بیان اینکه در بحث روحانیت و احادیث دروایات از منابعگرفته شده گفت: آقایان رحیم زاده، اسد زاده و اصغر زاده در نگارش فیلمنامه به ما کمک کردند و مشورت دادند، بخشهایی از فیلمنامه به آنها سپرده شده بود که به خاطر آگاهی و آشنایی با فیلمنامه و مسائل آن بود، زیرا باید این احادیث در روایات به گونهای استفاده میشد که به اصطلاح از داستان بیرون نزند و در راستای پیشرفت داستان باشد؛ ولی با تسلط به اینکه احادیث باید در کدام قسمتها استفاده شود و ظرفیتهای گنجانده شدن احادیث در کدام بخش فیلمنامه است آنها را به کار برد.
تراب نژاد با بیان اینکه اتفاق خوب پرده نشین آزادی در بیان مسائل بود گفت: اینکه هیچ محدودیتی نداشتیم اتفاق خوبی بود که جای تعجب هم داشت نظراتی که داده میشد مشورتی بود، بخش عمده این اتفاق به خاطر اعتماد به تهیه کننده و بخش دیگر آن به خاطر شناخت از گروه نویسندگان بود زیرا ما خط قرمز را میشناختیم و در تلویزیون هم کار کرده بودیم.
این نویسنده عنوان کرد: ما در پرده نشین، قصد آزار و اذیت کسی را نداشتیم، هدف ما مطرح کردن داستان برای پیدا کردن راه حل و تعیین واکنشها به این مسئله فساد اقتصادی در جامعه بود.
وی ابراز اظهار داشت: تمام کاراکترها از ابتدا بودند و فقط کاراکتر خزاعی در میانه راه اضافه شد. اول قصد بر این بود که پشت همه ماجراها میرزایی باشد ولی به قطب قویتری نیاز بود، شخصیت میرزایی هم از قسمت 17-18 به سریال اضافه شد.
وی در خصوص کاراکتر مقصودی بیان کرد: مقصودی نماینده حکومتی برای مقابله با مفساد اقتصادی بود، آدمی نبود که کوتاه بیاید، در پی این بود که ماجرا حل شود، حتی اگر آدمهای بزرگ صاحب نامی مقابلش باشند. وی همکلاسی هدی بود و محمد حسین و مائده انتظار داشتند او به خاطر این ارتباط قدیمی کوتاه بیاید اما او به وظیفه اش عمل کرد.
تراب نژاد با بیان اینکه پس از پخش هر اثر نمایشی اظهار نظرهایی پیش میآید گفت: در هر اثری ممکن است نظراتی مطرح شود که در جریان قصه به ذهن عوامل فیلم نرسد، اما گروه به این نتیجه رسید که برای شخصیت خزاعی پایانی را نشان ندهد و سرنوشت او به نمایش در نیاید. در واقع ما به این نتیجه رسیدیم که مسیر دراماتیک داستان از نظر مضمونی نیز با این وجود درست است زیرا مخاطب مالی دارند. یکسری امثال خزاعی در جامعه حضور دارند که ممکن است هیچ گاه دستگیر نشوند و حتی پلیس هم نتواند به پرونده آنها ورود پیدا کند؛ من مصداقی را نمیتوانم برای شخصیت خزاعی در جامعه بیان کنم اما این اشخاص رانت اطلاعاتی دارند و می دانند در کجا چه اتفاقی قرار است بیفتد این آدمها مختص این دوره نیستند و در هر زمانی وجود دارند.
تراب نژاد با اشاره به اینکه برداشتهای متضاد از داستان برای نویسنده خوشحال کننده است عنوان کرد: حس خوبی دارد که هر کسی نظر خاصی دارد.
نویسنده پرده نشین بیان کرد: دغدغه ذهنی ما مشاوران پروژه و تهیه کننده سریال این بود که جوری تلقی نشود که ما کسی را تطهیر یا محکوم کردهایم اما در کل به این نتیجه رسیدیم که باید آن طوری که فکر میکنیم درست است، حرکت کنیم، اگر پسر آقای شهیدی به عنوان کسی که واقعاً کلاهبرداری کرده بود مطرح میشد حرف و حدیثهای دیگری هم پیش میآمد که ما به روحانی خاصی اشاره کردهایم، اما سعی کردیم بالانس را در کار رعایت کنیم.
تراب نژاد ادامه داد: جزئیات را طوری پیش بردیم که برداشتهای اول و اواسط داستان با برداشت پایانی فرق داشته باشد آخری، قبلی را نمیکند.
وی با اشاره به یک سکانس از سریال که در آن به وقایع عاشورا اشاره میشد گفت: رحیم به مجید میگفت که عده ای در روز عاشورا به خاطر نسبت خانوادگی به لشکر یزید و معاویه پیوستند اگر شب خانوادگی انسان را به راه نادرست بکشاند درست نیست.
این نویسنده خاطر نشان کرد:این بود که نشان دهیم یک روحانی اخلاق مدار اجتماعی که مردمی است و با مردم میآورد قهرمان قصه میشود.
انتهای پیام/ اس